کد خبر: 214698

۶۳درصد مدیران مراکز آموزش عالی برای ورود AI به برنامه‌های درسی اقدام کردند

نصف رؤسای دانشگاه‌های آمریکا نگران کاهش بودجه‌های دولتی

تقریباً ۹۹ درصد رؤسای دانشگاه‌ها معتقدند که مؤسسه آن‌ها، آموزش کارشناسی باکیفیتی را ارائه می‌دهد. آن‌ها عموماً از شغل خود نیز راضی هستند به طوری که ۹۱ درصد، از انجام کار اداری ابراز خوشحالی کرده‌اند و ۸۶ درصد معتقدند که از این که در سمت مدیر ارشد علمی فعالیت می‌کنند، اظهار خوشحالی و لذت می‌کنند.

 مدیران دانشگاهی امروزه با توجه به نفوذ بیش از حد فناوری هوش مصنوعی در سیستم آموزشی دانشگاهی، با چالش‌های متعددی روبه‌رو هستند. نظرسنجی سالانه‌ای از سوی Inside Higher Ed منتشر می‌شود که نشان می‌دهد مدیران ارشد مراکز آموزش عالی به دلیل منابع محدود، تغییرات سیاستی و سایر چالش‌های فزاینده دانشگاه، تحت فشار هستند. به رغم افزایش هزینه‌ها، تضعیف حمایت دولتی از آموزش عالی و هجوم چالش‌های سیاسی پیش روی کالج‌ها و دانشگاه‌ها، رؤسای دانشگاه‌ها همچنان نسبت به آنچه مؤسسات به دانشجویان ارائه می‌دهند، خوش‌بین هستند.

تقریباً 99 درصد رؤسای دانشگاه‌ها معتقدند که مؤسسه آن‌ها، آموزش کارشناسی باکیفیتی را ارائه می‌دهد. آن‌ها عموماً از شغل خود نیز راضی هستند به طوری که 91 درصد، از انجام کار اداری ابراز خوشحالی کرده‌اند و 86 درصد معتقدند که از این که در سمت مدیر ارشد علمی فعالیت می‌کنند، اظهار خوشحالی و لذت می‌کنند.

این آمار و سایر آمار‌ها از آخرین نظرسنجی 2025 مدیران ارشد علمی کالج‌ها و دانشگاه‌ها گرفته شده است که توسط Inside Higher Ed با همکاری Hanover Research منتشر شد. در این نظرسنجی که در ژوئن و جولای امسال انجام شد، حدود 478 نفر از مدیران دانشگاه‌های دولتی و بیشتر خصوصی غیرانتفاعی شرکت کرده و از رؤسای دانشگاه‌ها خواسته شد تا نظرات خود را در مورد چشم‌انداز سیاست‌های فدرال بیان کنند که به سرعت در حال تغییر است، مانند اهمیت روزافزون هوش مصنوعی، اهمیت تصدی دائمی و آزادی دانشگاهی، رضایت شغلی و سلامت روان اعضای هیئت علمی و همچنین خودشان و موارد دیگر. 

56 درصد رؤسا به کاهش بودجه فدرال اذعان کرده‌اند

رؤسای دانشگاه‌ها بیشتر با موضوع مطلوب بودن فضای فعلی سیاست‌گذاری فدرال برای دانشگاه‌ها مخالف‌اند. تنها 9 درصد موافق یا کاملاً موافقند که سیاست‌های جدید فدرال «تغییراتی را به مراکز آموزشی تحمیل می‌کنند که ممکن است در درازمدت به نفع دانشگاه‌ها و کالج‌ها باشد. بیش از نیمی از رؤسای دانشگاه‌ها (حدود 56 درصدی) معتقدند بودجه‌ای که از سوی فدرال در دوره دوم دولت ترامپ به مؤسسه آن‌ها اعطا شده، کاهش یافته است.

حدود 28 درصد از رؤسای دانشگاه‌هایی که تحت‌تأثیر کاهش بودجه بوده‌اند، معتقدند مؤسسه آن‌ها 5 تا 10 درصد کاهش بودجه فدرال را تجربه کرده و 12 درصد نیز کاهش بیش از 10 درصدی را گزارش می‌کنند. رؤسای دانشگاه‌ها و مؤسسات به روش‌های متعددی به این کاهش بودجه واکنش نشان می‌دهند. مهم‌ترین موارد، دنبال کردن منابع مالی جایگزین، مانند سرمایه‌گذاران خصوصی یا مشارکت‌های صنعتی، با سهم مشارکت 40 درصدی است. 21 درصد از رؤسای دانشگاه‌ها معتقدند که مؤسسات آن‌ها منابع داخلی را برای محافظت از برنامه‌های آسیب‌پذیر تغییر داده و حدود یک‌سوم از رؤسای دانشگاه‌ها نیز گزارش داده‌اند که مؤسسات آن‌ها برنامه‌های خاصی را که به کمک‌های مالی فدرال وابسته هستند، بازسازی یا کاهش داده‌اند. 

10 درصد دیگر از رؤسای دانشگاه‌ها معتقدند که مؤسسات، جذب دانشجو را متوقف کرده‌اند، در حالی که تنها 3 درصد اعلام کرده‌اند که در پاسخ به کاهش بودجه فدرال، پذیرش دانشجویان تحصیلات تکمیلی را متوقف یا کاهش داده‌اند. علاوه بر نگرانی آن‌ها در مورد بودجه تحقیقاتی، 74 درصد از رؤسای دانشگاه‌ها «بسیار یا به شدت نگران» تغییرات احتمالی در برنامه‌های کمک‌های دانشجویی فدرال وابسته به دولت فعلی هستند. به عنوان مثال، قانون «لایحه بزرگ و زیبا» که در ماه جولای از سوی دولت آمریکا به تصویب رسید، محدودیت‌های جدیدی را برای برخی بودجه‌های وام دانشجویی فدرال وضع کرده و بسیاری از مدیران به دلیل کاهش کارکنان در وزارت آموزش و پرورش، مطمئن نیستند که آیا کمک‌های دانشجویی فدرال آن طور که باید جریان خواهد یافت یا خیر. 

نگرانی 65 درصدی رؤسا از سیاست‌های ویزای دانشجویی

65 درصد از رؤسای دانشگاه‌ها همچنین گزارش می‌دهند که در مورد ثبت نام دانشجویان بین‌المللی در سال جاری که تحت فشار سیاست‌های ویزای ترامپ، کاهش بودجه پژوهشی و سایر اقدامات مهاجرتی است، «بسیار یا به شدت نگران» هستند. رویکرد‌های کلی بنیادی نسبت به فضای سیاست‌گذاری در حال تغییر، متفاوت است. تقریباً نیمی از رؤسای دانشگاه‌ها که حدود 47 درصد را تشکیل می‌دهند، رویکرد مؤسسه خود را «انطباق استراتژیک» توصیف می‌کنند که به معنای ایجاد تنها تغییرات لازم برای پایبند ماندن به قوانین ضمن محافظت از ارزش‌های بنیادی است. 41 درصد دیگر از رؤسا نیز از رویکرد «صبر و انتظار» پیروی می‌کنند؛ به طوری که تا زمان روشن‌تر شدن سیاست‌ها و پیامد‌ها، تغییرات عمده را به تعویق می‌اندازند.

تنها 8 درصد از رؤسای دانشگاه‌ها معتقدند که مؤسسه آن‌ها رویکرد «کاهش ریسک» را در پیش گرفته و 8 درصد دیگر رویکرد خود را «انطباق فعال» توصیف می‌کنند. تنها 5 درصد از رؤسای دانشگاه‌ها، حمایت 3 درصدی دولت و مقاومت فعال 2 درصدی را به عنوان مواضع اصلی بنیادی ذکر می‌کنند. 

«مایک گاوین»، رئیس کالج دلتا در میشیگان معتقد است کارکنان مؤسسات مختلف ممکن است پیش از صدور دستورالعمل‌های رسمی از سوی مؤسسات خود، به تغییر لفاظی‌ها و سیاست‌های سطح فدرال واکنش نشان دهند که این امر بر لزوم مدیریت قوی در دانشگاه تأکید می‌کند. او عنوان کرد: «عوامل خارجی، کارمندان خوش‌نیت اما ترسو را به سمت تصمیم‌گیری‌هایی سوق می‌دهند که خودِ مدیریت ممکن است از آن‌ها آگاه نباشد. در دوران پرهرج و مرجی که در آن زندگی می‌کنیم، ارتباط مدیریت برای جلوگیری از این مسائل از اهمیت بالایی برخوردار است.» 

نیمی از رؤسای دانشگاه‌ها وضعیت آزادی را ناامیدکننده می‌بینند

8 ماه گذشته، ده‌ها گزارش در مورد آزادی دانشگاهی رو به زوال در کالج‌ها و دانشگاه‌ها منتشر شده است که در داده‌های نظرسنجی نیز منعکس شده است. حدود 22 درصد از رؤسای دانشگاه‌ها معتقدند آزادی دانشگاهی در مؤسسه آن‌ها تحت تأثیر فضای جدید سیاست‌های فدرال قرار گرفته است. نیمی از آن‌ها بر این باورند که آزادی دانشگاهی «به طور کلی حفظ شده اما با چالش‌های چشمگیری» مواجه است و 7 درصد نیز معتقدند «تحت فشار قابل توجهی از جهات مختلف» قرار دارند. با وجوداین، 36 درصد از رؤسای دانشگاه‌ها گزارش دادند که آزادی دانشگاهی در مؤسسه آن‌ها، به رغم فشار‌های خارجی، «قوی بوده و به خوبی محافظت شده» است. 

گاوین گفت: «50 درصد از رؤسای دانشگاه‌ها می‌گویند آزادی دانشگاهی با چالش‌هایی روبه‌رو است که بسیار ناامیدکننده است. این بدان معناست که مدیران دانشگاهی مجبورند از کار اعضای هیئت علمی خود به روش‌هایی دفاع کنند که نباید این کار را انجام دهند.» او توضیح داد آزادی دانشگاهی و سیاست‌های تنوع، برابری و شمول، اغلب به طور ناعادلانه‌ای به عنوان تلاش‌های متضاد در نظر گرفته می‌شوند، در حالی که این دو ممکن است دست در دست هم پیش روند. به گفته او، «اگر برنامه درسی به دلیل قوانین ضد تنوع، برابری و شمول (DEI) تغییر کند، یا اعضای هیئت علمی معتقد باشند که به دلیل محدودیت‌های DEI نمی‌توانند سؤالاتی را که پیش‌تر در کلاس می‌پرسیدند، مطرح کنند، آنگاه به آزادی دانشگاهی لطمه وارد می‌شود.» 

تأکید 57 درصدی بر مزیت‌های استخدام رسمی استادان 

در کنار آزادی دانشگاهی، استخدام رسمی همچنان بیشتر از سایر موارد، برای مدیران آموزش عالی از اهمیت دارد. بیشتر مدیران دانشگاهی از استخدام رسمی اساتید حمایت کرده و 57 درصد معتقدند که تا حدودی یا کاملاً موافقند که مزایای استخدام رسمی بر معایب آن غلبه دارد. در مقابل، تنها 28 درصد از مدیران ارشد بازرگانی دانشگاه و 37 درصد از رؤسای دانشگاه‌ها نیز در این نظرسنجی‌های امسال همین نظر را داشتند. حدود 53 درصد از مدیران دانشگاهی معتقدند که استخدام رسمی برای سلامت کلی مؤسسه آن‌ها تا 31 درصد بسیار مهم یا 22 درصد بسیار مهم است. 

دانشگاه‌ها هنوز برای آموزش، به اعضای هیئت علمی غیررسمی نیاز دارند و 69 درصد از رؤسای دانشگاه‌ها اعلام کردند مؤسسه آن‌ها در دو سال آینده به اندازه امروز به اعضای هیئت علمی کمکی برای تدریس وابسته خواهد بود. تنها 9 درصد از رؤسای دانشگاه‌ها معتقدند که مؤسسه آن‌ها کمتر به اعضای هیئت علمی کمکی وابسته خواهد بود و رؤسای دانشگاه‌ها از تغییرات مختلفی در چگونگی برخورد خود با نقش‌های هیئت علمی غیررسمی خبر می‌دهند؛ به طوری که حدود 52 درصد اعلام کرده‌اند مؤسسه آن‌ها به نقش‌های صرفاً تدریس بهای بیشتری داده و 54 درصد هم بر این باورند که قرارداد‌های چند ساله را به اعضای هیئت علمی غیررسمی خود ارائه می‌دهند. دوسوم رؤسای دانشگاه‌ها همچنین معتقدند مرکز آموزشی آن‌ها به طور رسمی سیاست‌های آزادی آکادمیک خود را در مورد اعضای هیئت علمی غیررسمی نیز مورد استفاده قرار می‌دهند و 4 درصد دیگر نیز در حال بررسی انجام این کار هستند. 

پیشنهادهای رقابتی دلیل انتقال اعضای هیئت علمی

معاونان آموزشی گزارش می‌دهند نرخ جابه‌جایی اعضای هیئت علمی در حال افزایش است. تقریباً نیمی از معاونان آموزشی معتقدند مؤسسه آن‌ها شاهد نرخ جابه‌جایی اعضای هیئت علمی بالاتر از حد معمول است. 30 درصد از معاونان آموزشی اظهار کرده‌اند مؤسسه آن‌ها شاهد جابه‌جایی اعضای هیئت علمی بالاتر از حد معمول در بین اعضای هیئت علمی است و 22 درصد از آن‌ها نرخ بازنشستگی بالاتر از حد معمول را برای اعضای هیئت علمی گزارش می‌دهند.

معاونان آموزشی، بیشتر جابه‌جایی اعضای هیئت علمی را در مورد دریافت پیشنهادهای رقابتی برای انتقال به هر نقطه‌ای با 76 درصد، جابه‌جایی برای فرسودگی شغلی 46 درصد و جابه‌جایی برای پیشرفت طبیعی شغلی 44 درصدی نسبت می‌دهند. با وجود بحث مداوم در مورد فرار مغز‌ها از برخی ایالت‌های آمریکا به دلیل فضای سیاسی آن‌ها، تنها 12 درصد از معاونان آموزشی جابه‌جایی اعضای هیئت علمی را به فضای سیاسی ایالت یا منطقه خود نسبت می‌دهند؛ اگرچه این رقم برای معاونان آموزشی مؤسسات دولتی به 20 درصد و برای معاونان آموزشی منطقه جنوب، برحسب منطقه، به 19 درصد می‌رسد. 

دانشگاه‌ها به سلامت روان استادان بی‌توجه‌اند؟

 نظرسنجی‌ها نشان داد که بیش از یک‌سوم از معاونان آموزشی معتقدند دفاتر آن‌ها «اصلاً» یا «حداقل» به سلامت روان اعضای هیئت‌علمی و کارکنان رسیدگی نمی‌کنند. حدود نیمی از رؤسای دانشگاه‌ها می‌گویند که دفاتر آن‌ها از منابع محدودی برخوردار بوده و تنها یک درصد، حمایت‌های سلامت روان دفتر خود را «جامع» توصیف کرده‌اند. جولیان واسکز هیلیگ، استاد فعلی رهبری آموزشی و رئیس سابق دانشگاه میشیگان غربی گفت: «مراکز بهداشتی و حمایت‌های سلامت روان در بیشتر دانشگاه‌ها معمولاً در امور دانشجویی ارائه می‌شوند یا توسط معاون مالی یا یکی دیگر از معاونان رئیس دانشگاه تحت نظارت قرار می‌گیرد، بنابراین معمولاً تحت نظارت مستقیم رئیس دانشگاه نیستند.»

«درعین حال، رؤسای دانشگاه، موارد عظیمی را مدیریت می‌کنند که شامل بودجه، اعتباربخشی، برنامه‌ریزی استراتژیک و امور اساتید می‌شود، بنابراین اگرچه سلامت اهمیت بالایی دارد، اما می‌تواند به حاشیه رانده شود.» هیلیگ به‌تازگی پس از دو سال، از سمت رئیس دانشگاه میشیگان غربی کنار رفت. او دلیل این کناره‌گیری را فرسودگی شغلی عنوان کرد که در این نقش بسیار رایج است، زیرا حجم کار سنگین و متفاوتی که رؤسای دانشگاه متحمل می‌شوند، بسیار زیاد است. 

هایلیگ عنوان کرد: «مدیران دانشگاه باید با تصمیماتی که دیگران اتخاذ کرده‌اند، سر و کار داشته باشند. بنابراین باید با تصمیماتی که اعضای هیئت‌علمی گرفته‌اند و ممکن است مشکل‌ساز باشند، سر و کله بزنند. آن‌ها باید تصمیماتی را که رئیس جمهور گرفته، اجرایی کنند. مدیران دانشگاه‌ها کابینه‌ای در اختیار دارند که می‌خواهد تصمیمات خود را برای امور دانشگاهی اجرایی کرده و برخی از این موارد اشتباه پیش می‌رود. بنابراین آن‌ها باید با تیم خود همکاری کنند تا تمام موارد مختلف را اصلاح کنند.» 

بیش از نیمی از مدیران دانشگاه که حدود 58 درصد را به خود اختصاص داده‌اند، رفاه خود را با در نظر گرفتن سلامت روان و استرس شغلی خود، خوب یا عالی ارزیابی می‌کنند. آن‌ها در این بین، 33 درصد دیگر را منصفانه و 7 درصد آن را ضعیف ارزیابی می‌کنند. آن دسته از رؤسای دانشگاهی که معتقدند کار آن‌ها بیشتر معطوف به حل مشکلات است تا برنامه‌ریزی، کمتر از کسانی است که این کار را انجام نمی‌دهند، رفاه خود را خوب یا عالی ارزیابی می‌کنند که به ترتیب 44 درصد در مقابل 79 درصد گزارش شده است.

هیلیگ اضافه کرد: «مسئولان دانشگاه بار استراتژی و مدیریت بحران را به دوش کشیده و بسیاری از آن‌ها در دانشگاه همکارانی ندارند که بتوانند بار روانی آن‌ها را برای کنترل بحران‌ها درک کنند. او همچنین تصور می‌کند مسئولان دانشگاه اغلب از رفتن به تعطیلات یا حتی وقت گذرانی خارج از دانشگاه برای انجام کار‌های اجتماعی دلسرد می‌شوند، زیرا نگرانی مداوم دارند که ممکن است اتفاقی در دانشگاه رخ دهد، مانند هک یا یک وضعیت اضطراری دیگر که نیاز به حضور فوری آن‌ها داشته باشد.»

73 درصد مؤسسات غیرانتفاعی خصوصی دوره آنلاین برگزار می‌کنند

با رشد دوره‌های آنلاین در آموزش عالی، بیشتر مؤسسات (92 درصد) به ارائه این دوره‌ها پرداختند. اما به نظر می‌رسد با توجه به بودجه‌هایی که صرف دروس آنلاین می‌شود، 73 درصد مؤسسات غیرانتفاعی خصوصی به ارائه این دوره‌ها گرایش نشان می‌دهند. اما با توجه به تقاضای بالایی که از سوی دانشجویان مطرح می‌شود، رؤسای دانشگاهی محبوبیت این دوره‌ها را 46 درصد اعلام کرده و گفته‌اند که کمتر از یک‌چهارم دوره‌ها آنلاین یا در قالب ترکیبی ارائه می‌شوند.

در این میان، تنها 6 درصد از رؤسا گزارش داده‌اند که سه‌چهارم تمام دوره‌های آموزشی در مؤسسات به صورت آنلاین یا ترکیبی برگزار می‌شوند. در مورد ساختار آموزشی دوره‌های آنلاین در مؤسسات، رؤسای دانشگاهی معتقدند بیش از نیمی از این دوره‌ها (57 درصد) تا حدی بر سطح مؤسسات آموزشی متمرکزند. 23 درصد مابقی دوره‌ها کاملاً متمرکز و 17 درصد نیز جزء مدل‌های غیرمتمرکز محسوب می‌شوند. 65 درصد رؤسا بر نظارت و تصمیم‌گیری روی آموزش‌های آنلاین تأکید کرده‌اند.