کد خبر: 212451

کارشناسان به «فرهیختگان» می‌گویند

ریزش بزرگ بورس دلایل تاکتیکی هم دارد

کارشناسان معتقدند مداخلات کوتاه‌مدت و حمایت‌های موقتی دولت نه‌تنها درمانگر نیست، بلکه ماهیت بازار سرمایه را مخدوش کرده و راهکار اصلی را در ثبات اقتصادی، اصلاحات ساختاری و بازگرداندن مکانیسم‌های رقابتی و شفاف می‌بینند.

 بازار سرمایه ایران گرچه روز گذشته با رشد بیش از 45 هزار واحدی روبه‌رو شد؛ اما این بازار مدتی است در گرداب ریزش‌های پی‌درپی گرفتار شده است، به‌طوری‌که شاخص کل بورس تهران تاکنون به کمتر از 2.5 میلیون واحد سقوط کرده است که نشان‌دهنده بحرانی است که ریشه در ناترازی‌های کلان اقتصادی، دخالت‌های دستوری دولت و ریسک‌های سیاسی و اقتصادی دارد. کارشناسان معتقدند مداخلات کوتاه‌مدت و حمایت‌های موقتی دولت نه‌تنها درمانگر نیست، بلکه ماهیت بازار سرمایه را مخدوش کرده و راهکار اصلی را در ثبات اقتصادی، اصلاحات ساختاری و بازگرداندن مکانیسم‌های رقابتی و شفاف می‌بینند. در این شرایط حساس، بورس بیش از هر زمان دیگری نیازمند اعتمادسازی واقعی، شفافیت و ثبات اقتصادی است تا بتواند نقش خود را به عنوان آیینه اقتصاد ایران ایفا کند و از بحران فعلی عبور کند. «فرهیختگان» در این خصوص با فردین آقابزرگی، رضا خانکی، سرور قاراخانی و هاشم آردم، کارشناسان بازار سرمایه گفت‌وگو کرده است. 

بازار سرمایه در پیچ تاریخی

فردین آقابزرگی، کارشناس بازار سرمایه: بیست‌وششم مردادماه شاخص کل حدود ۴۰ تا ۴۵ هزار واحد افزایش یافت، اما درمجموع شاخص کل نسبت به ابتدای سال حدود ۸ درصد بازدهی منفی ثبت کرده است. شاخص هم‌وزن نیز با کاهش نزدیک به ۵ درصد مواجه شده است. مسائل اقتصادی، مؤلفه‌های نظامی و ژئوپلیتیکی تأثیر بسیار زیادی بر شکل‌گیری این بازار داشته‌اند. به‌گونه‌ای که تا اردیبهشت‌ امسال، به واسطه امیدواری به نتیجه مذاکرات، شاخص کل حدود ۲۰ درصد و شاخص هم‌وزن نزدیک به ۲۵ درصد بازدهی مثبت داشت. در گزارش سه‌ماهه شرکت‌ها، به‌جز صنعت پالایش، سایر صنایع نسبت به دوره مشابه گذشته با افت قابل‌توجهی در سود ناخالص، سود عملیات و سود ویژه مواجه بوده‌اند. بارزترین نمونه، صنایع فولاد، پتروشیمی، پالایش و مؤسسات مالی اعتباری و بانک‌ها هستند که تقریباً ۵۰ تا ۵۵ درصد از کل بازار سرمایه را به خود اختصاص می‌دهند. افت عملکرد این سه صنعت مهم، ناشی از دخالت‌های دستوری دولت در اقتصاد، قیمت‌گذاری دستوری و ادامه تصدی‌گری مستقیم و غیرمستقیم دولت در این بخش‌هاست. در حال حاضر بیش از ۸۰ درصد مالکیت مستقیم و غیرمستقیم بورس متعلق به دولت و نهاد‌های وابسته به آن است. 

دامنۀ نوسان؛ عامل اصلی ریزش بازار و سد راه کشف قیمت واقعی

رضا خانکی، کارشناس بازار سرمایه: ریزش بازار و اوراق به‌دلیل دامنه نوسان است؛ وقتی دامنه نوسان وجود دارد، کشف قیمت و رسیدن به نقطه تعادل عملاً به تأخیر می‌افتد. ممکن است این تأخیر با تغییرات سیاسی تشدید شود؛ فرض کنید جنگ مجدداً آغاز شود، در این صورت بازار دوباره ریزشی خواهد شد، یعنی اگر یک سرمایه‌گذار بخواهد وارد بازار شود و تلقی‌اش این باشد که بازار ارزان است، باید برای رسیدن به قیمت واقعی چقدر منتظر بماند؟ ممکن است این فرایند ۶ ماه طول بکشد و قیمت فقط در یک روز تثبیت شود. به نظر شما چه باید کرد؟ باز کردن حجم‌مبنا و حذف محدودیت‌ها مانند دامنه نوسان و توقف نماد‌ها می‌تواند به بازار اجازه دهد سریع‌تر قیمت واقعی خود را پیدا کند. قیمت در هر لحظه و با هر اتفاق سیاسی باید بتواند تغییر کند، حتی اگر به معنی افت ۵۰ درصدی بازار باشد. فقط وقتی این شرایط فراهم شود، می‌توان درباره حمایت‌ها و تصمیم‌گیری‌های بعدی صحبت کرد. وقتی مکانیسم قیمت‌گذاری بازار به‌خاطر حجم‌مبنا و دامنه نوسان مختل شده، عملاً بازاری ایجاد شده که در آن قیمت‌ها کشف نمی‌شوند. من مخالف هرگونه دخالت دولت در بازار سهام هستم. هرقدر دولت خط اعتباری بیشتری اختصاص دهد، یعنی بازار دولتی‌تر می‌شود. بازاری که دولتی‌تر باشد، به معنای مشارکت کمتر سرمایه‌گذاران حقیقی است.

از ناترازی تا ریسک‌های سیاسی 

سرور قاراخانی، کارشناس بازار سرمایه: بازار سرمایه ایران در شرایط فعلی با مجموعه‌ای از چالش‌های جدی مواجه است. محدودیت دامنه نوسان و سوءمدیریت موجب بی‌اعتمادی سهام‌داران و کاهش رغبت آن‌ها به سرمایه‌گذاری شده است. علاوه بر اینها، ترس از جنگ و ریسک‌های سیاسی، فضای بازار را تحت‌تأثیر قرار داده است. نرخ بالای بهره و تمایل سرمایه‌گذاران به نگهداری دارایی‌هایی مانند طلا و دلار، موجب کاهش جذابیت بازار سرمایه شده است. بازار سرمایه با بحران عدم قطعیت مواجه است و نگرانی‌ها از فعال‌شدن مکانیسم ماشه، سرمایه‌گذاران را به سمت دارایی‌های امن هدایت می‌کند. تزریق نقدینگی به بازار، اگرچه می‌تواند به‌طور موقت به بازار کمک و وضعیت را آرام کند، اما مداخلات دستوری در بلندمدت باعث کاهش کارایی بازار، اختلال در مکانیسم عرضه و تقاضا و افزایش تورم خواهد شد. سیاست‌های پولی نیز بورس ایران را با مشکلات بنیادی روبه‌رو کرده است. 

بورس پس از جنگ ۱۲ روزه 

هاشم آردم، کارشناس بازار‌های مالی: رخلاف نظر وزیر اقتصاد، به نظر می‌رسد یکی از دلایل اصلی وضعیت فعلی بازار، جنگ ۱۲ روزه اخیر باشد که تأثیر قابل توجهی بر سیستم تصمیم‌گیری فعالان بازار گذاشته است. چنین وقایع بزرگی معمولاً اثرات کوتاه‌مدتی مانند سردرگمی و گمراهی در بازار به همراه دارند، اما تأثیر بلندمدت آن بر تصمیم‌های سرمایه‌گذاران بسیار مهم‌تر است. جنگ ۱۲ روزه این نگرانی را ایجاد کرد که ایران ممکن است با ناامنی و درگیری نظامی مواجه شود. نمونه مشابه این وضعیت را می‌توان در برخی کشور‌ها نیز دید؛ مثال آن کشور عراق است. در این کشور مردم ترجیح می‌دهند دارایی‌های خود را به صورت نقدی، دلار یا طلا نگه دارند. پیش از این جنگ، حتی تحلیلگران بدبین نیز چنین احتمال بزرگی را در نظر نمی‌گرفتند، اما حالا با توجه به انتظارات تطبیقی، سرمایه‌گذاران این ریسک را بسیار جدی می‌گیرند. 

اگر فرض کنیم شرکت‌ها با ریسک تهدید موجودیت مواجه هستند - ازجمله از بین رفتن زیرساخت‌ها، مختل شدن زنجیره تأمین یا تهدید فیزیکی کارخانه‌ها - طبیعی است که سرمایه‌گذاران انتظار داشته باشند قیمت سهام آن‌ها کاهش یابد. این موضوع، حتی اگر قیمت‌ها پیش از این متعادل بوده باشد، باعث کاهش چشمگیر ارزش بازار می‌شود. هرچند وزیر اقتصاد اشاره کرده‌ حاشیه سود شرکت‌ها کاهش یافته و ناترازی‌ها فشار زیادی به شرکت‌ها وارد کرده است، اما پیش از جنگ ۱۲ روزه، کمبود عرضه به راحتی با افزایش قیمت جبران می‌شد و حاشیه سود شرکت‌ها در میان‌مدت به متوسط بازمی‌گشت. اکنون اما، سرمایه‌گذاران حاضر نیستند چنین ریسکی را بپذیرند. بازار در شرایط فعلی وضعیت مناسبی ندارد، اما با وجود ناترازی‌ها، سهم‌هایی وجود دارند که از نظر بنیادی ارزنده‌اند. به نظر می‌رسد تأثیر بلندمدت جنگ ۱۲ روزه بر سیستم تصمیم‌گیری سرمایه‌گذاران، علت اصلی وضعیت فعلی بازار است. 

متن کامل این گزارش را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.