کد خبر: 211835

پروژهٔ آمریکایی خلع سلاح منجر به درگیری در بیروت می شود

شلیک دولت به امنیت لبنان؟

دبیرکل مقاومت لبنان در موضعی هوشمندانه و منطبق با نگاه اجماعی در این کشور و برای برملاکردن اهداف دشمن خواستار اجرای مفاد توافق قبلی (آتش‌بس) با دشمن شد.

آمریکا دولت لبنان را تحت‌فشار قرار داده تا پرونده خلع‌سلاح مقاومت این کشور را تعیین تکلیف کند. به طور آشکاری دولت چنین قدرتی ندارد. مقاومت و متحدانش بخش قابل‌توجهی از پارلمان را تشکیل داده و در دولت حضور دارند و از سوی دیگر بر اساس توازن جمعیتی و نظامی، دولت و مخالفان مقاومت قادر به تحقق خلع‌سلاح نیستند. این برآورد حکایت از آن دارد که آمریکا نخست برای ایجاد اختلاف و فتنه داخلی و دوم به جهت مشروع‌سازی و زمینه‌سازی حملات رژیم صهیونی، به تصمیم دولت لبنان مبنی بر لزوم خلع‌سلاح‌مقاومت نیاز دارد. اگر دولت تصمیمی علیه مقاومت اتخاذ کند و به سمت اجرایی‌کردن آن گام بردارد، درگیری داخلی رخ خواهد داد، اما اگر دولت تنها بیانیه‌ای مبنی بر خلع‌سلاح صادر کرده اما گامی برندارد، همین تصمیم یک مشروعیت‌سازی برای رژیم صهیونی خواهد بود تا با بهانه قراردادن بیانیه دولت و غیرقانونی خواندن حضور عناصر مسلح در جنوب لبنان، بار دیگر این کشور را در معرض هجوم قرار دهد. مقاومت لبنان روز گذشته در برابر تحولی که جریان داشت، تقریباً هم‌زمان با جلسه دولت دو اقدام انجام داد؛ نخست سخنرانی شیخ نعیم قاسم، دبیرکل مقاومت و دوم رژه موتوری طرفداران مقاومت در سطح شهر بیروت.
دبیرکل حزب‌الله در مراسم بزرگداشت شهید ایزدی اعلام کرد: «فرستاده آمریکا با دستوراتی برای خلع‌سلاح لبنان و مقاومت آمد که کاملاً به نفع اسرائیل است.» او در برابر این حرکت واشنگتن تأکید کرد که «️ما نمی‌توانیم به هیچ جدول زمانی‌ای برای خلع‌سلاح لبنان از قدرتی که تحت تسلیم و تجاوز اسرائیل اجرا می‌شود، متعهد شویم.» دبیرکل مقاومت لبنان در موضعی هوشمندانه و منطبق با نگاه اجماعی در این کشور و برای برملاکردن اهداف دشمن خواستار اجرای مفاد توافق قبلی (آتش‌بس) با دشمن شد. این موضع‌گیری از آنجا اهمیت دارد که آمریکا و رژیم صهیونی بدون آنکه به توافق به‌دست‌آمده قبلی در هشت ماه پیش پایبند باشند؛ توافق جدیدتری را می‌خواهند که مشخص نیست به آن نیز پایبند بمانند. 

دولت

دولت لبنان حتی با وجود حضور متحدان مقاومت از جریان آزاد ملی مسیحیان به رهبری میشل عون و جنبش امل شیعیان به رهبری نبیه بری به دلیل فشار‌های آمریکا، قادر به مقاومت حداکثری و قاطع در برابر واشنگتن نیست. بااین‌حال آن‌ها با استفاده از پیچیدگی‌های لبنان و موضوعات مطرح شده، قادرند با سیاست‌ورزی تمایلات آمریکا را مهار کنند. ازاین‌رو یکی از مسائلی که از درون دولت پیش از جلسه به گوش می‌رسید، تصمیم برای گره‌زدن مسئله خلع‌سلاح به موضوعات کلی مانند عقب‌نشینی رژیم صهیونی از پنج نقطه اشغالی جنوب بود. 

جایگاه و قدرت مقاومت و شیعیان

مقاومت لبنان گستره‌ای وسیع دارد و شامل گروه‌هایی از ادیان، مذاهب و ایدئولوژی‌های مختلف می‌شود؛ اما اساس آن را شیعیان تشکیل می‌دهند. در حال حاضر تقریباً تمام نیروی شیعیان مربوط به مقاومت است و حتی برخی جناح‌های کوچک سکولار نیز بدون آن قادر به حفظ امتیازهای خود در قالب مذهب شیعه در نظام طائفی لبنان نیستند. ازاین‌رو مقاومت با شیعیان لبنان یکسان انگاشته می‌شود. 

1- توانمندی شیعیان لبنان فراتر از ظرف این کشور است، بنابراین ضمن توانایی مقابله با تحولات داخلی، قادر به تحمل و مواجهه هم‌زمان با تحولات منفی خارجی است. بر این اساس در لحظات مواجهه با تهدید دوگانه داخلی - خارجی متزلزل نمی‌شود. 

2- تلاش برای مقابله با شیعیان لبنان، در سایه قدرت شیعیان در منطقه و متحدان اهل سنت و مسیحی آن‌ها معنا می‌یابد. فشار بر شیعیان لبنان، مناسبات را در دیگر مناطق دستخوش تغییر می‌کند؛ به عنوان مثال فشار عربستان و امارات به شیعیان لبنان، می‌تواند موجب فشار شیعیان عراق و یمن علیه این دو کشور و متحدانشان در منطقه شود. 

3- به هرج‌ومرج کشیدن لبنان می‌تواند ضمن آسیب به منافع بازیگران در این کشور، منافع آن‌ها در سرزمین‌های اشغالی و سوریه را دچار ضربه کند. از این رو آمریکا و صهیونیست‌ها کار آسانی برای ایجاد تغییر در لبنان ندارند. 

4- طی درگیری‌های 22 ماه اخیر پیوسته بودن جبهه‌ها تجربه شده و به‌ویژه در خصوص لبنان اعمال شده است. عملیات وعده صادق2 عملاً در پشتیبانی از مقاومت لبنان پس از ترور دبیرکل این گروه اجرایی شد. این پیوسته شدن به معنای اجرای اقدامات هماهنگ است که می‌تواند اضافه بر توانمندی‌های داخلی و خارجی مقاومت لبنان، دشمنان لبنان را هدف قرار دهد. 

تفاوت شیعیان با دیگر گروه‌ها در داخل لبنان

شیعیان که با مقاومت یکسان انگاشته می‌شوند، در داخل لبنان ویژگی‌هایی دارند که در ادامه به آن‌ها پرداخته شده است. 

1- از نظر توانمندی نظامی قدرتمندترین گروه هستند. بیشترین نیرو در اختیار آن‌هاست و به دلیل حضور در جنگ سوریه و نبرد‌های متعدد با رژیم صهیونی دارای بیشترین تجربه و حجم سلاح هستند. 

2- سلاح دیگر گروه‌ها برای اثرگذاری بر داخل و حفظ سهم طائفه‌شان است؛ اما سلاح مقاومت در برابر دشمن خارجی و دفاع ملی از کل کشور است. به‌عنوان‌مثال در شرایطی که مقاومت لبنان هدف قرار می‌گیرد، بسیاری از گروه‌های لبنانی ساکتند؛ اما نمی‌توان شرایطی را تصور کرد که دشمن به یک گروه در لبنان حمله کند و مقاومت ساکت بماند. 

3- قدرت در مذاهب دیگر متکثر اما در میان شیعیان متمرکز است. اهل سنت میان طیف ترکیه- قطر- سوریه و طیف عربستان - امارات تقسیم شده و از سوی دیگر میان طیف‌های سکولار و تکفیری آن‌ها تفاوت وجود دارد. طیف مسیحیان نیز مورد نفوذ فرانسه و آمریکا قرار دارند که هرکدام منافعشان متفاوت است؛ چه اینکه میان مسیحیان لبنان، در حوزه مذاهب تفاوت‌هایی وجود دارد و در میان آن‌ها مارونی‌ها بزرگ‌ترین گروه به شمار ‌می‌روند. 

4- هویت‌دارترین گروه در لبنان است. دیگران عمدتاً پیرو و مجیزگوی ترکیه، کشور‌های عربی حاشیه خلیج‌فارس، فرانسه و آمریکا هستند. 

5- از نظر درصد، شیعیان بزرگ‌ترین گروه جمعیتی در لبنان هستند که نرخ رشد جمعیتی آن‌ها بیشتر از دیگران است. 

6- مقاومت نه تنها دارای بیشترین نیرو در میان گروه‌های موجود در لبنان است، بلکه مجموع نفرات مسلح تمام گروه‌های لبنانی به اندازه مقاومت نمی‌شود. 

آیا مسیر سوریه کاملاً مسدود شده است؟ 

مسیر سوریه به طور کامل بسته نشده، بلکه حتی با وجود نظارت‌های جولانی، انتقال سلاح ادامه دارد. 

1- برخی عوامل تأمین سلاح گسترده‌تر شده‌اند. فروپاشی ارتش سوریه و به غارت رفتن سلاح‌ها باعث شده بسیاری از افراد و گروه‌های دست یافته به این سلاح‌ها، آن‌ها را با هزینه‌های کم و در حجم انبوه به فروش برسانند. 

2- مردم به دلیل نگرانی از اوضاع اقتصادی و گروه‌های جدیدالورود به حومت برای تقویت جایگاه خود نسبت به جناح‌های رقیب نیاز به منابع مالی دارند که بخشی از آن از مسیر قاچاق سلاح به دست می‌آید. 

3- قوای امنیتی در سوریه کنترل کاملی بر اوضاع ندارد؛ نخست آنکه جولانی به تعداد کافی نیرو برای مراقبت و کنترل اوضاع ندارد. او با قوای 20 تا 30 هزار نفری تحریرالشام جایگزین ارتش و نهاد‌های امنیتی سوریه با بیش از 300 هزار عضو شده است؛ تقریباً یک دهم قوای قبلی. دوم آنکه این نیرو‌ها هماهنگی ندارند. سومین مسئله به آموزش ناکافی آن‌ها باز می‌گردد، عامل چهارم آشنا نبودن با جغرافیاست؛ بسیاری از نیرو‌های جولانی اهالی شمال یا تروریست‌های خارجی هستند که در ادلب مستقر بوده‌اند و با مناطق مرکزی سوریه آشنایی ندارند. جمع این مسائل باعث شده جولانی قادر به نظارت مؤثر نباشد. راهکار او تجمع دادن تروریست‌ها در مرز با لبنان بوده تا ضمن ایجاد سایه تهدید بر این کشور و خودنمایی در برابر آمریکا، بتواند با استقرار گسترده در مرز به‌زعم خود مسیر انتقال سلاح را نیز این‌گونه مسدود کند. 

گزارش کامل را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.