بلافاصله بعد از وقوع زلزله، درحالی که تا همین دوشب پیش، پسلرزههای زلزله تازهآباد همچنان ادامه داشت عدهای از دوستان به مناطق و روستاهای مختلف منطقه حادثهدیده رفتند و از نزدیک در جریان وضعیت مردم در این شرایط قرار گرفتند.هم روایتهای مردمی را ثبت و ضبط کردند، هم روایتهای مسئولان و هم آنچه که از نزدیک به چشم دیدند.
روایتهای مردمی
ترس از زلزله برای هرکسی اتفاق میافتد، حتی برای ما که با آگاهی نسبت به آن در روستای چمزرشک حاضر شدهایم. بعد از وقوع زلزله چهار شهریور تازهآباد، خیلی از خانههای روستایی تخریب شد و مردم از ترس و هراس جان خود و خانوادهشان به دنبال سرپناهی غیر از خانههایی بودند که حالا ترکهای بزرگ و سقفهای بعضا فروریختهشان تنها میراث باقیمانده آنهاست. شرایط اقلیمی خاص این منطقه و سرمای شدیدی که همین حالا و در اواخر تابستان هم در بعضی ساعات شبانهروز حس میشود، وجود یک سرپناه ایمن و گرم را ایجاب میکند اما متاسفانه چنین پناه امنی موجود نیست و هیچ کانکس و حتی چادری که از نهاد یا سازمانی به آنها اهدا شده باشد، وجود ندارد. زلزلهدیدگان در کوچههای تنگ روستایشان و کنار دیوارهایی که استقامت بیشتری دارند، دراز میکشند و رویشان پتو میکشند. دیدن این صحنهها میتواند هر نهادی را قانع کند که سریعا به این منطقه کانکس یا چادری ارسال کند اما متاسفانه خبری نیست و همان چند کانکسی هم که دیده میشود از بقایای زلزله قبلی کرمانشاه است که مردم خودشان با پول و سرمایه خودشان خریداری کرده بودند و نهادی دولتی یا غیردولتی آنها را اهدا نکرده است.
طبیعتا همه ناراضی هستند؛ یعنی چیزی برای دلخوشی و رضایت وجود ندارد، جز اینکه مثل دفعه قبل تعداد کشتهشدگان کمتر است که برای همین خدارا شکر میکنند ولی امکانات لازم برای مواجهه با مشکلات بعد از زلزله موجود نیست؛ نه آب مناسبی برای نوشیدن و نه سرپناهی، همینها باعث میشود دوربین گوشی را هم که به سمتشان میبری گلایه میکنند، میگویند خانههایشان با زلزله قبلی کمی خراب شده بود و برای همین وام بازسازی نگرفته بودند و فقط با وام تعمیر به خانهشان رسیدند، اما حالا بیش از 80 درصد خانهشان با این زلزله تخریب شده است و دیگر امکان سکونت ندارند.
میگویند مسئولان با تاخیر آمدند، روز اول کسی به آنها سر نزد و از این وضعیت راضی نیستند و اینها را اینبار اما پر طمطراقتر، گستردهتر و عاجزانهتر تکرار میکردند.
روایت ما
تا اینجا هرچه نوشته شد آن چیزی بود که کمتر دیده و بیشتر شنیده بودیم. از مردمی که دوباره زمین زیر پایشان را لرزان و سقف بالای سرشان را خرابشده میبینند. اما دیدنیها درواقع به همین خرابیها و بهعلاوه همان آبی که به گفته مسئولان قطع نیست ختم نمیشود؛ چرا که همین آب وصل قابل استفاده نیست، گلآلود است و غیرقابل شرب؛ خیلی آلودهتر از آب خوزستان که زندگی مردم را فلج کرده بود. اما عدم رسیدگی صحیح و نقص در آبرسانی در کنار الزام و احتیاج مردم، باعث میشد مردم این منطقه همین آلودهترین آب را هم با هر مشقتی قدر میدانستند و استفاده میکردند. لحظه زلزله ما اینجا نبودیم، اما بلافاصله بعد از آن به منطقه اعزام شدیم و حالا روستا به روستا و منطقه به منطقه درحال سرکشی و کمکرسانی هستیم. از دور همهچیز مرتب بهنظر میرسد، انگار روستاها خراب نشدهاند، انگار خانهها سالم و کوچهها آرام است؛ آرامشی که شاید در قیاس با دفعه قبل توجیهپذیر باشد اما در قیاس با خودش اصلا اینطور نیست. آرامش از آنجایی که وزیرکشور ایستاده بود؛ یعنی خیابان پایین روستا مشاهده میشود اما وقتی وارد روستا بشوی اینگونه نیست و البته کسی هم وارد نشد.
مردم از بعدشان میترسند، از پایان تابستان و آغاز پاییز و زمستان. زلزله قبلی و عدم رسیدگیهای صحیح، چشم همه را ترسانده است. مردم محلی میگویند اینجا زود هوا سرد میشود، برف هم میبارد گاهی تا یک متر، همین موضوع ته دلشان را خالی کرده است که مبادا کسی کمکی نکند و همینطور بیسرپناه، بیخانه و بیکانکس و چادر بمانند.
روایت مئولان
به گفته مسئول بنیاد مسکن سیاست کلی این نهاد هم در جریان زلزله قبلی و هم در جریان این زلزله تحویل دادن و اختصاص دادن کانکس به زلزلهزدگان نبوده است؛ چراکه این اتفاق روند تعمیر و بازسازی خانهها را به تاخیر میاندازد و این تجربه در زلزلههای قبلی مثلا بم مشکلات بسیاری ایجاد کرد. در ارتباط با وام تعمیر و بازسازی خانهها و حاشیههای پیرامون آن هم این موضوع صحت ندارد که شرط گرفتن وام جدید تسویه یکجای وام قبلی است که برای زلزله قبلی داده شده بود. باید اقساط وام قبلی هم مثل وام جدید ادامه پیدا کند و مردم آن را پرداخت کنند.
از آنجایی که آبرسانی به مناطق آسیب دیده توسط تانکرها صورت میگیرد و آب معدنی هم توزیع میشود، مسئول سازمان آب ثلاث باباجانی در بخش روستایی گفته است: «در حوزه آب تانکری و پخش با تانکر مشکل خاصی نیست اما آب معدنیها کم است و نمیتوانیم به همه آب معدنی برسانیم.»
این نکته هم باید ذکر شود که آب تانکر در کنار خیابان اصلی روستا پخش میشود و مردم باید خودشان را به تانکرها برسانند و آب برای خودشان تهیه کنند.
نکته دیگر حضور عبدالرضا رحمانیفضلی، وزیر کشور در مناطق زلزلهزده است که با وعدههایی به مردم همراه بود و بخشی از آن وعدهها افزایش میزان وام 30 میلیونی به 35 میلیون و افزایش وام بلاعوض از پنج میلیون به 10 میلیون بوده است.
سخن آخر
در پایان وصف حال وضعیت این روزهای مناطق زلزلهزده کرمانشاه پس از زلزله سه روز پیش باید به چند نکته توجه کرد و آن هم افزایش روند کمکرسانیها و بهبود سریع وضعیت زندگی مردم و تعمیر و بازسازی سرپناههای آنها است؛ چراکه بهزودی با از راه رسیدن فصل سرما مشکلات این مردم تشدید خواهد شد. حضور نهادهایی نظیر هلالاحمر هم در این مناطق بهشدت احساس میشود، حضوری که به گفته شاهدان حاضر در محل یا اتفاق نیفتاده یا آنقدر کم بوده که دیده نشده است، هلالاحمری که این روزها در سیستانوبلوچستان خارج از وظایف محوله به خودش در حال اجرای طرح نذر آب است که با وجود تحسین این اقدام مشکلاتی را هم در آن منطقه به وجود آورده است و حالا هم جای خالیاش در مناطق آسیبدیده تازهآب و ثلاث باباجانی و روستاهایی نظیر چمزرشک بهشدت احساس میشود.
* نویسنده : ابوالقاسم رحمانی روزنامهنگار