ناعمه اصفهانیان: صبح هشتم اوت ۲۰۲۵ در شهر تامپا، ایالت فلوریدا در ایالات متحده مراسمی بهظاهر معمولی در سنتکام برگزار شد؛ اما پشت جابهجایی پرچمها و تحویل فرماندهی، تغییری نهفته بود که میتواند مسیر تحولات منطقه را دگرگون کند. اینبار فرمانده تازه، نه یک ژنرال زمینی یا هوایی، بلکه دریاداری است که نامش سالها در آبهای خلیجفارس و دریای سرخ با نام ایران و انصارالله گره خورده است؛ برد کوپر، افسر کهنهکار ناوگان پنجم، جای ژنرال اریک کوریا را گرفت که حامی پیامی آشکار بود؛ تمرکز سنتکام از این پس بیش از همیشه بر نبرد دریاها و آبراههای راهبردی خواهد بود؛ پیامی که در تهران، صنعا و تلآویو بیتردید بادقت خوانده میشود.
از آکادمی نیروی دریایی تا بحرین
کوپر متولد ۱۹۶۷ است؛ نسلی که کودکیاش را در سایه جنگ ویتنام گذراند و جوانیاش را با پایان جنگ سرد. او در ۱۹۸۹ از آکادمی نیروی دریایی فارغالتحصیل شد و بهسرعت مسیر خود را در رسته سطوح دریایی و اطلاعاتی پیمود. بعدها در دانشگاه ملی اطلاعات (NIU) کارشناسیارشد «مطالعات راهبردی اطلاعاتی» گرفت؛ ترکیبی از کار میدانی و فهم سیاست. کارنامهاش با مأموریتهای گوناگون در ناوگانهای مختلف پر شد، اما نام او از ۲۰۲۱ بر سر زبانها افتاد؛ زمانی که فرمانده ناوگان پنجم آمریکا در بحرین شد. ناوگانی که قلب تپنده حضور دریایی واشنگتن در خلیجفارس است. در بحرین، کوپر میراثدار فضای پس از توافقهای ابراهیم بود؛ رژیم اسرائیل به حوزه مأموریتی سنتکام منتقل شده بود و همکاریهای آشکار امنیتی بین کشورهای عربی و تلآویو تازه آغاز شده بود. او توانست نشستهای سهجانبهای میان فرماندهان نظامی بحرین، اسرائیل و آمریکا برگزار کند و آنچه را واشنگتن «ادغام دفاعی منطقهای» مینامد از سطح شعار به میدان عمل نزدیکتر کند.
سیاست در واشنگتن و چهرهای غیرسیاسی
مانند اکثر فرماندهان ارشد نظامی، کوپر ظاهراً چهرهای غیرسیاسی است؛ در سخنان عمومیاش هرگز به حزب یا جریان داخلی آمریکا اشاره نمیکند. با این حال، روند انتصاب او رنگ سیاسی داشت. وزیر دفاع دولت ترامپ او را بر یک ژنرال ارتش ترجیح داد و کاخ سفید نامزدیاش را به سنا فرستاد. در ۲۴ ژوئن ۲۰۲۵، او در برابر کمیته خدمات مسلح سنا حاضر شد و به پرسشهای دقیق درباره ایران، اسرائیل، یمن و داعش پاسخ داد. سناتورها از هر دو حزب، با وجود اختلافات سیاسی داخلی، در تأیید او تردیدی نداشتند. تأییدیه با رأی شفاهی تصویب شد. همین اجماع نشان میدهد کوپر در فضای قطبی سیاست واشنگتن، دستکم در حوزه امنیت ملی، چهرهای قابلقبول برای همه است.
نوآوری دیجیتال در دریا
شاید مهمترین برگ برنده کوپر در کارنامهاش، راهاندازی «کارگروه ۵۹» بود؛ واحدی که مأموریت داشت فناوریهای نوین – از پهپادهای سطحی و هوایی گرفته تا الگوریتمهای هوش مصنوعی – را به خدمت نظارت دریایی درآورد. او بارها تأکید کرده بود که «وسعت خلیجفارس و دریای سرخ بیش از آن است که با ناوهای سنتی پوشش داده شود. باید چشمها و گوشهای بیشمار و ارزان داشت.» همین نگاه، او را به معمار «شبکه پهپادی دریایی» بدل کرد که اکنون دهها کشور در قالب ائتلاف دریایی آمریکا از آن بهره میگیرند. این تجربه، دقیقاً همان چیزی است که او را برای ریاست بر سنتکام در دورانی که دریای سرخ صحنه اصلی تقابل شده، جذاب کرد.
جنگ سایهها با ایران
اما نام کوپر فقط به نوآوری گره نخورده، بلکه به مهار شبکه ادعایی تسلیحاتی ایران هم پیوند خورده است. در دوران فرماندهی او بر ناوگان پنجم، چندین بار ادعا شد کشتیهای آمریکایی محمولههای سلاح ایرانی در مسیر یمن را توقیف کردهاند. رسانههای رسمی سنتکام این موفقیتها را برجسته کردند و کوپر شخصاً در برخی نشستها با خبرنگاران درباره «ردگیری تسلیحات ایران به یمن» سخن گفت. او در جلسات غیرعلنی و علنی، ایران را «بازیگری بدخیم» توصیف کرده است: «کشوری که نهتنها تهدیدی برای منطقه، بلکه برای نظام بینالملل است.» نقلقولی از او که گفته بود «ایرانِ هستهای میتواند به هژمون جهانی بدل شود»، در واشنگتن بحثبرانگیز شد. تحلیلگران مستقل این جمله را اغراقآمیز دانستند، اما همین نشان داد کوپر، برخلاف برخی فرماندهان پیشین که لحنی محتاط داشتند، حاضر است با زبان تندتری سخن بگوید.
دریای سرخ؛ میدان اصلی
وقتی در دسامبر ۲۰۲۳ حملات انصارالله به کشتیهای تجاری اوج گرفت، کوپر از بحرین بارها مقابل دوربین ظاهر شد و گفت: «این حملات بیپروا تهدیدی علیه تجارت جهانی است.» تحت فرماندهی او، عملیاتهای دفاعی و رهگیری شکل گرفت که هنوز هم ادامه دارد. اکنون که به صندلی فرماندهی سنتکام رسیده، انتظار میرود تمرکز اصلیاش روی همین قضیه بماند: حفاظت از خطوط کشتیرانی در دریای سرخ و خلیج فارس.
نگاه به رژیم اسرائیل
کوپر رابطهای نزدیک با اسرائیلیها در زمان مأموریت بحرین پیدا کرد. او میزبان وزیر خارجه رژیم اسرائیل و فرماندهان نظامی این کشور بود و رزمایشهای مشترک سهجانبه با بحرین و رژیم صهیونی را ترتیب داد. در چهارچوب تغییرات ساختاری، رژیم اسرائیل از حوزه فرماندهی اروپا (EUCOM) به سنتکام منتقل شده است. کوپر در همین بستر، یکی از پیشبرندگان همگرایی امنیتی رژیم عبری با همسایگان عربی بود. برای او، اسرائیل بخشی از پازل دفاع منطقهای است، نه یک عنصر حاشیهای. همین امر نشان میدهد در دوره او، احتمالاً سطح هماهنگی عملیاتی و اطلاعاتی با تلآویو نه تنها حفظ، بلکه تقویت خواهد شد.
اولویتهای سهگانه
با نگاهی کلی به مواضع و کارنامه کوپر، میتوان سه محور اصلی فرماندهی او بر سنتکام را پیشبینی کرد: تمرکز دریایی پررنگتر با حفاظت از آبراهها با استفاده از پهپادها، هوش مصنوعی و ائتلافهای دریایی، فشار بر شبکههای ایران با توقیف سلاح، افشای مسیرهای ادعایی انتقال اسلحه و تقویت همکاریهای اطلاعاتی با کشورهای منطقه، ادغام دفاعی با رژیم اسرائیل و کشورهای عربی با نهادینه کردن همکاریهای سهجانبه و چندجانبه در چهارچوب سنتکام. این ترکیب نشان میدهد ایران در قلب استراتژی او قرار دارد و در همان حال امنیت رژیم اسرائیل و ثبات کشتیرانی جهانی در برابر حملات انصارالله یمن در دریای سرخ نیز بخش جداییناپذیر از مأموریتش خواهد بود.
پیام حضور کوپر برای مقاومت
از منظر جریانهای محور مقاومت و در رأس آن ایران، تغییر فرماندهی به کوپر به معنای ورود به دورهای است که «نبرد دریا» و «نبرد روایت» شدت میگیرد. سنتکام در دوره او به احتمال زیاد کارزار رسانهای علیه ادعای ارسال سلاح ایران به یمن را پررنگتر خواهد کرد، تلاش برای نمایش همکاری با رژیم اسرائیل و کشورهای عربی را به عنوان نماد «انزوای ایران» بدل خواهد ساخت و در صورت بروز بحران، به سرعت از ابزارهای دریایی بیسرنشین برای افزایش فشار بهره خواهد گرفت. پرتره دریادار برد کوپر، فرمانده جدید سنتکام، ترکیبی است از نوآوری تکنولوژیک، سختگیری سیاسی و تجربه گسترده دریایی. او محصول دورهای است که آمریکا دیگر نمیخواهد صرفاً در بیابانهای عراق و افغانستان بجنگد، بلکه میخواهد خطوط کشتیرانی، تنگهها و بنادر را به میدان اصلی رقابت بدل کند. برای جریان مقاومت، پیام این انتصاب روشن است؛ فرماندهای که بیشترین تجربهاش مقابله در دریاست، اکنون بر کل معماری نظامی آمریکا در غرب آسیا مسلط شده است. این یعنی هر موجی در خلیجفارس یا دریای سرخ، میتواند مستقیمتر از همیشه به دفتر کار او در فلوریدا متصل شود.