تلاش برای همخوانی دخل و خرج دانشگاههای دولتی دغدغه همیشگی مسئولان آموزش عالی بوده است. موضوعی که طی سالهای اخیر هم با توجه به شرایط نابسامان اقتصادی و بالا رفتن هزینهها، بیش از پیش هم شده است. وابستگی دانشگاههای دولتی به درآمدهای نفتی کشور، باعث شده روسای دانشگاهی به اندازه افزایش تورم، انتظار افزایش منابع مالی دولتی را داشته باشند. با وجود اینکه طی سالهای اخیر همیشه صحبت از کاهش وابستگی دانشگاهها به منابع دولتی مطرح و رئیسجمهور نیز در اولین سال حضور در پاستور این مهم را از رؤسا مطالبه کرده بود، اما در عمل عزمی برای تغییر این مسیر هم از سوی مسئولان آموزش عالی و روسای دانشگاهی وجود ندارد. از طرف دیگر نگاهی به هزینهکرد دانشگاهها و همچنین اظهارنظرهای مسئولان سابق وزارت علوم نشان میدهد 90 درصد منابع مالی دولتی صرف حقوق و دستمزد پرسنل میشود. سهم بزرگی از کیک بودجه هر دانشگاه که دلیلی شده تا دانشگاهها نتوانند در دیگر حوزهها مانند پژوهش، رفاهی، توسعه زیرساختهای آموزشی آنطور که باید هزینه کنند. مؤسسه تحقیقات سیاست علمی کشور هم تابستان امسال در گزارشی با عنوان «بررسی نظام تأمین مالی دانشگاهها: واقعیتها، الگوها و الزامات سیاستی برای ایران» به نحوه هزینهکرد دانشگاههای کشور و مقایسه آنها با دیگر کشورها پرداخته و دلیل تفاوت وضعیت دانشگاههای ایران با مراکز آموزش عالی مطرح دنیا را در نبود اختیارات مدیریتی در حوزه نظام تأمین مالی عنوان کرده و آن را دلیلی برای عدم تنوعبخشی به منابع مالی و نبود پاسخگویی مؤثر به نیازهای علمی و پژوهشی از سوی دانشگاههای کشور دانسته است.
اولین مسئله در حوزه آموزش عالی کشور را باید عدم تناسب بودجه تخصیصیافته با نیازهای این حوزه دانست. قطعاً هر چه بودجه بیشتری به این حوزه تخصیص پیدا کند، میتوان انتظار رقم خوردن اتفاقات مثبت در حوزههای آموزش و پژوهش داشت. مقایسه وضعیت بودجه کل آموزش عالی ایران با کشورهایی مانند سنگاپور، فنلاند، دانمارک، سوئد، نروژ، ترکیه، سوئیس، هلند و کانادا نشاندهنده فاصله معناداری بودجه ایران با این کشورهاست. به طوری که کشور سنگاپور با بودجه 3 میلیارد و 500 میلیون دلاری که در قیاس با دیگر کشورها هم دارای کمترین بودجه است، باز هم بیش از 4 برابر ایران است. وقتی بودجه ایران را در مقایسه با بودجه 42 میلیارد دلاری کانادا قرار میدهیم، نشان میدهد که در عمل امکان رقابت با این کشورها را نداریم. در چنین شرایطی طبیعتا در میدان اجرا که همان فعالیتهای دانشگاهی است نیز با چالشهای زیادی روبهرو خواهیم بود. به عبارت دقیقتر سهم آموزش عالی از GDP کشورمان فقط 0.55 درصد است، درحالیکه این میزان در کانادا به 2 درصد میرسد. این سهم در کشورهای مانند فنلاند، سوئد، ترکیه هم هر کدام به 1.5 درصد رسیده است.
حقوق؛ اولین مقصد مخارج دانشگاهها
نگاهی جزئیتر به ریز هزینهکرد دانشگاهها، نشان میدهد سنخیتی بین ماموریتهایی که برای دانشگاهها تعریف شده با نحوه تقسیم کیک بودجهای آنها وجود ندارد؛ چراکه الگوی هزینهکرد دانشگاههایی مانند تهران، شهید بهشتی، علامه طباطبایی علم و صنعت و امیرکبیر حاکی است که به صورت میانگین این دانشگاهها 63 درصد از منابعشان را صرف حقوق پرسنل (شامل حقوق و رفاهیات اعضای علمی هیئت و غیرعلمی) میکنند. در این میان دانشگاه علامه طباطبایی با 79 درصد در جایگاه اول و بعد از آن دانشگاه علم و صنعت با 61.1 درصد در جایگاه دوم قرار گرفته است. در مقابل سهم هزینههای رفاهی مرتبط با دانشجویان کمترین سهم را از بودجه دارد. به طوری که این میزان برای دانشگاه تهران به 1.9 درصد و علامه طباطبایی به 1.6 درصد میرسد.
50 درصد بودجه دانشگاههای اسکاندیناوی و آمریکایی هم به حقوق رسید
وقتی روند هزینهکرد دانشگاههای شهید بهشتی و تهران را در کنار 4 دانشگاه خارجی مدنظر این گزارش میگذاریم، به نکات قابلتوجهی میرسیم. با وجود اینکه همه آنها بیش از 50 درصد منابعشان را صرف حقوق و رفاهیات پرسنل میکنند، اما دانشگاههای خارجی سهمی بیش از 5 درصدی را برای استهلاک و کاهش ارزش داراییها در نظر میگیرند، سهمی که در دو دانشگاهی ایرانی عملاً صفر است، موضوعی که باعث شده تا امروز تعمیر و تجهیز ساختمانهای قدیمی این دو دانشگاه ایرانی نیازمند تخصیص ردیف بودجه قابل توجهی باشد. در مقابل باید به این مسئله هم اشاره کرد که پژوهش و توسعه فناوری با وجود اینکه سهم 22 و 13 درصدی در دانشگاههای تهران و شهید بهشتی دارند، اما به جز دانشگاه برکلی کالیفرنیا که 13 درصد از منابعش را در قالب پژوهانه پردیس برکلی هزینه میکند، عملاً دیگر دانشگاهها بودجه جداگانهای برای این حوزه در نظر نگرفتهاند. جالبتر اینکه دو دانشگاه زوریخ و برکلی کالیفرنیا به ترتیب 6 و 3.5 درصد از منابع مالی خود را صرف بورسیه و کمکهزینههای تحصیلی میکنند.
سهم 16 درصدی پژوهش از کیک بودجه دانشگاههای پایتختنشین
اما آنچه در این میان دارای اهمیت است، اینکه میانگین هزینهکرد این دانشگاهها در حوزه پژوهش و توسعه فناوری به 16 درصد میرسد؛ درحالیکه قطعاً یکی از وظایف اصلی دانشگاهها در دنیای امروز در کنار آموزش، انجام پژوهش با هدف رسیدن به فناوریهای جدید است. البته اگر بخواهیم نگاهی جزئیتر به این بخش داشته باشیم، باید عنوان کرد بر اساس گزارش مؤسسه تحقیقات سیاستهای علمی کشور، دانشگاه تهران در سال 1400 درحالیکه فقط 22.2 درصد از کل بودجهاش را به این حوزه تخصیص داده، در رتبه اول در بین این 5 دانشگاه قرار میگیرد و در مقابل نیز دانشگاه علامه طباطبایی با سهم 2.9 درصدی، پایینترین بودجه را برای این منظور در نظر گرفته است.