سیدعلیرضا طاهری، خبرنگار: دریاچه خزر که به عنوان یک پهنه آبی بینالمللی به حساب میآید، بین 5 کشور ایران، روسیه، ترکمنستان، قزاقستان و آذربایجان محصور است و با حجم آبی حدود 78 میلیون متر مکعب بزرگترین دریاچه جهان به حساب میآید. دریاچهای که به علت وسعت کلان خود به عنوان یک بومسازگان منحصر به فرد که دارای اهمیت جهانی است محسوب میشود. دریای خزر، بزرگترین دریاچه محصور جهان که همواره نقش اساسیای در ابعاد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشورهای حاشیه خود داشته در حال حاضر به ویژه در دهههای اخیر شاهد افت قابل توجه سطح آب است.
خشکسالی در حال حاضر دریای خزر را بیش از هر زمان دیگری تهدید میکند. طبق مطالعهای که در سال 2020 توسط پژوهشگران صورت گرفته دریاچه خزر کمتر از یک قرن با خشک شدن یکچهارم خود فاصله دارد. همچنین طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس در سال 2023 تراز آب دریای خزر به یکی از کمترین مقادیر خود در قرن اخیر رسیده است. مسئلهای که میتواند چالشهای اساسی در زمینههای مختلف زیست محیطی، اقتصادی، سیاسی و... رقم بزند. کاهش آب دریای خزر در سالهای گذشته آسیبهای جبرانناپذیری به ابعاد زیستمحیطی زده است و باعث شده تالابهای گستردهای به نمکزار تبدیل شوند و تعداد قابل توجهی جانداران دریایی در معرض نابودی قرار بگیرند. برای مثال طبق اخبار منتشر شده، با کاهش تراز آب دریای خزر میزان تلفات فوک خزری که یکی از جانداران خاص این دریا محسوب میشود تنها در سواحل ایران به بیش از 100 مورد رسیده است.
در همین خصوص سؤالی که مطرح میشود این است که دریای خزر که بیش از 10 هزار سال قدمت دارد چرا با چنین خشکسالی مواجه شده است؟ منابع تغذیه این دریاچه کدامند؟ میزان خروجی آب این دریاچه در سالهای اخیر چگونه بوده و چه عواملی بقای این دریا را تهدید میکنند؟ و تا چه اندازه باید کاهش آب دریای خزر در سالیان اخیر را جدی گرفت؟
از سال 74 تا امروز شاهد کاهش سطح آب دریای خزر هستیم
قدمت دریاچه خزر نزدیک به 10 هزار سال تخمین زده میشود. این دریاچه به همراه دریای سیاه، مدیترانه و دریاچه آرال از بقایای اقیانوس کهن پاراتتیس به حساب میآیند. دریای خزر به دلیل جدا شدن از آبهای آزاد به دریاچهای بسته تبدیل شده است، به همین جهت دریاچه خزر تحت تأثیر عوامل طبیعی و انسانی بوده و به شدت از آنها آسیب میپذیرد. به جهت تأثیرپذیری خزر در سالهای اخیر از این عوامل، شاهد تغیرات اساسی در آن هستیم؛ برای مثال تغییر در میزان بارندگیها، گرمای هوا، میزان برداشت و کاهش ورودیهای آبی به دریای خزر. به جهت همین دو عامل، دریای خزر در دورههای مختلف خود همواره دورههای افزایشی و کاهشی سطح آب را تجربه کرده است. برای مثال از سال 1356 تا 1374 آب دریای خزر حدود 2.5 متر افزایش داشته اما از سال 1374 تاکنون شاهد روند قابل توجهی از کاهش میزان سطح آب این دریاچه بودهایم. طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، عواملی طبیعی مانند افزایش دما، کاهش بارندگیها و افزایش تبخیر و عواملی انسانی مانند سدسازی گسترده روی رودها به ویژه رود ولگا، برداشت بیرویه آب برای مصارف کشاورزی و صنعتی ازجمله موارد مهم در کاهش سطح آب دریای خزر است.
80 درصد ورودی آب به دریای خزر توسط رودها تأمین میشود
طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس منابع ورودی حوضه آبریز خزر متشکل از سه بخش است:
منابع زیرزمینی (2 درصد)
بارشهای مستقیم (18 درصد)
رودخانههای منتهی به خزر (80 درصد)
در این بین دریای خزر توسط بیش از 130 رودخانه تغذیه میشود. رودخانههایی که به عنوان منابع اصلی تأمین آب دریای خزر به شمار میروند رودهایی مانند ولگا، اورال، اترک و سولاک و سفیدرود و... هستند. در این بین رود ولگا از مهمترین منابع اصلی ورود آب به دریای خزر به حساب میآید. طبق گزارش مرکز پژوهشها در 150 سال گذشته آبدهی این رودخانه به دریای خزر به طور متوسط بین 150 تا 368 کیلومترمکعب بوده است درحالیکه آبدهی سفیدرود، بزرگترین رودخانه ورودی به خزر از سمت ایران تنها 3 کیلومترمکعب در سال است. به همین جهت است که میزان ورودی آب رودخانه ولگا به دریای خزر تأثیر مستقیمی در میزان آب دریای خزر دارد. برای مثال در سال 2015 آبدهی رودخانه ولگا در یکی از مقادیر ثبت شده حدود 182 کیلومترمکعب بوده که در پایان همان سال، تراز آب دریای خزر نسبت به سال قبل از آن 29 سانتیمتر کاهش پیدا کرده که نشان میدهد با کاهش ورودی آب ولگا به خزر شاهد کاهش تراز آب دریای خزر هستیم یا بالعکس در سال 2016 با افزایش آبدهی ولگا به 261 کیلومترمکعب تراز آب در دریای خزر با وجود گرما و تبخیر گسترده، رشد پیدا کرده است.
صنعت، بلای حیات دریای خزر شده است
در میان عوامل نوسانات در سطح آب دریای خزر اما نقش عوامل انسانی بسیار قابل توجه است. طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، صنعتیسازی گسترده کشورهای حاشیه دریای خزر در شکلدهی به وضعیت این پهنه آبی نقش بسزایی داشته است. ازجمله ساخت مخزنهای متعدد روی رودخانههای ورودی به خزر که برای حفظ عملکرد صنایع برقآبی در سال 1930 در کشور شوروی ساخته شده است یا در نمونه دیگری ساخت سدهای متوالی و متعدد در دهه 1950 روی رود ولگا جریان ورودی آب این رود را به دریای خزر با اختلالات گسترده مواجه کرده و باعث شده تا سطح آب دریای خزر کاهش یابد.
با کاهش آب دریای خزر شاهد نابودی تالابها هستیم
تالابهایی که وابسته به آب دریای خزر هستند در سالهای اخیر با توجه به کاهش آب دریا شاهد تغییرات مهم بودهاند برای مثال بعضی از تالابها با افزایش آب دریای خزر پدید آمده و با کاهش آب دریای خزر از بین میروند در میان این تالابها نام دو تالاب که وابسته به آب دریای خزر هستند بیشتر از همه به چشم میآیند.
طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس تالاب گمیشان و خلیج گرگان به پایین آمدن سطح آب دریای خزر بسیار وابستهاند. اگر آب دریای خزر شاهد کاهش باشد امکان اینکه این مناطق به محیطهای تبخیری و نمکزار تبدیل بشوند وجود دارد و اگر سطح آب دریای خزر ثابت باشد امکان زنده بودن این تالاب وجود دارد. با خشکی تالابها جانداران و منطقه گیاهی آن نواحی به شدت آسیب میبینند. طبق این گزارش علاوه بر اینکه این تالابها یک زیستگاه زمستانی و تابستانی هستند، یک مسیر مهاجرتی برای هزاران پرنده بین شرق تا غرب سیبری هستند. با تعداد بیشتر تالابها میتوان نشان داد که گونههای بیشتری از این مسیر مهاجرتی استفاده میکنند. همچنین تالابها و کارکرد بومسازگانی آنها به شدت تحت تأثیر کاهش سطح آب دریای خزر قرار میگیرد.
کاهش آب دریای خزر کشتیرانی در خزر را مختل میکند
کاهش آب دریای خزر علاوه بر تأثیری که بر فضای جانداری و زیست محیطی منطقه میگذارد پیامدهای اجتماعی و اقتصادی گستردهای بر کشورهای اطراف خود میگذارد. برای مثال با کاهش سطح آب دریای خزر فعالیتهای اقتصادی به ویژه بهرهبرداری نفت از دریای خزر با اختلال مواجه میشود کشوری مانند قزاقستان که در این دریا نفت استخراج میکند با کاهش سطح آب دریای خزر به شدت تحت تأثیر قرار میگیرد. به گفته مرکز پژوهشهای مجلس کاهش سطح آب دریای خزر تأثیر مستقیمی بر عبور کشتیهای ترابری میگذارد برای مثال در شمال دریای خزر که شیب بسیار کمی دارد و با هر عقبنشینی یا افت سطح آب احتمال گیر کردن کشتیها در گل بالا میرود. همچنین کانال شمال خزر – ولگا کانالی ضروری و حیاتی برای ترابری دریای خزر به شمار میرود به این علت که بسیاری از کشتیها برای دسترسی به دریایهای آزاد از طریق کانال ولگا - دن به دریای سیاه میرسند.
طراحی یک برنامۀ راهبردی ملی در حوزۀ دریای خزر ضروری است
با این حال طبق گفته زیستشناسان کاهش سطح دریای خزر تا حدی اجتنابناپذیر است؛ با این حال در برابر مخاطرات کاهش و افت سطح دریای خزر دولتهای منطقه به ویژه 5 کشور حاشیه دریای خزر با طراحی و برنامهریزیهای کلان و راهبردی و مشترک و ایجاد محدودیتها در برابر عوامل انسانی آسیبزا به این دریا میتوانند جلوی تشدید این مسئله را گرفته و منابع طبیعی را به نحوی مدیریت کنند که آیندگان از این منبع عظیم نیز بهره ببرند. باتوجه به عدم تصویب کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر توسط ایران و عدم مشخص بودن مرزهای آبی کشور، هر تصمیمی در این حوزه باید با لحاظ ابعاد حقوقی آن باشد. طبق گفته مرکز پژوهشها تدوین یک برنامه راهبردی ملی منسجم در کوتاهترین زمان ممکن با توجه به مسائلی چون وضعیت حقوقی دریای خزر، مشخص شدن حدود بهرهبرداری از منابع، امنیت دریایی، حفاظت محیط زیستی و کشتیرانی، به صورت صریح و شفاف تعیین شود. همچنین علاوه بر مشخص کردن ابعاد حقوقی و بینالمللی و نسبت کشورها با دریای خزر سیاستهای ملی در دولت باید به نوعی تنظیم شود که بخشهای کشاورزی و صنعتی با هدف محافظت از دریای خزر سازگار باشند.
گزارش کامل را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.