کد خبر: 214567

خالی‌بازی کافی نیست؟

عملیات روانی علیه پزشکیان با رمز «مطالبهٔ دیدار با ترامپ»

پیشنهاد برخی افراد مبنی بر دیدار مستقیم رئیس‌جمهور ایران با ترامپ در نیویورک، بدون ارائه طرحی مشخص و رو به جلو نشان می‌دهد که برای برخی، خودِ مذاکره ارزش است نه نتیجه آن؛ حتی اگر این نتیجه تحقیرآمیز باشد.

به فاصله چند روز پس از جدی‌تر شدن مکانیسم ماشه با تصمیم اخیر شورای امنیت سازمان ملل مبنی بر رد قطعنامه پیشنهادی برای «تمدید تعلیق تحریم‌های ضدایرانی»، برخی چهره‌های سیاسی و رسانه‌های نزدیک به آن بسیج شده‌اند تا برای فرار از پاسخگویی در مورد مکانیسم ماشه که زمانی وجود آن را انکار می‌کردند، یک بازی سیاسی جدید راه انداخته و در یک دعوای جعلی خود را از موضع مقصر برهانند. این گروه در آستانه برگزاری مجمع عمومی سازمان ملل تحت عنوان پیشنهاد، یک عملیات روانی را علیه رئیس‌جمهور کلید زده‌اند با این مضمون که پزشکیان باید با ترامپ در این سفر دیدار کند؛ در غیر این صورت، سفرش صرفاً کارکرد سخنرانی داشته و بدون فایده خواهد بود.
این در حالی است که اولاً تریبون سازمان ملل و معطوف شدن توجه رسانه‌های جهان به آن آن‌قدر اهمیت دارد که خود به‌تنهایی این سفر را الزامی کند، ثانیاً در کنار این سخنرانی، نشست سازمان ملل فرصتی برای دیدار با رؤسای‌جمهور سایر کشورها فراهم می‌کند که این مورد نیز بر ارزش‌های این حضور می‌افزاید. اما برخی، بدون توجه به این کارکردهای مجمع عمومی سازمان ملل، معتقدند دیدار با تعدادی از رؤسای‌جمهور کشورهای مختلف امر بی‌ارزشی است و تمام ارزش سفر در این است که پزشکیان بتواند صرفاً با رئیس‌جمهور آمریکا دیدار کند. چنین مواجهه غیرمنطقی نشان می‌دهد که مطالبه دیدار رئیس‌جمهور با ترامپ بیش از آنکه بر استدلال منطقی تکیه داشته باشد، بر پشتوانه تقابل‌های جناحی استوار است.

مطالبات ناشدنی اسمش «پیشنهاد» نیست

اینکه بدون طی شدن مسیر مذاکرات کارشناسی و علی‌رغم حمله نظامی آمریکا به ایران، برخی در داخل از رئیس‌جمهور این مطالبه را داشته باشند که باید سریعاً با ترامپ دیدار کند، نشان می‌دهد که این گروه یک مطالبه ناشدنی را روی میز قرار داده‌اند. طرح مطالبات ناشدنی را نیز نمی‌توان آن‌طور که مدعیان عنوان می‌کنند، «پیشنهاد» نام نهاد. مطالبه ناشدنی اساساً با این هدف طرح می‌شود که در پی آن، مقصری برای نشدن آن پیدا شده و یک عملیات روانی علیه او در دستور کار قرار گیرد.
اینکه به فاصله چند روز از رد قطعنامه «تمدید تعلیق تحریم‌های ایران» و در نتیجه جدی‌تر شدن مکانیسم ماشه این هجمه آغاز شده، تا بدون توجه به بدعهدی طرف غربی در همه ادوار مذاکره با ایران، یک مقصر در داخل ساخته شود، این شائبه پررنگ را ایجاد می‌کند که برخی برای فرار از پاسخگویی در مورد کوچک‌انگاری‌هایی که نسبت به مکانیسم ماشه داشتند، اکنون با سیاسی‌بازی می‌خواهند با ساختن یک دعوای جعلی از پاسخگویی فرار کنند؛ حتی اگر حاصل این دعوا ذبح کردن منافع ملی باشد. اینکه گفته شود رئیس‌جمهور اگر با ترامپ دیدار نکند با رقیب سیاسی خود در انتخابات فرقی نداشته و بهتر است تیم رقیب به نیویورک برود، مثال خوبی برای نشان دادن پشت‌پرده سیاسی اظهاراتی است که با عنوان «پیشنهاد» به رئیس‌جمهور مطرح می‌شوند.

التماس مذاکره به ضد خود تبدیل می‌شود

پیشنهاد برخی افراد مبنی بر دیدار مستقیم رئیس‌جمهور ایران با ترامپ در نیویورک، بدون ارائه طرحی مشخص و رو به جلو نشان می‌دهد که برای برخی، خودِ مذاکره ارزش است نه نتیجه آن؛ حتی اگر این نتیجه تحقیرآمیز باشد.
این در حالی است که ایالات متحده، حتی در جریان سفر اخیر رئیس‌جمهور ایران به نیویورک، محدودیت‌های گسترده‌ای را برای ایشان و هیئت همراه اعمال کرده و از ظرفیت نهادهای بین‌المللی نیز حتی تا حد تشریفات ظاهری علیه ایران بهره برده است.
کسانی که از ایران دیدار با ترامپ را می‌طلبند باید به این پرسش پاسخ دهند که اگر اساساً از جانب طرف مقابل نیز تمایلی برای این موضوع نباشد، آن وقت دعوت به دیدار چه فرقی با التماس برای دیدار دارد؟ اگر قرار باشد از همین ابتدا برای تشکیل میز مذاکره التماس صورت بگیرد، نتیجه آن نیز مشخصاً به نفع ایران نخواهد بود. بنابراین کسانی که از موضع التماسی در سطح محتوا مذاکره را تنزل داده و حتی تشکیل میز مذاکره را نیز از موضع التماس طلب می‌کنند، کاملاً علیه هرگونه مذاکره احتمالی در آینده عمل کرده و مقصر اصلی سوزاندن این برگ نیز بیش از هر کسی خودشان هستند.

متن کامل گزارش علی مزروعی، خبرنگار گروه سیاست را در روزنامه فرهیختگان بخوانید