گزارشها از تلآویو حکایت از این دارد که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی به دنبال اتخاذ یک تصمیم انفجاری برای اشغال کامل نوار غزه است. این طرح که با مخالفتهایی در درون ارتش اسرائیل و کابینه همراه است، در شرایطی مطرح میشود که فضای سیاسی و اجتماعی رژیم صهیونیستی به دلیل ادامه جنگ، وضعیت مبهم اسرا و اعتراضات گسترده به شدت ناآرام است. به نظر میرسد نتانیاهو که تحت فشارهای فزایندهای از سوی خانوادههای اسرا و شرکای ائتلافی خود قرار دارد، این طرح را به عنوان راهی برای فرار از بنبست کنونی و البته رسیدن به هدف وحشیانه و متوهمانه «اسرائیل بزرگ» مطرح کرده است.
نتانیاهو و گزینههای پیش رو
کابینه اسرائیل در حال حاضر دو گزینه اصلی برای ادامه جنگ در غزه پیش رو دارد.
گزینه اول. اشغال کامل غزه: این طرح که توسط نتانیاهو و متحدان راستگرای او مطرح شده، شامل ورود ارتش اسرائیل به مناطق باقیمانده از نوار غزه است که تاکنون تحت کنترل آنها نبوده است. این اقدام میتواند منجر به درگیریهای شدیدتر و گستردهتر شود. هدف این طرح، کنترل کامل نوار غزه، نابودی زیرساختهای حماس و ایجاد یک منطقه حائل دائمی است. حامیان این طرح معتقدند که تنها با اشغال کامل میتوان به طور قاطع به تهدید حماس پایان داد.
گزینه دوم. ادامه محاصره و جنگ فرسایشی: این گزینه شامل ادامه عملیاتهای نظامی محدود، محاصره اقتصادی و فشار بر حماس از طریق حملات هوایی و زمینی پراکنده است. مخالفان اشغال کامل معتقدند که این راهبرد کمخطرتر است و امکان مذاکره برای آزادی اسرا را فراهم میکند. آنها همچنین بر این باورند که اشغال کامل غزه میتواند اسرائیل را در یک باتلاق طولانیمدت نظامی گرفتار کند و هزینههای انسانی و اقتصادی سنگینی را به دنبال داشته باشد.
شکاف در کابینه
در کابینه امنیتی اختلافاتی بر سر این طرح وجود دارد. کانال ۱۲، کابینه را به دو گروه اصلی تقسیم کرده است.
حامیان اشغال کامل: در این گروه، افرادی مانند رون درمر (وزیر امور استراتژیک)، بزالل اسموتریچ (وزیر دارایی)، ایتامار بنگویر (وزیر امنیت ملی) و برخی از مقامات ارشد نظامی و امنیتی حضور دارند. این افراد معتقدند ادامه عملیات نظامی و اشغال کامل غزه تنها راه برای دستیابی به اهداف جنگ است. آنها فشار زیادی به نتانیاهو وارد میکنند تا از این طرح حمایت کند.
مخالفان و حامیان آتشبس: در مقابل، افرادی مانند ژنرال عیال زمیر (رئیس ستاد کل ارتش)، گیدئون سَعَر (وزیر امور خارجه)، داوید بارنئا (رئیس موساد) و برخی از مقامات مسئول پرونده اسرا، مخالف اشغال کامل هستند. آنها بر ادامه تلاشها برای دستیابی به توافق آتشبس و آزادی اسرا تأکید دارند و معتقدند اشغال کامل غزه میتواند جان اسرا را به خطر بیندازد و منجر به یک درگیری فرسایشی طولانی شود.
خنثیسازی فشار داخلی
ناآرامیهای ناشی از وضعیت غزه، دو نتیجه متفاوت برای کابینه نتانیاهو به دنبال دارد.
اول. تحریک نتانیاهو به حمله: نتانیاهو میتواند از این ناآرامیها به عنوان فرصتی برای پرت کردن حواس افکار عمومی از مشکلات داخلی و فساد در دولت خود استفاده کند. حمله به غزه و اشغال کامل آن میتواند توجهها را به سمت یک پیروزی نظامی احتمالی جلب کند و به او فرصت دهد تا از فشارهای سیاسی و قضایی فرار کند.
دوم. اثرگذاری بر تصمیمگیری: همین ناآرامیها میتواند قدرت تصمیمگیری کابینه را محدود کند. با توجه به مخالفتهای داخلی و فشار خانوادههای اسرا، نتانیاهو در یک موقعیت شکننده قرار دارد و هر اقدام اشتباهی میتواند کار را برایش سختتر کند. این وضعیت، او را به محتاط بودن وادار میکند؛ اما با توجه به سابقه سیاه او احتمال اتخاذ یک تصمیم غیرمنتظره و خطرناک همچنان بالاست.
تغییر ژئوپلیتیک منطقه
تصمیم نتانیاهو برای اشغال کامل غزه را میتوان در چهارچوب تلاشی هدفمند برای مهندسی مجدد ژئوپلیتیک منطقه ارزیابی کرد. منابع نزدیک به نخستوزیر صهیونیستی تأیید کردهاند طرح اشغال کامل، کارکردی دوگانه نیز دارد. از یکسو ابزار چانهزنی و فشار بر حماس در مذاکرات تبادل اسراست و از سوی دیگر گامی برای تغییر بنیادین ساختار سیاسی و جمعیتی غزه. این طرح تلاشی است برای بازگرداندن اشغالگری پیشین اسرائیل که از سال ۱۹۶۷ تا ۲۰۰۴ ادامه داشت، اما آنها میخواهند همان طرح را این بار با پوشش امنیتی و ضدتروریسم اجرا کنند. گزارشهایی هم وجود دارد که ادعا میکند تلآویو به دنبال ایجاد تغییرات جمعیتی و مهاجرت اجباری فلسطینیان و انتقال بخشی از جمعیت غزه به کشورهای ثالث است. این طرح در صورت اجراییشدن دیگر چیزی از کشور فلسطین باقی نخواهد گذاشت که کشورها بخواهند زحمت تصمیم درباره به رسمیت شناختن آن را بکشند.