فرهیختگان: پرونده پخشان عزیزی، نمونهای از چالشهای پیچیده در پروندههای امنیتی است که در آن روایتهای متضاد، دخالتهای سیاسی غیرمسئولانه و جنگ رسانهای، قضاوت عادلانه را دشوار میسازد. خانواده عزیزی حق اعتراض قانونی دارد، اما ادعاها باید با مدارک معتبر پشتیبانی شوند نه اینکه بخواهند با فشارهای سیاسی و رسانهای تصویری خلاف واقع از پرونده دخترشان ساخته و برای آزادی او کشور را متهم به بیعدالتی کنند. در این مسیر برخی چهرههای سیاسی که سابقه پررنگی در فریب خوردن دارند نیز مورد سوءاستفاده قرار میگیرند.
جدیدترین نمونه مهدی کروبی است که اخیراً از حصر خارج شده و مشابه رفتارش در سال 88 که بدون سند ادعاهای جعلی را ضریب میداد، در پرونده عزیزی هم همین مسیر را درپیش گرفته و کشور را متهم به رفتار خلاف عطوفت پیامبر میکند. مهدی کروبی، با سابقهای از سادهلوحی و فریبخوردگی، با دخالت غیرموجه در این پرونده، به جای کمک به عدالت، به حاشیهسازی و فشار سیاسی دامن میزند. کشور در حفظ امنیت، ملزم به قاطعیت در برابر تهدیدات است و نمیتوان با روایتهای عاطفی، شواهد قضایی را نادیده گرفت. آینده این پرونده ممکن است به بازنگریهای قضایی هم نیاز داشته باشد؛ اما تصمیمگیری در این مورد نباید متأثر از جنجالسازیها و فشارهای سیاسی باشد.
رحمانیت اسلام یا سادهلوحی شما؟
روز یکشنبه 23 شهریور خانواده پخشان عزیزی با مهدی کروبی که سالها در حصر بوده، دیدار کردند. این ملاقات با حضور وکیل پرونده، امیر رئیسیان برگزار شد. وکیل به تشریح مراحل قضایی پرونده پرداخت و ابراز امیدواری کرد بازنگری جدی در احکام صادره صورت گیرد. پدر پخشان با تأکید بر دلبستگی عمیق خانواده به ایران، دو نگرانی اصلی را مطرح کرد. نخست، صدور حکمی که از نظر خانواده ناعادلانه است و دوم، بهرهبرداری رسانههای خارجی از این موضوع برای تضعیف اعتبار ملی ایران. او اظهار داشت سوءاستفاده تبلیغاتی دشمنان از این پرونده برای خانواده غیرقابل تحمل است و هرگونه لطمه به حیثیت کشور را محکوم میکند.
مهدی کروبی در این دیدار پس از آنکه پیامبر اکرم(ص) را نماد رحمت و سعهصدر توصیف کرد و به آیه «و ما ارسلناک الا رحمه للعالمین» اشاره داشت تأکید کرد سیره پیامبر بر بخشش و جذب دلها استوار بوده است. با این حال، کروبی با لحنی تند و غیرمسئولانه، حاکمیت را به انحراف از این اصول متهم کرد و مدعی شد رویکردهای سختگیرانه آنها با سیره نبوی مغایرت دارد. این اظهارات در شرایطی مطرح میشود که درخواست اعاده دادرسی پخشان در دیوان عالی کشور رد شده و پرونده او نیز برخلاف تعابیر پدرش مملو از اقدامات ضدکشور است.
مهدی کروبی که پس از سالها حصر به تازگی در مسائل سیاسی فعالتر شده، در این پرونده رویکردی غیرمسئولانه و فریبخورده اتخاذ کرده است. او در دیدار با خانواده عزیزی نظام را به انحراف از سیره نبوی متهم کرد، درحالیکه خود سابقهای پر از ادعاهای بیاساس دارد. در سال 1388، کروبی تحت تأثیر اطرافیان، ادعاهای اثباتنشدهای درباره تجاوز به زندانیان مطرح کرد که بدون ارائه مدرک، به جنجالهای گسترده دامن زد. این سابقه نشاندهنده سادهلوحی و تأثیرپذیری او از جریانهای سیاسی است که بار دیگر در پرونده عزیزی تکرار شده است.
این توقع از یک فرد با سابقه طولانی فعالیت اجرایی و سیاسی میرود که اگر یک بار دچار اشتباهی شده و با تکیه به اظهارات منابع غیرمعتبر ادعایی میکند حداقل مجدداً در این چاه نیفتد و در اظهارات آتی خود دقت نظر را نیز چاشنی اظهاراتش کند؛ چیزی که در مورد اظهارات او در ماجرای پرونده پخشان عزیزی دیده نمیشود.
دخالت کروبی در پرونده پخشان، نه تنها کمکی به حل مسئله نمیکند، بلکه به عنوان ابزاری برای فشار سیاسی عمل میکند. او با پذیرش نقش واسطه، بدون بررسی دقیق شواهد، به روایت عاطفی خانواده تن داده و اظهاراتی مطرح کرده که مطابق با رویکرد رسانههای معاند، نظام را در برابر فشارهای داخلی و خارجی قرار میدهد. کروبی به جای تمرکز بر راهحلهای قانونی، به حاشیهسازی و تحریک افکار عمومی میپردازد که این رفتار با اصول دادخواهی عادلانه مغایرت دارد.
کروبی در حالی از سیره نبوی سخن میگوید که پیامبر اکرم(ص) در برابر دشمنان و مخلان امنیت، قاطعیت نشان داده و با گروههای مخالف جنگیده است. این قاطعیت نیز بخشی از شخصیت پیامبر اسلام است و روایتهایی که تکبعدی و صرفاً با تکیه بر عطوفت بیان میشود در معرض این اتهام قرار میگیرند که صرفاً با هدف امتیازگیری تحریف و طرح میشوند. ادعای کروبی مبنی بر انحراف نظام از این سیره، در حالی مطرح میشود که مبارزه با تهدیدات امنیتی، بخشی از حفظ نظم و امنیت عمومی است. این تناقض نشاندهنده فریبخوردگی کروبی و سوءاستفاده او از مفاهیم دینی برای پیشبرد اهداف سیاسی است.
پرونده پخشان را کامل بخوانید
پخشان عزیزی، زاده سنندج و اهل مهاباد، از اوایل دهه 1380 با گروههایی نظیر حزب دموکرات کردستان ایران ارتباط برقرار کرد. نهادهای امنیتی در آن زمان به او اخطار داده و تعهدی مبنی بر قطع این ارتباطات دریافت کردند. با این حال این تعهد رعایت نشد. برادر او، آسو عزیزی نیز در فعالیتهای مشابهی ازجمله سوءاستفاده از ماجرای هتل تارای مهاباد با هدف ایجاد آشوب نقش داشت. این پیشینه خانوادگی، نشاندهنده وجود شبکهای از ارتباطات است که پرونده را از یک موضوع فردی به مسئلهای پیچیدهتر تبدیل میکند.
در شهریور 1388، همزمان با ناآرامیهای پس از انتخابات، پخشان به همراه افرادی مانند کامل احمدی و آوات از سقز، از مرز مریوان به عراق میرود. این خروج با ادعای شرکت در دورههای آموزشی مؤسسه WADI که به سرویسهای اطلاعاتی غربی وابسته است، انجام گرفت. در شهر رانیه عراق، او در جلساتی شرکت کرد که هدف آن آموزش سازماندهی اعتراضات در دانشگاههای ایران بود. پس از بازگشت، پخشان در ناآرامیهای دانشگاه تهران که به بهانه اعدام احسان فتاحیان (عضو گروه کومله) شکل گرفت، نقش داشت و متعاقباً بازداشت شد. پس از آزادی موقت، در سال 1393 بار دیگر به صورت غیرقانونی از کشور خارج شد و به شاخه ایرانی حزب کارگران کردستان یعنی گروهک پژاک پیوست.
در سال 1393، پخشان در شاخه زنان پژاک، موسوم به کژار، سازماندهی شد. فعالیتهای او شامل تشکیل هستههای مخفی، آموزشهای نظامی و تبلیغ مفاهیم تجزیهطلبانه بود. تصاویر و ویدئوهای مستند از او در لباس نظامی و مصاحبههایش در شبکه آریا تیوی، متعلق به پژاک، نشاندهنده نقش فعال او در این گروه است. در یکی از این مصاحبهها، در کنار پیمان ویان، رئیس مشترک پژاک، به ترویج ایدههای ضد وحدت ملی پرداخت. این فعالیتها برخلاف ادعاهای خانواده و رسانههای خارجی، نشاندهنده ماهیت امنیتی و تشکیلاتی اقدامات اوست.
بازگشت به ایران و دستگیری در سال 1402
پس از ناآرامیهای 1401، گروه پژاک استراتژی اعزام کادرهای زن به ایران را برای فعالسازی اعتراضات، بهویژه در دانشگاهها در پیش گرفت. پخشان در تیرماه 1402 از مرز پاوه وارد کشور شد تا هستههای تشکیلاتی را هدایت کند و به مناسبت سالگرد ناآرامیهای 1401، دانشگاهها را فعال سازد. این فعالیتها که بخشی از برنامهای حسابشده بود، منجر به دستگیری او توسط نیروهای امنیتی شد.
رسانههای فارسیزبان غربی، مانند رادیو فردا و بیبیسی فارسی، با انتشار تصاویری دستچینشده و آراسته از پخشان، او را به عنوان مددکار اجتماعی و فعال حقوق زنان معرفی کردهاند. رادیوفردا وی را دانشجوی علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی توصیف کرده که در سال 1388 در تجمعات اعتراضی بازداشت و پس از آزادی، به کمک آوارگان در سوریه مشغول شده است. بیبیسی نیز او را به عنوان فردی معرفی کرده که در مناطق کردنشین سوریه به آوارگان جنگ با داعش کمک میکرد. این رسانهها از انتشار تصاویر نظامی او خودداری کرده و بر جنبههای عاطفی و بشردوستانه تأکید دارند.
روایتهای رسانهای خارجی با شواهد مستند در تضاد است. تصاویر و ویدئوهای موجود از فعالیتهای نظامی پخشان در پژاک، ازجمله حضور در برنامههای تلویزیونی این گروه، نشاندهنده نقش امنیتی و تشکیلاتی اوست. ادعای کمک به آوارگان در کوبانی بدون وابستگی به گروههای مسلح، با توجه به شرایط جنگی آن منطقه، غیرمنطقی است. این تناقضات نشاندهنده تلاشی سازمانیافته برای بازسازی هویت وی به عنوان قربانی بیگناه است، درحالیکه شواهد از فعالیتهای مسلحانه و تجزیهطلبانه حکایت دارند.
گروههای مخالف مانند پژاک، با اعزام کادرهای خود به ایران، آگاهانه آنها را در معرض دستگیری قرار میدهند تا سوژهای برای تبلیغات رسانهای فراهم کنند. حمایت شهردار دارماشتات آلمان و تجمعات برلین با حضور پرچمهای تجزیهطلبانه، بخشی از این سناریوی تکراری است که هدف آن تضعیف وجهه ایران در سطح بینالمللی است. این اقدامات بخشی از جنگ شناختی است که از زنان به عنوان سوژههای قربانی برای پیشبرد اهداف سیاسی استفاده میکند.
پرونده پخشان عزیزی در چهارچوب جرایم امنیتی بررسی شده است. از ارتباطات اولیه با حزب دموکرات کردستان تا عضویت در پژاک، شواهد متعددی از فعالیتهای تشکیلاتی و مسلحانه او وجود دارد. آموزشهای نظامی، تشکیل هستههای مخفی و هدایت اعتراضات، اتهاماتی هستند که دیوان عالی کشور تأیید کرده است. بنابراین حکم اعدام صادره را نمیتوان بدون ارائه هیچ استدلالی یک اقدام خلاف عدالت دانسته و با تراشیدن یک وجهه غیرامنیتی برای پخشان عزیزی به سیستم قضایی کشور اتهامزنی کرد.
عطوفت هم وجود داشت اگر واقعاً بخواهید ببینید
همانطور که پیش از این رئیس دستگاه قضا نیز در دیدار با اصحاب رسانه در مورد مطالبه آزادی زندانیان سیاسی گفته است: «بعضاً اختلاف برداشتهایی نیز از مفهوم جرم سیاسی و زندانی سیاسی میشود؛ گاهی همه مجرمان و زندانیان امنیتی را زندانی سیاسی مینامند.» برخی جریانهای سیاسی داخلی و خارجی هرگونه زندانی امنیتی را به «زندانی سیاسی» تغییر عنوان داده و بدون توجه به جرائم رخ داده مطالبه نقض احکام در مورد آنها را دارند. اما همانطور که به دلیل سابقه ورزشی و یا هنری یک مجرم به او عنوان زندانی ورزشی و یا زندانی هنری اطلاق نمیشود، در مورد چهرههایی که خلاف امنیت ملی اقدام کردهاند نیز نمیتوان صرفاً با استناد به سابقه سیاسی افراد آنها را زندانی سیاسی نامید ضمن اینکه برخی متهمان امنیتی حتی سابقه سیاسی نیز نداشته و مستقیماً وارد فاز امنیتی و عملیاتی علیه کشور شدهاند و قاعدتاً متناسب با جرایم مرتکب شده نیز مورد مجازات قرار میگیرند. البته کشور در این مورد نیز با حداکثر عطوفت عمل کرده است.
بسیاری از زندانیان سال 1401 که جرایم امنیتی خفیفتری داشتند با عفو جامع رهبر انقلاب آزاد شدند؛ اما برخی چهرهها که پروندههای سنگینی داشتند طبعاً باید مراحل بررسی و اجرای حکم را نیز پشت سر بگذارند. مهدی کروبی اما با نادیده گرفتن چنین اقداماتی کشور را به اقدامات خلاف مشی پیامبر متهم میکند. این که حکم برخی چهرهها ازجمله پخشان عزیزی لغو شود و یا تغییر کند، در اختیار مرجع قضایی است؛ اما حداقل سوابق این چهرهها نشان میدهد که ادعای محکومیت آنها به خاطر فعالیتهای سیاسی و اجتماعی خلاف واقع بوده و صرفاً با هدف اعمال فشار به دستگاه قضا و متهم کردن ساختار حکمرانی مطرح میشود.