فرهیختگان: مکانیسم ماشه را «غربی»ها فعال کردهاند؛ چنانچه همه تحریمهای مختلف پیشین را «غربی»ها بر سر مردم ایران آوار کردند. این تأکید بر فاعل بودن غربیها را گویا باید به شکلی مداوم برای برخی فعالان سیاسی و رسانهای تکرار کرد تا تیربار را بهجای گرفتن به سمت یکدیگر به سوی همان دشمنان غربی بگیرند، نه آنکه از اسنپبک یا همان «بازگشت خودکار» تحریمها، محملی جدید برای بازگشت خودکار دعواهای جناحی بسازند.
به گزارش «فرهیختگان»، مکانیسم ماشه با اقدام سه دولت اروپایی، در سراشیبی فعال شدن افتاده و ایران مهلتی سی روزه دارد تا به قول مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا راه حلی دیپلماتیک بیابد. در حالی که خود برجام قرار بود راهحلی دیپلماتیک باشد که ایران را از تحریمها رها کند، اما اتفاقات آن طور که اهالی برجام توصیف کردند و انتظارات از برجام را بالا بردند، رقم نخورد. مکانیسم ماشه بند 37 برجام است که در همان زمان امضای برجام، دلیل مخالفت برخی کارشناسان با این توافقنامه بود. با این حال در آن زمان ظریف و همکارانش توجیهاتی برای موضوع آوردند، در حدی که محمدجواد ظریف، حتی نیامدن عین عبارتهای «مکانیسم ماشه» و «اسنپبک» در متن برجام را هم به عنوان نکتهای مهم در دفاع از موضوع ذکر میکرد!
دو نتیجه اشتباه
اکنون مفهوم همان عبارتی که به قول ظریف در برجام نبود، توسط اعضای اروپایی برجام عملی شده است و متولیان برجام هدف انتقاد فعالان مجازی و رسانهای قرار گرفتهاند، اما حامیان برجام بهجای پذیرش مسئولیت و اذعان به مواضع و تحلیلهای اشتباه خود یا حداقل بهجای سکوت، شروع به فرافکنی و انداختن مسئولیت بر دوش دولتهای پیش از خود کردهاند. آنها معتقدند که تحریمهای مورد بحث در بند 37 برجام، در دوره دولت محمود احمدینژاد تصویب شده و لذا مقصر آن را احمدینژاد و دولت او و مسئول تیم مذاکرات در آن زمان یعنی سعید جلیلی میدانند. این موضعگیری که به شکلی تیمی از سوی برخی اکانتهای مجازی دنبال میشود، دو نتیجه را میتواند به موازات یکدیگر، اما یکی ناگزیر و ناخودآگاه و دیگری خودآگاه و با تصمیم قبلی در پی داشته باشد: اولین نتیجه که ناخودآگاه رخ میدهد آنکه باعث غفلت از دشمن اصلی میشود. اینکه تحریمها در زمان مسئولیت چه کسانی در ایران رخ داده، چندان اهمیتی ندارد. چنانچه وقتی به کشور تجاوز نظامی میشود، اهمیتی ندارد که چه کسی رئیسجمهور است و بدیهی است در هر حال مقصر دشمن تحریمکننده یا متجاوز است. وقتی درگیر این پینگپنگ داخلی میشویم، یعنی سیبل محکومیت را از دشمن خارجی برداشته و به داخل آوردهایم. یعنی مقصر ظلمی را که به ایران میشود، نه دشمن غربی، بلکه خود ایران میدانیم. طبیعی است که وقتی حامیان برجام اینگونه کار را پیش میبرند، نتیجهاش هم میشود لزوم تغییر ایران و ضرورت تغییر پارادایم در ایران و در کل، وجوب ایجاد تغییر از سوی ایران. در حالی که تغییر را باید آن سویی که ظالم است، رقم بزند، نه سویی که مظلوم واقع شده است.
دومین مورد که به نظر میرسد کاملاً خودآگاه دنبال میشود، رقم زدن یک فرافکنی برنامهریزی شده برای فرار از بار مسئولیت برجام و انداختن مسئولیت مکانیسم ماشه بر دوش دیگرانی است که از قضا رقبای انتخاباتی و سیاسی متولیان برجام بودهاند. یعنی یک تیر و دو نشان؛ حامیان برجام خود و چهرههای مقدس شده برای خود همچون ظریف را تبرئه کرده و همزمان رقبای سیاسی را گوشه رینگ میبرند و متهم میکنند.
یادآوری؛ آیا قرار نبود تحریمها کامل لغو شود؟
بر فرض پذیرش قصور دولت قبل از برجام که باعث اعمال تحریمها علیه ایران شده، آیا این دولتمردان دولت حسن روحانی نبودند که برای نشان دادن موفقیت برجام، از لغو یکباره تحریمها در روز اجرای توافقنامه، به مردم وعده و وعید دادند؟
عبارت معروفی از حسن روحانی، رئیس جمهور وقت وجود دارد که میگوید «تمامی تحریمها اعم از مالی و تسلیحاتی و بانکی در روز اجرای توافقنامه لغو خواهد شد.» همین عبارت از سوی علیاکبر صالحی، رئیس وقت سازمان انرژی اتمی ایران هم، در گفتوگو با صداوسیما مورد تأکید قرار گرفت. محمدجواد ظریف هم تأکید کرد تمامی تحریمهای مالی و اقتصادی و بانکی در روز اجرای برجام لغو میشود. عباس عراقچی هم که آن زمان معاون ظریف بود، چنین تأکیدی داشت. اما در عمل چنین اتفاقی نیفتاد و تحریمی که لغو نشد و رهبر انقلاب هم در سخنرانی 11 مرداد 95 اشاره کردند که «برجام اصلاً برای برداشتن تحریمها بود؛ برای اینکه تحریمهای ظالمانه برداشته بشود. مگر غیر از این است؟ خب برداشته نشده؛ حالا میگویند به تدریج، یواش یواش دارد درست میشود! مگر بحث سرِ یواش یواش بود؟ آن روز مسئولان، هم به ما میگفتند، هم به مردم میگفتند که در این مذاکرات، قرار بر این است که وقتی ایران تعهّدات خود را انجام میدهد، یکباره همه تحریمها برداشته بشود؛ خب حالا شش ماه از این موعد گذشته است، برداشته نشده؛ شش ماه برای یک مملکت هشتاد میلیونی زمان کمی است؟ در این شش ماه دولت محترم کم میتوانست کار بکند اگر چنانچه این خباثت آمریکاییها نبود؟»
آنچه از تحریمها اجرایی نشد، صرفاً تعلیق شد و اکنون در مسیر بازگشت است. یعنی وعدههایی به نظام و به مردم داده شد که اجرایی نشد و قرار هم نبود اجرایی شود.
یادآوری؛ مکانیسم ماشه نداریم!
شهریور سال 99 بود که ظریف در گفتوگویی تلویزیونی تأکید کرد که «یک نکته مهم این است هم اسم ماشه و هم اسم اسنپبک در قطعنامه 2231 یا برجام نیامده است» در حالی که عناوین مهم نبودند و اهمیت در اتفاقی بود که عملاً قرار بود، رخ دهد.
در جایی دیگر ظریف در سال 98 گفته بود که «مکانیسم ماشه قابل عملیاتی شدن نیست.» چنانچه پیش از خروج آمریکا از برجام هم اعتقاد داشت که «آمریکا اگر بخواهد هم نمیتواند از برجام خارج شود. چون مبنای مقبولیتیاش نابود میشود.» و البته که قرار بود امضای کری تضمین باشد که نبود. لذا به نظر میرسد جریان حامی برجام و اکانتهای حامی ظریف بهتر است بهجای دعواهای جناحی و بازگرداندن خودکار مجادلات انتخاباتی و سیاسی، به مسئولیت خود در این مورد اذعان کنند.