کد خبر: 213601

زاینده‌رود خشک، گنبدها ترک‌خورده

وضعیت بحرانی مسجد سید اصفهان

انتشار خبر وضعیت بحرانی مسجد سید و هشدار‌های کارشناسان، بار دیگر ضرورت پرداخت اصولی و کارشاناسانه به حلقه‌های مفقود حفظ آثارباستانی را یادآور شد؛ چراکه بحران از بین رفتن میراث کهن ایران تنها محدود به مسجد سید نیست.

فرونشست زمین در اصفهان پدیده‌ای است که هر روز ابعاد آن گسترده‌تر می‌شود و بنا‌های تاریخی این شهر را در معرض خطر جدی قرار داده است. ترک‌های عمیق و نشست‌های نامتقارن در بنا‌هایی همچون مسجد سید، یکی از آثار فاخر دوره قاجار نشان می‌دهد که مشکل تنها سطحی نیست و لایه‌های زیرین خاک تحمل فشار سنگین سازه‌ها را از دست داده‌اند. انتشار خبر وضعیت بحرانی مسجد سید و هشدار‌های کارشناسان، بار دیگر ضرورت پرداخت اصولی و کارشاناسانه به حلقه‌های مفقود حفظ آثارباستانی را یادآور شد؛ چراکه بحران از بین رفتن میراث کهن ایران تنها محدود به مسجد سید نیست. بنا‌هایی همچون مسجد امام نیز دچار آسیب‌های جدی شده‌اند؛ ترک‌ها و اعوجاج در گنبد و ستون‌ها نشان می‌دهد که بدون بازگرداندن جریان طبیعی آب به لایه‌های زیرین خاک، هر اقدام مرمتی صرفاً موقتی خواهد بود. مرمت‌های گذشته، چه با صرف هزینه‌های هنگفت برای کاشی‌کاری و تزئینات و چه با بازسازی‌های سطحی، نتوانسته‌اند آسیب اصلی سازه را برطرف کنند و وضعیت موجود نشان می‌دهد که بدون درک ریشه‌ای مشکل، خطر فروپاشی بنا‌ها همچنان ادامه دارد. 
در راستای همین مسئله مهدی کلانتری، دبیر پویش ملی نجات بنا‌ها و بافت‌های تاریخی و رجبعلی لباف‌خانیکی، باستان‌شناس در گفت‌وگو با «فرهیختگان» به بررسی وضعیت حفظ میراث فرهنگی در کشور پرداخته است. 

خشک شدن زاینده‌رود علت اصلی فرونشست اصفهان است

مهدی کلانتری با تأکید بر اینکه موضوع فرونشست اصفهان یک مسئله بسیار جدی است و علت اصلی آن نیز خشکی زاینده‌رود به شمار می‌رود، اظهار داشت: «زمانی که رودخانه اصفهان خشک می‌شود، سطح آب‌های زیرزمینی پایین می‌رود. هنگامی که لایه‌های خاک از آب خالی می‌شوند، حفره‌هایی که در میان خاک وجود دارد روی هم می‌نشینند. پیش‌تر این حفره‌ها با آب پر می‌شد و خاک مقاومت لازم را پیدا می‌کرد، اما با پایین رفتن سطح آب، این فضا‌های خالی تهی می‌شوند و در نتیجه خاک روی هم فشرده می‌شود و پدیده فرونشست رخ می‌دهد. به همین دلیل، هرازگاهی شاهد نشست ناگهانی در خیابان‌ها یا حتی درِ خانه‌ها هستیم. نمونه‌ای روشن از آسیب فرونشست، ترک‌های عمیق و مهمی است که در گنبدخانه و گنبد مسجد سید اصفهان به وجود آمده است. هرچند اقداماتی موقت برای مقاوم‌سازی در این بنا انجام شده، اما نکته اینجاست که نشست مربوط به خود بنا نیست، بلکه به لایه‌های زیرین خاک برمی‌گردد. اگر نشست تنها به بنا مربوط باشد، می‌توان با تقویت پی و اجرای روش‌های مهندسی، بنا را مقاوم کرد؛ اما وقتی مشکل به خاک زیرین مرتبط باشد، موضوع بسیار پیچیده‌تر می‌شود. در این شرایط، حتی با تزریق بتن یا روش‌های مشابه هم نمی‌توان بنا را در برابر فرونشست حفظ کرد. این پدیده تنها محدود به مسجد سید نیست، بلکه بنا‌های دیگری همچون مسجد جامع عباسی (امام) نیز آسیب دیده‌اند. برای نمونه، برخی از ستون‌های شبستان شرقی این مسجد دچار انحراف شده‌اند که نشان‌دهنده اثرات فرونشست است. هرچند تاکنون گزارش‌های کمتری درباره آسیب سایر بنا‌ها منتشر شده، اما در کل اصفهان هرازگاهی شاهد فروریزش خیابان‌ها نیز هستیم؛ حتی تصاویری منتشر شد که خودرویی درون یکی از این گودال‌ها سقوط کرده بود.»

راز ترک‌های گنبد مسجد امام: اعوجاج پوستهٔ خارجی؛ عامل فرو ریختن کاشی‌کاری‌ها

وی در ادامه گفت: «آنچه مسلم است، فرونشست در اصفهان پدیده‌ای بسیار جدی است و تنها راهکار پایدار برای مقابله با آن، جاری شدن دائمی زاینده‌رود است. در واقع باید لایه‌های زیرین خاک دشت اصفهان دوباره از آب تغذیه شوند. هر راهکار دیگری صرفاً موقت و ناپایدار خواهد بود. آسیب‌هایی که بنا‌ها می‌بینند تنها ناشی از فرونشست نیست، بلکه عوامل دیگری نیز در این میان نقش دارند. برای نمونه، مسجد امام (جامع عباسی) در کنار آسیب‌های ناشی از نشست، با مشکلات جدی در بخش گنبد نیز روبه‌رو بوده است. در یک قرن اخیر، چهار بار کاشی‌کاری گنبد این مسجد فرو ریخته و مجدداً مرمت شده است. مشکل اصلی آن بوده که کاشی‌کاری نمای گنبد دوام نمی‌آورد و هر بار که آسیب می‌دید، ناچار می‌شدند کاشی‌ها را جدا کرده و دوباره نصب کنند. بنده روی همین گنبد کار کرده‌ام و وارد فضای میان‌پوسته آن شدم. این گنبد، دوپوسته است؛ به‌طوری‌که از داخل، ارتفاع گنبدخانه حدود ۳۵ متر است، اما از بیرون ارتفاع گنبد به ۵۰ متر می‌رسد. این اختلاف ارتفاع به دلیل وجود فضای بین دو پوسته (دوپوشه) است. تنها راه ورود به این فضا یک دریچه روی گنبد بود. سال گذشته وارد این بخش شدم و کل فضا را مستندنگاری کردم؛ نقشه کشیدم، عکاسی انجام دادم و آسیب‌شناسی دقیقی صورت دادم. در این بررسی مشخص شد که ترک‌های مهمی در پوسته خارجی گنبد وجود دارد و این پوسته دچار تغییر شکل و اعوجاج شده است. علت‌های مختلفی برای این پدیده وجود داشت. یکی از دلایل، پوسیدگی و از بین رفتن سازه چوبی داخل فضای دوپوش بود. این چوب‌ها در مرمت صد سال پیش حذف شده بودند، درحالی‌که نقش مهمی داشتند. چوب‌ها مانند کِش عمل می‌کردند و در برابر رانش و کشسانی گنبد مقاومت نشان می‌دادند و مانع رانش جانبی آن می‌شدند. وقتی این عناصر حذف شدند، دیگر جایگزینی برایشان در نظر گرفته نشد و همین امر موجب ضعف سازه‌ای شد. علت دیگر، عدم تقارن دیوارک‌های موسوم به «خشخاشی» داخل دوپوش بود. فاصله زیاد این دیوارک‌ها و نامتقارن بودنشان باعث شده بود پوسته خارجی تحمل لازم را نداشته باشد و از درون دچار عیب شود. همین اعوجاج پوسته خارجی موجب می‌شود کاشی‌کاری روی گنبد پایدار نماند و به مرور زمان فرو بریزد.»

۱۲ میلیارد تومان صرف کاشی‌کاری شد اما آسیب گنبد مسجد امام همچنان پابرجاست

وی اذعان داشت: «این رویه بیشتر شبیه به فرار رو به جلو است؛ چراکه بناهایی که در اختیار مستقیم میراث فرهنگی است و برای آن بودجه در نظر گرفته می‌شود نیز مرمت اصولی نمی‌شوند. بنابراین مشکل صرفاً محدود به کمبود بودجه نیست. البته بودجه ناکافی هم یکی از چالش‌هاست، زیرا تعداد بناهای تاریخی زیاد است و اعتبارات تخصیص‌یافته اندک. اما مسئله اصلی این است که همان بودجه محدود نیز به‌درستی هزینه نمی‌شود.
برای مثال، در مرمت گنبد مسجد امام (جامع عباسی) حدود ۱۲ میلیارد تومان صرفاً برای کاشی‌کاری هزینه شد. با این همه، پس از چند سال دوباره آسیب‌ها بازگشت. این پرسش جدی مطرح است که چرا پیش از صرف چنین هزینه هنگفتی، مشکل اصلی سازه‌ای حل نمی‌شود و سپس به سراغ تزئینات می‌روند؟ در حالی که اگر ابتدا آسیب‌های سازه‌ای برطرف شود، کاشی‌کاری می‌تواند برای ده‌ها سال پایدار بماند و نیازی به تکرار مستمر این هزینه‌های سنگین نباشد. به‌ویژه آنکه کاشی‌کاری گنبدهای تاریخی، از نوع معرق و بسیار پرهزینه است، نه کاشی هفت‌رنگ که ارزان‌تر باشد. به بیان ساده، ناتوانی در مدیریت صحیح بودجه و بی‌توجهی به مرمت اصولی از معضلات اصلی میراث فرهنگی است. این رویه نه‌تنها منابع مالی را هدر می‌دهد، بلکه آسیب‌های جدی‌تری را در درازمدت متوجه بناهای تاریخی می‌کند.»

نگاه اقتصادی به میراث فرهنگی، تهدیدی برای هویت تاریخی

رجبعلی لباف خانیکی با بیان اینکه آنچه در واقع از هویت ما باقی مانده و باید هم باقی بماند، میراث‌های فرهنگی ماست و بر همه ما فرض است که در نگهداری از این میراث‌های فرهنگی ملموس و ناملموس نهایت کوشش را به عمل آوریم، اظهار داشت: «واقعیت این است که امروز کشور ما با مشکلات فراوانی روبه‌روست و یکی از این مشکلات، دغدغه‌های فرهنگی است. این مسئله، برخلاف بسیاری از مسائل دیگر، چندان وابسته به درگیری‌های سیاسی یا روابط میان ملت‌ها نیست، بلکه به خود ما و مسئولان فرهنگی بازمی‌گردد.
در حوزه میراث فرهنگی، دو نگاه عمده وجود دارد: یکی نگاه فرهنگی و دیگری نگاه اقتصادی. متأسفانه در بسیاری از موارد، نگاه اقتصادی گاه با تبدیل عرصه‌های باستانی به کاربری‌های اقتصادی و گاه به دلیل مسائل مالکیتی و مشابه آن به این میراث لطمه زده است. با این حال، قانون‌گذارانی که در زمینه حفاظت از میراث فرهنگی مقرراتی وضع کرده‌اند، بی‌تردید منافع درازمدت و هویتی ملت را در نظر داشته‌اند؛ از جمله درباره قاچاق، خرید و فروش و چگونگی نگهداری اشیای تاریخی که قوانین روشنی برای آن تدوین شده است.
میراث فرهنگی، چه منقول و چه غیرمنقول، به منزله شناسنامه و خطابه‌ای تاریخی است که از فرهنگ، هنر، تمدن و شیوه زندگی گذشتگان حکایت می‌کند و بخش مهمی از هویت یک ملت را بازتاب می‌دهد. یکی از آسیب‌های جدی ما در گذشته و حال، ناآگاهی از هویت، ظرفیت‌های فرهنگی و توانمندی‌های مردم و سرزمین‌مان بوده است. گذشته، همواره چراغ راه آینده است و بی‌توجهی به آن خسارت‌های جبران‌ناپذیری به بار آورده است.»

میراث فرهنگی جایگاهی در رسانه‌ها و میزگردها ندارد

لباف خانیکی با بیان اینکه مسائل مربوط به میراث فرهنگی از گذشته وجود داشته و متأسفانه امروز نیز همچنان پابرجاست، گفت: «نکته قابل تأمل این است که برای بسیاری از موضوعات کم‌اهمیت، حتی مسائلی که گاه هیچ منفعتی برای منافع ملی ندارند و چه‌بسا زیان‌آور نیز باشند، ساعت‌ها وقت در رسانه‌ها صرف می‌شود؛ همایش‌ها، نشست‌ها و میزگردهای مختلف برگزار می‌گردد. اما در حوزه میراث فرهنگی به‌ندرت شاهد برگزاری چنین نشست‌هایی هستیم.
به‌عنوان نمونه، کمتر پیش آمده است که در تلویزیون میزگردی با حضور باستان‌شناسان، معماران و کارشناسان برگزار شود تا تعریفی دقیق از میراث فرهنگی و منافع آثار تاریخی ارائه گردد و درباره ضرورت حفظ و حراست از این آثار بحث و استدلال صورت گیرد.
یکی از مشکلات جدی کنونی، کوچک‌سازی یا بازنگری در حریم آثار تاریخی است. روشن است که انگیزه اصلی چنین اقداماتی، منافع صرفاً اقتصادی است؛ برای مثال، ساخت برج، پاساژ یا سایر بناهایی که هیچ سنخیتی با یک اثر تاریخی ندارند. این روند تهدیدی جدی برای اصالت و یکپارچگی میراث فرهنگی محسوب می‌شود.»

گزارش کامل را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.