کد خبر: 213522

صنعتی ۱۹ میلیارد دلاری که قرار است حقوق بدهد

درآمد ورزش‌های دانشگاهی آمریکا دو برابر لیگ برتر انگلیس

در سال ۲۰۲۴، درآمد ورزش‌های دانشگاهی آمریکا دوبرابر لیگ برتر فوتبال انگلستان بود. تقریباً تمام این پول از فوتبال آمریکایی و بسکتبال مردان می‌آید. برای دهه‌ها این نظام سودده بود، زیرا نیروی کار آن رایگان بود.

ورزش در دانشگاه‌های ایرانی مشابه زنگ‌های فوق‌برنامه مدرسه‌هاست، نه آنچنان برایش برنامه‌ریزی و طراحی می‌شود و نه در بین مدیران و مسئولان ارج و قربی دارد و توجهی جلب می‌کند. برعکس ما که از دانشگاه هرچیزی را که دوست داشتیم و خواستیم آن هم نه به شکل کامل و درست از آن تقلید کردیم، در آن ینگه دنیا، ورزش زنگ تفریح دانشگاه نیست. این را در المپیک اخیر از کاروان آمریکا می‌شد فهمید؛ زمانی که از هر 4 ورزشکار آمریکایی 3 نفر دانشگاهی بودند و حتی ورزشکاران با نام دانشگاه‌ها و کالج‌های خود معرفی می‌شوند. حضور دانشجویان ورزشکار حتی برای دانشگاه‌ها افتخاری است. مثلاً در همین المپیک بعد از استنفورد، دانشگاه کالیفرنیا با 17 ورزشکار، دانشگاه کالیفرنیای جنوبی مشهور به یو‌اس‌سی با 16 نفر و یوتی یا دانشگاه تگزاس در آستین با 14 نفر دانشگاه‌هایی هستند که بیشترین تعداد را از بین 529 ورزشکار المپیکی آمریکا به خود اختصاص داده بودند. این فقره صرفاً مثالی بود برای آنکه تفاوت مشهود بین ورزش دانشگاهی در ایران و آن سوی دنیا مشخص شود. اما این تنها تفاوت نیست. ورزش دانشگاهی در آمریکا اکنون به عنوان یک صنعت شناخته می‌شود؛ صنعتی با 19 میلیارد دلار گردش مالی. این موضوع را نویسنده مجله اکونومیست گزارش کرده و می‌گوید قرار است از این پس فعالان این صنعت یعنی دانشجویان ورزشکار از حقوق هم برخوردار شوند.
در دل شهری دانشگاهی در ایالت‌های «غرب میانه» آمریکا (Midwest)، سومین ورزشگاه بزرگ جهان قرار دارد. این ورزشگاه فوتبال آمریکایی در اَن‌آربور که به‌درستی «خانه بزرگ» نامیده می‌شود و متعلق به تیم ولورینز دانشگاه میشیگان است، ظرفیت ۱۱۵ هزار نفر را دارد. تنها از محل فروش بلیت و حق پخش تلویزیونی، این ورزشگاه در سال گذشته برای فوتبال دانشگاه میشیگان ۱۵۰ میلیون دلار درآمد ایجاد کرد. با وجود این، ورزشکارانی که در میدان می‌دویدند و بازی می‌کردند، هیچ حقوقی دریافت نمی‌کردند. درواقع برای دهه‌ها، هیچ ورزشکار دانشگاهی در آمریکا دستمزدی از دانشگاهش نمی‌گرفت. این وضع اما در آستانه تغییر است.

اما امسال نقطه‌عطفی در «نمایش» ۱۹ میلیارد دلاری ورزش‌های دانشگاهی آمریکا رقم می‌خورد. پشت سرود‌های پرشور تیمی، رژه‌های موزیکال و رقابت‌های تاریخی با نام‌هایی مثل «نبرد حیاط پشتی»، دومین لیگ ورزشی بزرگ جهان (پس از لیگ حرفه‌ای فوتبال آمریکایی، NFL ) قرار گرفته است. این لیگ سال‌ها از معافیت‌های مالیاتی با پوشش فعالیت‌های خیریه بهره برده و با ادعای «خدمت عمومی» به رشد خود ادامه داده است. در سال ۲۰۲۴، درآمد ورزش‌های دانشگاهی دوبرابر لیگ برتر فوتبال انگلستان بود. تقریباً تمام این پول از فوتبال آمریکایی و بسکتبال مردان می‌آید. برای دهه‌ها این نظام سودده بود، زیرا نیروی کار آن رایگان بود. سود نصیب مربیان، مدیران، کمیسیونر‌ها و شرکت‌های رسانه‌ای می‌شد.
پس از سال‌ها دعوای حقوقی، در ژوئن امسال یک قاضی فدرال با توافقی 2.8 میلیارد دلاری میان «انجمن ملی ورزش‌های دانشگاهی» (NCAA) و گروهی از ورزشکاران فعلی و سابق موافقت کرد. این توافق، خسران ورزشکاران را بابت «دستمزد‌های ازدست‌رفته» جبران می‌کند و اقتصاد این صنعت را دگرگون خواهد کرد. از این پس هر دانشگاه اجازه دارد سالانه تا سقف 20.5 میلیون دلار به‌طور مستقیم به ورزشکارانش پرداخت کند.
البته احتمالاً قضات و قانون‌گذاران همچنان در جزئیات این توافق دخالت خواهند کرد. در ۲۴ ژوئیه، دونالد ترامپ فرمانی اجرایی برای «نجات ورزش دانشگاهی» صادر کرد که در آن مداخله‌هایی درباره نحوه توزیع بورسیه‌ها و نقش فارغ‌التحصیلان ثروتمند شرح داده شده بود. اعضای کنگره نیز طرحی ارائه کرده‌اند تا مسئولیت‌های حقوقی و مالی تازه دانشگاه‌ها را محدود کنند. اکنون این پرسش مطرح است که آیا دانشگاه‌ها، دادگاه‌ها، قانون‌گذاران و سرمایه‌گذاران می‌توانند بر نظامی که منطق «آماتوریسم» آن فروریخته، ساختاری تازه تحمیل کنند یا نه.

ورزش دانشگاهی پدیده خاص دانشگاه‌های آمریکایی؟

ورزش دانشگاهی را می‌توان پدیده‌ای منحصراً آمریکایی معرفی کرد. در هیچ کشور دیگری دانشگاه‌ها هم‌زمان، برندگان آینده نوبل و ستاره‌های بسکتبال یا فوتبال آمریکایی را تربیت نمی‌کنند! دانشگاه‌ها نقش مزرعه پرورش بازیکن برای ثروتمندترین لیگ‌های حرفه‌ایNFL و NBA را ایفا می‌کنند. ستاره‌های دانشگاهی همچنین به لیگ‌های حرفه‌ای بیسبال، هاکی، بسکتبال زنان، گلف و تنیس راه پیدا می‌کنند. بخشی از درآمدی که برخی ورزشکاران در دوران دانشجویی ایجاد می‌کنند، هزینه سایر تیم‌های دانشگاهی را تأمین می‌کند. در مرکز این ساختار، NCAA قرار دارد که بر شبکه‌ای پیچیده از لیگ‌ها و کنفرانس‌ها نظارت کرده و مجموعه‌ای سخت‌گیرانه از قوانین را اجرا می‌کند.
تا پیش از تغییر امسال، بیشتر ورزشکاران هیچ حقوقی نمی‌گرفتند و تنها به نخبه‌ها با بورسیه‌های تحصیلی «پرداخت» می‌شد. مدافعان این شیوه، ورزشکاران را «بخشی حیاتی از حیات و روح دانشگاه» می‌دانستند. منتقدان اما برنامه‌های بزرگ ورزشی را فاسد می‌خواندند و می‌گفتند دانشگاه‌ها زیر نقاب آماتوریسم، ارزش مدرک تحصیلی را پایین می‌آورند.
از آنجا که دانشگاه‌ها از پرداخت مستقیم به بازیکنان منع شده بودند، برای جذب استعداد‌ها به افراط‌هایی عجیب روی آوردند: رختکن‌هایی با صندلی‌های چرمی و دوش‌های مرمرین! دستمزد مربیان هم سرسام‌آور شد. در ۴۳ ایالت از ۵۰ ایالت آمریکا، پردرآمدترین کارمند بخش عمومی یک مربی فوتبال یا بسکتبال دانشگاهی است. دانشگاه تگزاس A&M حدود ۷۷ میلیون دلار طی هشت سال به‌عنوان غرامت فسخ قرارداد به سرمربی سابقش، جیمبو فیشر، می‌پردازد درحالی‌که جانشین او سالانه ۷ میلیون دلار دریافت می‌کند. برای مقایسه، دستمزد میانگین یک مربی در لیگ برتر انگلستان حدود ۶ میلیون دلار است. در سال ۲۰۲۳ بیش از ۶۰ درصد هزینه‌های دپارتمان‌های ورزشی دانشگاه‌ها صرف تأسیسات، حقوق مربیان و کارکنان شد درحالی‌که سهم بورسیه‌ها به زحمت به ۱۰ درصد می‌رسید.

شکاف نخست بر این نظام در سال ۲۰۱۹ ایجاد شد؛ زمانی که فرماندار کالیفرنیا قانونی امضا کرد که به ورزشکاران دانشگاهی اجازه می‌داد از «نام، تصویر و شباهت» خود (که به اختصار NIL نامیده می‌شود) کسب درآمد کنند. این یعنی می‌توانستند به‌عنوان اینفلوئنسر شبکه‌های اجتماعی یا سفیر برند درآمد داشته باشند. NCAA با این قانون مخالفت کرد، اما دیوان عالی حق کسب درآمد از NIL را در سراسر کشور تثبیت کرد. دعوای حقوقی‌ای که در ژوئن مختومه شد، آخرین ضربه را بر پیکر نظم قدیم وارد کرد.
پرداخت مستقیم به ورزشکاران می‌تواند تا حدی توازن را بازگرداند و اقتصاد زیرزمینی‌ای را که سال‌ها وجود داشت، آشکار کند. پیش‌تر هرچند پولی مستقیماً به بازیکنان داده نمی‌شد، اما امتیازات و معاملات پنهانی برخی را ثروتمند می‌کرد. NCAA در اجرای قوانین خودش ناکارآمد بود. ناتوان از مهار تخلفات بزرگ اما وسواس‌گونه در پیگیری موارد جزئی؛ مثلاً اینکه مربی برای جذب بازیکنی یک همبرگر خریده باشد.
حتی نظام NIL نیز به بازار مبهمی بدل شد. گروه‌های ثالث موسوم به «کالکتیو» که با پول فارغ‌التحصیلان ثروتمند تأمین می‌شدند، شبیه کمیته‌های سیاسی پرقدرت (Super PAC) عمل کردند و میلیون‌ها دلار به حساب دانشجو-ورزشکاران واریز کردند. از سال ۲۰۲۲، صندوق NIL دانشگاه تگزاس‌تک ۶۳ میلیون دلار جمع‌آوری کرده است. در دانشگاه میشیگان، لری الیسون، بنیان‌گذار اوراکل، کمک کرد تا بهترین کوارتربک دبیرستانی از دانشگاه LSU جدا شود، با قراردادی به ارزش 10.5 میلیون دلار برای چهار سال.
با وجود شفافیتی که پرداخت مستقیم به همراه دارد، چالش‌های جدیدی نیز ایجاد می‌شود. بسیاری از دپارتمان‌های ورزشی درآمد کافی برای چنین پرداخت‌هایی نخواهند داشت. این موضوع می‌تواند شکاف رقابتی میان دانشگاه‌ها را عمیق‌تر کند. در سطوح پایین‌تر که مدت‌ها با هزینه‌های محدود کنار آمده‌اند، تغییر چندانی حس نخواهد شد. اما برای دانشگاه‌های متوسط، تصمیم‌گیری بسیار دشوار خواهد بود. الیور لاک، مدیر پیشین NCAA و بازیکن سابق NFL، می‌گوید: «این دانشگاه‌ها واقعاً به جوامعشان خدمت می‌کنند. نظام جدید روسای دانشگاه‌ها را مجبور می‌کند بپرسند آیا ورزش برای مأموریت آموزشی آن‌ها تا این اندازه ارزش دارد یا خیر.»
در حال حاضر حدود ۷۰ درصد دانشگاه‌های دولتی رده‌بالای ورزشی، برای تأمین مالی تیم‌هایشان از بودجه آکادمیک استفاده می‌کنند. در سال ۲۰۲۴، تنها ۱۸ دانشگاه از میان ۱۱۰ دانشگاه دولتی بزرگ اعلام کردند که درآمد ورزشی‌شان بیش از هزینه‌ها بوده است. طی دو دهه گذشته هزینه‌های دپارتمان‌های ورزشی ۲۴۴ درصد افزایش یافته درحالی‌که هزینه‌های آموزشی فقط ۱۱۳ درصد رشد داشته است.
دوران جدید، مدیران ورزشی دانشگاه‌ها را مجبور می‌کند بیشتر شبیه مدیران پرتفوی عمل کنند و بازده را میان مجموعه‌ای از ورزش‌ها تقسیم کنند. بسیاری گفته‌اند الگوی تخصیص غرامت در توافق اخیر دادگاه فدرال را به‌کار خواهند گرفت: سه‌چهارم پول به بازیکنان سابق فوتبال آمریکایی، ۱۵ درصد به بسکتبال مردان، ۵ درصد به بسکتبال زنان و ۵ درصد به دیگر رشته‌ها برسد.