دیدار رهبران اروپایی با «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا در کاخ سفید تنها 48 ساعت پس از دیدار او با «ولادیمیر پوتین» رئیسجمهور روسیه در ایالت آلاسکا برگزار شد. ترامپ میگوید هدف اصلیاش از این رایزنیها، پایاندادن به جنگ اوکراین است. او در همین راستا در بخشی از توییت خود درباره دیدار با رهبران اروپایی در خصوص اقدام خود ادعا کرد که «من کسی بودم که در تنها 6 ماه، 6 جنگ را به پایان رساندم.»این ادعا توسط ترامپ در شرایطی مطرح شده که در برخی از این درگیریها آمریکا حامی یک طرف بوده و در مواردی شخص او به طور مستقیم کشورش را وارد زدوخورد کرده است. رهبران اروپایی که روز گذشته با ترامپ دیدار کردند شامل کییر استارمر، نخستوزیر انگلیس، امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، فردریش مرتس، صدراعظم آلمان، جورجیا ملونی، نخستوزیر ایتالیا، الکساندر استاب، رئیسجمهور فنلاند، اورسولا فوندرلاین، رئیس کمیسیون اروپا، مارک روته، دبیرکل ناتو و «ولادیمیر زلنسکی»، رئیسجمهور اوکراین بودند؛ تیمی شامل 4 کشور اصلی اروپا، یک رهبر اتحادیه، یک رهبر نظامی و رئیس دولتی که کشورش در حال حاضر کانون منازعه است.
نکات
ترامپ نسبتهای پیشین میان آمریکا با متحدان، رقبا و دشمنان آمریکا را تغییر داده است. آمریکا در جنگ اوکراین حامی کییف بود و امروز نیز عملاً در همان موقعیت است؛ اما بهگونهای رفتار میکند که گویی مابین طرفین جنگ در حال میانجیگری است. او در مقاطعی علیه اوکراین شوریده و طرف روسیه را گرفته است که مشهورترین آن برخورد تند ترامپ و «جی دی ونس» معاون او در دیدار قبلی با زلنسکی بود.
1- استفاده آمریکا از نقش القائی میانجیگر در منازعات
آمریکا خود طرفی در منازعه است؛ اما در جایگاه میانجی مینشیند. این کشور از چنین اقدامی اهدافی دارد. نخست آنکه آمریکا میخواهد خود را نه یک طرف منازعه، بلکه بزرگ ماجرا جا بزند که از جایگاه بزرگمنشی درصدد حل ماجراست.
دوم آنکه از جایگاه میانجیگر و به بهانه آن، دست به اعمال فشار بزند. هنگامی که اوکراین از ارائه امتیاز منابع و معادنش به آمریکا خودداری کرد واشنگتن اعلام کرد به این دلیل که کییف در راستای اتمام جنگ همکاری نمیکند، زلنسکی را تحتفشار قرار داده است. اگر آمریکا در جایگاه میانجیگر قرار نگرفته بود، قادر به بهانهجویی نبود و باید به طور مستقیم با اوکراین بر سر منابع درگیر میشد.
سومین قضیه به شانه خالیکردن از پرداخت هزینههای مربوط به جنگ است. آمریکا کماکان کمکهایی برای اوکراین ارسال میکند؛ اما این تسلیحات باید توسط کشورهای اروپایی عضو ناتو از آمریکا برای تحویل به اوکراین خریداری شوند. این مسئله را در حضور دبیرکل ناتو در تیم رهبران اروپایی میتوان دید. آمریکا اساس ناتو است و بدون آن این سازمان فاقد معنا و توانایی است. ازاینرو رهبری ناتو را آمریکا در دست داشته و بیشترین استفاده را از این سازمان میبرد؛ بااینحال نشستن آمریکا در جایگاه یک میانجی، باعث میشود تا این کشور از هزینههای اداره سازمان شانه خالی کند.
آمریکا این نقش را در دیگر جنگها نیز ایفا میکند؛ از جنگ رژیم صهیونی با غزه، تا جنگ رژیم صهیونی با ایران، جنگ تایلند و کامبوج و جنگ هند و پاکستان. جالب آنکه در جریان جنگ رژیم صهیونی با ایران، آمریکا خود بهطور مستقیم ایران را تهدید و بمباران کرد؛ اما همچنان تلاش داشت جایگاه میانه و میانجیگرانهای برای خود دستوپا کند.
چهارمین موضوع به هدف شخصی ترامپ برای برجاگذاشتن یک میراث از خود باز میگردد؛ میراثی که نام او را در تاریخ هک کرده و میتواند توسط خانوادهاش مورد استفاده قرار گیرد، همانگونه که خاندان کندی از محبوبیت جان افکندی، رئیسجمهور ترورشده آمریکا بهره بردند. او میخواهد چهره یک رهبر پیروز و صلحطلب را همزمان از خود به نمایش بگذارد.
2- روسیه معادل اروپاست
پوتین به طور انفرادی با رئیسجمهور آمریکا دیدار کرد؛ اما چند رهبر و مسئول اروپایی به دیدار ترامپ رفتند. از نظر موازنه این قضیه نشان میدهد روسیه در معادلات جهانی در برابر یک قدرت مانند فرانسه یا انگلیس دیده نمیشود؛ بلکه در برابر اروپا قرار گرفته و معادل آن است.
3- جلوگیری از معادلسازی روسیه با تمام غرب
اگر ترامپ همانند جو بایدن، رئیسجمهور سابق آمریکا در کنار اروپا قرار میگرفت، آنگاه کل غرب و ناتو در برابر روسیه معادلسازی میشد. رئیسجمهور آمریکا اما با درپیشگرفتن نقش میانجیگرانه، روسیه و اروپا را در دو کفه ترازو گذاشته تا مسکو تنها با قاره سبز قیاس و معادلسازی شود. فضای قبلی باعث شده بود تا اینگونه ادراک شود که روسها با رویارویی با ناتو فضای جنگ سرد را بازسازی کرده و امپراتوری روسیه که با شوروی از بین رفته بود، بار دیگر در مسیر احیاست. کنار کشیدن آمریکا و روبهرو کردن روسیه با اروپا اما این فضای ادراکی را شکسته است.
4- امتیازات به روسیه محدود به اروپاست
آمریکا با روبهرو کردن روسیه با اروپا، عملاً به مسکو میگوید امتیازی به این کشور در محیط جهانی نمیدهد و امتیازات به قاره اروپا و خاک اوکراین محدود خواهند بود.
ضربه به سوریه بهعنوان آخرین متحد بازمانده روسیه در غرب آسیا و ورود به قفقاز، نشان میدهد واشنگتن احترامی برای روسها در آسیا قائل نیست و با آنها در خصوص مسائل قطب شمال و اروپا مذاکره خواهد کرد.
گزارش کامل را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.