در روزهای اخیر و در بحبوحه افزایش آتشسوزیهای بزرگ در بافتهای مسکونی و پایگاههای رژیم صهیونی، خبری منتشر شد که نشان میداد برای نخستینبار تصاویر و اطلاعاتی مرتبط با تعدادی از خلبانان نیروی هوایی رژیم صهیونی که در جنگ 12 روزه علیه ایران مشارکت داشتهاند، افشا شده است. پس از این رخداد، روزنامه صهیونیستی «اسرائیل هیوم» با اشاره به انتشار تصاویری از یک خلبان زن نیروی هوایی اسرائیل در رسانههای ایرانی نوشت: «تلویزیون ایران در گزارشی، هویت این خلبان زن را فاش کرده و اطلاعاتی از جمله درجه نظامی، نقش عملیاتی و شماره اسکادران او را منتشر کرده است.» این روزنامه در ادامه تأکید کرده که «هنوز مشخص نیست مقامات ایرانی این تصاویر و اطلاعات را چگونه به دست آوردهاند.»بر اساس یک داستان تأیید نشده قدیمی، ایران دههها زمان گذاشت تا صدها خلبان نیروی هوایی رژیم بعث عراق را که در جنگ 8 ساله دست به بمباران ایرانزده بودند، تعقیب کرده و از بین ببرد. برخی از این افراد در کشورهای مختلف و با گذشت زمان قابل توجهی از پایان جنگ، حذف شدند. صهیونیستها بیمناک هستند که وارد یک روند انتقامجویانه طولانیمدت با ایران شوند که خارج از ظرفیت و توان رژیم صهیونی باشد.
دشواریهای ضربه به نیروی هوایی رژیم
ضربه به نیروی هوایی رژیم صهیونی به آسانی قابل اجرا نیست. نیروی هوایی رژیم صهیونی از نیروهای هوایی آمریکا، روسیه، چین و هند ضعیفتر است؛ اما در مقام پنجم جهان قرار داشته و با نیروی هوایی انگلیس و فرانسه مقایسه میشود.
1- حضور پررنگ و حیثیتی آمریکا
وضعیت نیروی هوایی رژیم صهیونی از نظر تسلیحات مورد استفاده و آموزشها بسیار خاصتر از دیگر شاخههاست. نیروی دریایی در کنار واردات زیردریاییهای خود از آلمان، ناوهایش در سریهای «ساعر» را خود تولید میکند. نیروی زمینی استفادهکننده تانکهای «مرکاوا» و نفربرهای «نمر» ساخت داخل است و تنها در حوزه توپخانه دارای توپهای قدیمی آمریکایی و بولدوزرهای زرهی شرکت کانادایی کاترپیلار است. درمقابل اما نیرویی هوایی در تسلیحات آمریکایی اما در برخی تجهیزات مانند غلافهای جانبی جنگ الکترونیک و شناسایی و مهمات از تولیدات رژیم صهیونی استفاده میکند.
استفاده از تسلیحات آمریکایی به این معناست که مستشاران آمریکایی به طور مداوم برای بهرهبرداری از آنها در کنار جنگندهها قرار دارند و احتمالاً یکی از شرایط فروش، استخدام انحصاری در بخشهای خاص نیروی هوایی، از صهیونیستهای دارای شهروندی آمریکا بوده است.
از سوی دیگر ضربه به برخی از تسلیحات جدید آمریکایی فراتر از میدان جنگ، تبعاتی دارد که باعث تحریک واشنگتن میشود. به عنوان نمونه ساقط شدن جنگنده نسل پنجم و رادارگریز اف-35 توسط ایران که از سامانههای پدافندی در حد تولیدات روسیه و چین برخوردار نیست، یک بیآبرویی تمام عیار برای آمریکاست.
در اینجا باید جایگاه اف-35 را به خوبی شناخت. پروژه ساخت این جنگنده با بودجه 1.6 تریلیون دلاری، گرانترین پروژه نظامی تاریخ آمریکاست. درحال حاضر قرار است این جنگنده در نیروی هوایی و دریایی، جایگزین تمام جنگندههای موجود از اف-16 و اف-15 گرفته تا اف-18 بشود. همچنین آمریکا درحال خارج کردن اف-22 از چرخه عملیاتی است. از این رو اف-35 پایه عملیاتی نیروی هوایی آمریکا و متحدانش خواهد بود و در شرایط کنونی که ابتدای ورود آن به خدمت است، ضربهپذیریاش باعث کاهش فروش آن در بازارها میشود.
شاید یکی از دلایل مبهم ماندن قضیه ساقط شدن جنگندههای اف-35های رژیم صهیونی توسط ایران در جنگ 12 روزه، این مسئله مهم باشد. اگر تصاویری قطعی از انهدامها منتشر میشد، جنگ و ماجراهای آن به سمتوسوهای ناشناختهای میرفت.
2- نیاز به حجم بالای سلاح
ایران در طول جنگ بر اساس آمارهای منتشر شده توسط رژیم صهیونی 591 موشک و 1050 پهپاد به سمت سرزمینهای اشغالی پرتاب کرد. با توجه به فاصله زیاد، بسیاری از پهپادها قابل رهگیریاند و از سوی دیگر به دلیل وزن محدود کلاهکها و سرعت اصابت پایینتر این موشکها به دلیل تصمیم نظامیان ایران، خسارتهای مؤثری به پایگاههای هوایی مستحکم شده وارد نمیکنند. ایران بنابه دلایلی تصمیم گرفته بود از موشکهای خاص و سنگین خود در نبرد استفاده نکند.
از میان موشکها نیز برخی درمیانه راه دچار مشکل شده و یا توسط پدافند منهدم میشوند. با اینحال حتی اگر تمام 591 موشک به سمت یک پایگاه هوایی پرتاب میشدند، با توجه به کلاهکهای 300 و 500 کیلوگرمی و یک تنی، حداکثر 250 تا 500 تن موارد منفجره به یک پایگاه اصابت میکرد.
این موشکها اگر به سمت یک پایگاه پرتاب شوند، باید دقت بسیار بالایی داشته باشند، زیرا بایستی استحکامات زیرزمینی این پایگاهها به دقت آسیب ببینند.
بر این اساس برای نابودی دو الی سه پایگاه هوایی اصلی رژیم صهیونی از جمله نواتیم، به نزدیک 1200 الی 1500 موشک بالستیک، با کلاهکهای سنگین و با دقت بسیار بالا لازم است.
3- جابهجاییها
هرحمله بزرگ به پایگاههایی هوایی رژیم صهیونی نیازمند آمادگیهای گستردهای است که توسط ماهوارهها و دستگاههای جاسوسی قابل کشف هستند. از این رو صهیونیستها با به پرواز درآوردن جنگندهها، منتقل کردنشان به استحکامات زیرزمینی یا کشورهای دیگر، از نابودی ناوگان خود جلوگیری میکنند.
4- از بین رفتن بازدارندگی و رفتن به سمت سلاح نامتعارف
رژیم صهیونی در فقدان نیروی هوایی، بازدارندگیاش از بین میرود و پس از آن وارد مرحله تهدید و به کارگیری تسلیحات نامتعارف میشود.
راههای مقابله
سه راه عمده برای مقابله با نیروی هوایی رژیم صهیونی پیش روی محور مقاومت و ایران قرار دارد که باید به دقت آنها را بررسی کرد.
1- مهار
مهار نیروی هوایی رژیم صهیونی بیشتر به معنای کنترل اقدامات آن است. کنترل اقدامات نیز از مسیر پدافند هوایی میگذرد که با ناامنسازی آسمان، مانع از موفقیت حملات هوایی میشود.
2- حذف
حذف نیروی هوایی به معنای نابودی امکانات و تجهیزات آن است که به قدرت هجومی کمسابقهای به همراه قبول ریسک بالا نیاز دارد.
3- اختلال
اختلال به معنای اشکال تراشی در زنجیره نیروی هوایی رژیم صهیونی است تا از شکل عملیاتی خارج شود. اقدامات ایران در طول جنگ در هدف قرار دادن مراکز مرتبط با نگهداری جنگندهها بر این اساس صورت گرفتند.
گزارش کامل را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.