فرهیختگان: نمیتوان انکار کرد که نماز جمعههای چند سال اخیر دیگر شباهتی به نمازهایی که در سالهای ابتدایی انقلاب و حتی دو دهه گذشته داشتند، ندارند. خطبههای نماز جمعه موضوعیت و اهمیت سابق خود را از دست دادهاند و در معدود موارد، رسانهها تنها با هدف تخریب یا فضاسازی، بخشی از صحبتها را غرضورزانه در فضای مجازی منتشر میکنند. در میان طبقات مختلف جامعه و حتی بدنه مذهبی نیز میزان مشارکت در نماز جمعه کاهش یافته است.همه این موارد نشان میدهد که نیاز است تدبیری جدی برای تقویت و موضوعیت یافتن نمازهای جمعه در میان مردم اندیشیده شود. بخش عمدهای از این تضعیف جایگاه، متوجه حوزه علمیه نیز هست. تربیت نیرو در حوزه باید به گونهای باشد که دست رهبری انقلاب را برای انتخاب ائمه جمعه پر کند.در گفتوگو با حجتالاسلام سیدمهدی رفیعپور تهرانی، مدرس حوزه علمیه به بررسی الزامات تقویت جایگاه نماز جمعه در میان مردم پرداختیم که در ادامه از نظر میگذرانید.
چرا تریبون نماز جمعه جایگاه خودش را از دست داده؟
این مسئله شبیه به کاهش مشارکت مردم در انتخابات معنا پیدا میکند. از آنجا که نماز جمعه یک نماز عبادی و سیاسی است، عملکرد مسئولان در دلگرم کردن یا ناامید ساختن افکار عمومی تأثیر مستقیمی بر شرکت در نماز جمعه دارد. باید به این عامل مهم در سطح کلان توجه کرد. علاوه بر آن، اشتغالات زیاد مردم، که با توجه به گرانی و مشکلات معیشتی ایجاد شده و باعث شده افراد در طول هفته دو شیفت یا چند شیفت کار کنند، طبیعی است که بخواهند روز جمعه استراحت کنند یا به سفر بروند و فرصت اینکه برای نماز جمعه وقت بگذارند، کمتر میشود.
عامل دیگر به خود خطبههای ائمه جمعه و محتوای آنها برمیگردد. اگر خطبهها صرفاً تکرار همان اخبار هفتگی باشد و همان مطالبی را که مردم هر روز از رسانهها میشنوند، در نماز جمعه هم بشنوند و هیچ نوآوری یا تحلیل سیاسی تازهای ارائه نشود، مخاطبان احساس میکنند ضرورتی برای شرکت در نماز جمعه وجود ندارد. اگر به اوایل انقلاب و سطح علمی ائمه جمعه نگاه کنیم، متوجه میشویم بزرگانی در شهرهای مختلف خطبه میخواندند که مردم، شرکت در نماز جمعههایشان را برای خود توفیق میدانستند؛ در شیراز مرحوم آقای دستغیب و در یزد مرحوم آقای صدوقی بزرگان آن شهر بودند. اما وقتی سطح علمی و معنوی امامان جمعه بهطور کلی پایین بیاید، مردم هم احساس میکنند که آنها موضوع خاصی نمیگویند و دلیلی برای حضور در نماز جمعه نمیبینند.
چقدر تخریبها یا اقدامات غلط در سالهای گذشته، در تضعیف جایگاه نماز جمعه اثرگذار بوده است؟
مطرح شدن برخی مسائل بیاساس که واقعیت نداشتند و شایعاتی که رسانههای داخلی و خارجی به آن پرداختند، همچنین اقدامات اشتباه برخی ائمه جمعه یا منسوبان و اطرافیان آنها مانند ورود به مسائل اقتصادی و تجاری که برای اطرافیانشان حاشیهساز شد جزو عواملی هستند که در دلسرد کردن مردم تأثیرگذار بودهاند. امام جمعه باید کسی باشد که از هرگونه اتهام، حاشیه و هزینهسازی برای کشور دوری کند. گاهی ممکن است فرد، انسان خوبی باشد، اما اطرافیان مناسبی نداشته باشد. چنین فردی نباید در جایگاه اقامه نماز جمعه قرار بگیرد. امام جمعه باید شخصیتی بیحاشیه و دارای مقبولیت اجتماعی باشد.
برای ترمیم این اعتبار از دسترفته و موضوعیت یافتن نماز جمعه در میان مردم، چه اقداماتی باید انجام داد؟
امام جمعه باید گوش شنوای مردم باشد و در مشکلات آنها کنارشان بایستد. اگر نیاز به مشارکت مردم داریم، باید افراد مردمی را انتخاب کنیم؛ کسانی که با آحاد مردم، اقشار مختلف و گرایشهای متنوع سیاسی نشستوبرخاست داشته باشند و منتقلکننده مشکلات آنان به حکومت باشند، و نیز اختیاراتی داشته باشند که بتوانند برخی از مسائل مراجعان را حل کنند. وقتی امام جمعه اختیاری ندارد، مردم دلسرد میشوند و مراجعه به او را بیفایده میدانند.باید به دو نکته توجه داشت: 1. انتخاب افراد موجه و بیحاشیه که از نظر علمی و اخلاقی در سطح بالایی قرار دارند و 2. مردمی بودن ائمه جمعه و داشتن ارتباط نزدیک با مردم. وقتی امام جمعهای صرفاً به یک جریان خاص سیاسی تعلق دارد، نمیتوان انتظار داشت که مردمی با گرایشهای دیگر، که در انتخابات هم مواضعشان را نشان دادهاند، پای خطبههای او حاضر شوند. بنابراین امام جمعه باید برای مردم نقش پدری داشته باشد؛ به همه مردم، جامعه و جریانهای مختلف سیاسی کمک و حمایت کند و این نقش پدرانه را تقویت نماید تا بتواند آنها را در نماز جمعه گرد خود جمع کند.برخی از ائمه جمعه، مانند آیتالله حسن عاملی امام جمعه اردبیل و شهید حجتالاسلام آلهاشم، نمونههایی موفق هستند که با ارتباط خوبشان با اقشار و سطوح مختلف جامعه توانستند کمرونقی نماز جمعه در شهر خود را جبران کنند. سایر ائمه جمعه نیز باید همین مسیر را دنبال کنند.