کد خبر: 212073

«غزه را فراموش نکنید»

انتشار وصیت‌نامه انس شریف، خبرنگار شهید الجزیره

انس شریف، خبرنگار شهید الجزیره در وصیت‌‌نامه خود نوشته است: حتی یک روز در انتقال حقیقت بدون تحریف یا جعل، تردید نکردم.

دفتر رسانه‌ای دولتی غزه در بیانیه‌ای اعلام کرد که رژیم صهیونیستی ۵ خبرنگار از جمله «أنس الشریف» و «محمد قریقع» دو خبرنگار شبکه خبری الجزیره را در اطراف بیمارستان «الشفاء» در غزه ترور کرده است.‌

وصیت‌نامه انس الشریف پس از شهادتش منتشر شد. متن وصیت‌نامه این خبرنگار شهید به شرح زیر است:

این وصیت‌نامه و پیام نهایی من است.  

اگر این کلمات من به شما رسید، بدانید که اسرائیل در کشتن من و خاموش کردن صدایم موفق شده است.  

سلام و رحمت و برکات خدا بر شما باد.  

خدا می‌داند که من تمام تلاش و نیروی خود را به کار بردم تا پشتیبان و صدای مردمم باشم، از لحظه‌ای که چشم به زندگی در کوچه‌ها و خیابان‌های اردوگاه پناهندگان جبالیا باز کردم. امیدم این بود که خداوند عمرم را طولانی کند تا بتوانم با خانواده و عزیزانم به شهر اصلی‌مان، عسقلان اشغالی «مجدل» بازگردم. اما اراده خداوند غالب شد و حکم او اجرا گردید.  

من درد را در تمام جزئیاتش زندگی کردم و بارها طعم فقدان و غم را چشیدم. با این حال، حتی یک روز هم در انتقال حقیقت به همان صورت که هست، بدون تحریف یا جعل، تردید نکردم، به امید اینکه خداوند شاهد کسانی باشد که سکوت کردند، کسانی که کشتار ما را پذیرفتند و کسانی که نفس‌های ما را محاصره کردند، بی‌توجه به باقی‌مانده‌های کودکان و زنان ما، و کسانی که کشتاری را که مردم ما بیش از یک سال و نیم است تحمل می‌کنند، متوقف نکردند.  

من فلسطین را به شما می‌سپارم، جواهری در تاج مسلمانان، قلب تپنده هر انسان آزاده در این جهان.  

من مردم آن را به شما می‌سپارم، به کودکان جوان مظلوم آن که فرصت خواب دیدن یا زندگی در امنیت و صلح را نیافتند،  

که بدن‌های پاکشان زیر هزاران تن بمب و موشک‌های اسرائیلی له شد، تکه‌تکه شدند و بقایای‌شان بر دیوارها پراکنده شد.  

از شما می‌خواهم که اجازه ندهید زنجیرها صدایتان را خاموش کنند یا مرزها شما را عقب نگه دارند. پل‌هایی باشید به سوی آزادی سرزمین و مردمش، تا خورشید کرامت و آزادی بر وطن غارت‌شده‌مان طلوع کند.  

من به شما می‌سپارم که از خانواده‌ام مراقبت کنید،  

من به شما می‌سپارم سیب چشمم، دختر عزیزم شام را که زمان به من فرصت نداده بود تا او را همان‌طور که آرزو داشتم بزرگ ببینم.  

من به شما می‌سپارم پسر عزیزم صلاح را که آرزو داشتم تا قوی شود و بار را از دوشم بردارد و مأموریت را ادامه دهد، حمایت کنم و همراهش باشم.  

من به شما می‌سپارم مادر عزیزم را که دعاهایش مرا به جایی که هستم رساند. دعاهایش قلعه من بود و نورش راه من بود.  

از خداوند می‌خواهم که به قلبش صبر عطا کند و به نیابت از من بهترین پاداش را به او بدهد.  

همچنین به شما می‌سپارم همسر عزیزم، همدم همیشگی‌ام، ام صلاح بیان را که جنگ روزها و ماه‌های طولانی ما را از هم جدا کرد. اما او استوار ماند، مانند تنه درخت زیتون مقاوم، صبور و امیدوار به خدا، مسئولیت را در نبود من با تمام قدرت و ایمان بر دوش کشید.  

از شما می‌خواهم که دور آنها جمع شوید و پس از خداوند، توانا و بلندمرتبه، پشتیبانشان باشید.  

اگر بمیرم، در اصولم ثابت‌قدم می‌میرم، شهادت می‌دهم پیش خداوند که از حکم او راضی‌ام، به دیدارش ایمان دارم و مطمئنم آنچه نزد خداست بهتر و جاودانه است.  

خداوندا، مرا در میان شهدا بپذیر، گناهان گذشته و آینده‌ام را ببخش و خونم را نوری قرار ده که راه آزادی مردم و خانواده‌ام را روشن کند.  

اگر کوتاهی کردم مرا ببخش و برایم دعا کن که رحمت شامل حالم شود، زیرا عهد خود را نگه داشتم و نه تغییر کردم و نه تردید.  

غزه را فراموش نکنید…  

و مرا در دعاهای صالحانه‌تان برای آمرزش و پذیرش فراموش نکنید.  

انس جمال الشریف  

06.04.2025