کد خبر: 211762

رئیس پژوهشگاه مطالعات فرهنگی وزارت علوم در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:

ایستادگی ملی بدون کار علمی ناتمام می‌ماند

رئیس پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی وزارت علوم در گفت‌وگو با «فرهیختگان» معتقد است در دوران پساجنگ باید به سمت شبکه‌سازی جامعه دانشگاهی حرکت کنیم.

وقتی شیپور جنگ تحمیلی در ایران نواخته شد، دشمن حتی در خیالش هم تصور نمی‌کرد مردمی که تا پیش از 23 خرداد امسال، در بسیاری از موضوعات با یکدیگر اختلاف نظر دارند، حالا ظرف چند ساعت یکصدا مقابل متجاوز بایستند؛ اتفاقی که همه برنامه‌ریزی‌های دشمن را برهم زد. انسجامی که حفظ آن امروز و در دوران پساجنگ از نان شب هم واجب‌تر شده و در این بین جامعه دانشگاهی به‌عنوان قوه عاقله کشور سهم ویژه‌ای در تحقق آن دارد و در این میان سهم متخصصان علوم‌انسانی و اجتماعی به‌مراتب پررنگ‌تر خواهد بود. فعالانی که با بررسی رفتار قشرهای مختلف مردم، می‌توانند راهکارهای علمی و عملیاتی حفظ این وحدت را ارائه دهند. هرچند در طول سال‌های گذشته حوزه علوم‌انسانی و اجتماعی کشور نتوانسته نسبت خود را با جامعه ایرانی به‌درستی تعریف کند، اما جنگ 12 روزه فرصتی را پیش روی کشور گذاشته که استفاده درست از آن می‌تواند هم به نفع این حوزه و هم در ساحت کلان‌تر به نفع کل کشور تمام شود. مسئله‌ای که رسیدن به آن الزامات خاص خودش را دارد. سعید غیاثی‌ندوشن، رئیس پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی وزارت علوم در گفت‌وگو با «فرهیختگان» معتقد است در دوران پساجنگ باید به سمت شبکه‌سازی جامعه دانشگاهی حرکت کنیم و دانشگاه‌ها می‌توانند نقش سازمان میانجی را برای تقویت انسجام ملی ایفا کنند. در ادامه مشروح این گفت‌وگو را از نظر می‌گذرانید. 

دانشگاه‌ها به‌عنوان نهاد تولید علم چه نقشی در دوران پساجنگ برای رسیدن به حفظ انسجام و وحدت ملی ایفا می‌کنند؟ 

در ابتدا نگاهی کنیم به شرایطی که قبل از جنگ داشتیم. من معتقدم در جنگ 12 روزه‌ای که اتفاق افتاد و به کشورمان تحمیل شد، با وجود اینکه دچار چالش‌هایی شدیم و شهدایی از فرماندهان، دانشمندان و مردم بی‌گناه داشتیم، اما از برخی منظرها برایمان دستاوردهایی داشته که یکی از آن‌ها بحث انسجام است. درحقیقت طی چند سال اخیر به واسطه همان دشمنی‌هایی که جریان صهیونیستی - منافقین پشت آن بودند چالش‌هایی مانند ناآرامی‌های سال 1401 یا قبل از آن در ایران شکل گرفت که جامعه را دچار واگرایی کرد، دشمن هم به‌حساب اینکه چنین واگرایی‌ای وجود دارد و آدرس‌های غلطی که جریان منافقین، ضدانقلاب و برانداز به دشمن می‌دادند، به کشورمان حمله کرد، اما وقتی نوع مواجهه جامعه ما و همه ایرانیان را با همه گرایش‌ها و افکار دید، دچار شوک شد و بزرگ‌ترین ضربه‌ای که دشمنان خوردند از منظر همین انسجامی بود که ایجاد شد. از این مسئله که عبور کنیم، باید بگویم دانشگاه‌ها در دوران پساجنگ نقش بی‌بدیلی در بازسازی فضای اجتماعی و تقویت انسجام ملی دارند. نهادهای علمی تنها محل تربیت نخبه و دانشمند نیستند و من معتقدم مهم‌ترین کارویژه‌شان تولید گفتمان هویت‌محور، گفتمان ملی، گفتمان مقاومت و گفتمان انسجام است. جامعه با زخم‌هایی از جنگ و تبعات بعد از آن به لحاظ روانی و استرس مواجه است و این دانشگاه‌ها به‌ویژه حوزه علوم‌انسانی و اجتماعی هستند که باید در وهله اول به تربیت نسلی بپردازند که با مفاهیمی مانند مشارکت اجتماعی، همدلی و مدارا آشنا باشند و دیگرخواهی برای آن‌ها درونی شود. دیگرخواهی و مردم‌داری موضوع بسیار مهمی است که باید ملاک قرار بگیرد. برای درک بهتر این مسئله باید به حمله به میدان تجریش نگاه کنیم. در فیلمی که از این حمله منتشر شده، می‌بینیم مردم صحنه‌های غرورآفرینی را رقم زدند و برای نجات هموطنان خود به میدان آمدند، درحالی‌که اگر همین اتفاق در اراضی اشغالی رخ می‌داد، همه صهیونیست‌ها فرار می‌کردند. این‌ها نکاتی است که قابل‌تأمل بوده و برای تداوم آن دانشگاه‌ها هم باید به تربیت نسلی بپردازند که این ویژگی‌ها در آن‌ها پررنگ باشد. منظور فقط دانشگاه‌ها نیست، بلکه نظام تعلیم‌وتربیت کشور باید به این حوزه بپردازد؛ چراکه آموزش‌وپرورش و نظام آموزش عالی ما در پیوند با یکدیگرند. 

بخواهیم دقیق‌تر به نقش دانشگاه‌ها در حفظ انسجام ملی اشاره کنیم، کارویژه‌ای که برای این حوزه پیشنهاد می‌کنید، چه خواهد بود؟ 

دانشگاه‌ها می‌توانند برنامه‌های فرهنگی، کرسی‌های آزاداندیشی و انجمن‌های علمی را فعال و در تعامل با رسانه‌ها، نقش مردم را در دفاع از کشور و ترویج ادبیات مقاومت را بازخوانی کنند، قطعاً روحیه مسئولیت‌پذیری اجتماعی در نسل جوان باید تقویت شود. دانشگاه‌ها، نظام آموزش عالی و آموزش‌وپرورش ما ابزارهای ویژه‌ای هستند که باید به این مسئله بپردازند.  اگر روحیه مسئولیت‌پذیری در بین مردم ما افزایش یابد، برای حفظ انسجام ملی مهم‌ترین ابزار خواهد بود، یعنی هر بحرانی در جامعه ایجاد شود مانند بحران‌های اقتصادی، بلاهای طبیعی یا جنگ، وقتی روحیه مسئولیت‌پذیری مدنی در بین نسل جوان پرورش پیدا کرده باشد، بسیاری از مسائل و چالش‌ها حل می‌شود. 

فکر می‌کنید دانشگاه امروز می‌تواند چه سهمی در تقویت انسجام ملی ایفا کند؟ 

در این زمینه به نظرم دانشگاه‌ها باید به‌مثابه یک سازمان میانجی عمل کند، یعنی نقش دانشگاه یک پیونددهنده بین دانش، ملت و مفاهیم مترقی مانند مقاومت، ایثار و یکدلی خواهد بود. من معتقدم باید نقش دانشگاه را به‌عنوان یک نهاد میانجی در شرایط فعلی یک بازتعریف کنیم، یعنی دانشگاهی که لزوماً در انزوای آکادمیک سیر نمی‌کند و زمان خودش را در درون خودش نمی‌گذارد بلکه در تعامل فعال با دولت و فرهنگ عمومی عمل می‌کند، یعنی دانشگاه، نهادی است که می‌تواند دردهای جامعه را شنیده و تئوریزه کند، همچنین باید تجربه‌های زیسته مردم را به دانش تبدیل کند و بتواند فاصله بین زبان جامعه نخبه و فهم عمومی را کاهش دهد. به‌عبارت‌دیگر مردم بسیاری از ادبیات گفتمانی را که از سوی مسئولان و نخبگان و نظریه‌پردازان مطرح می‌شود خیلی دقیق درک نمی‌کنند و در اینجا دانشگاه باید وارد عمل شود و ایفای نقش کند و از گفتمان مقاومت و هویت ملی در یک بستر علمی، تحلیلی و آینده‌نگرانه دفاع و آن را تولید و بازتولید کند. این نقش بسیار کلیدی است که دانشگاه می‌تواند آن را ایفا کند. 

متن کامل گفت‌وگو را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.