بعد از انتقادات، حجتالاسلام صدیقی نهایتاً از امامت جمعه تهران استعفا دادند. اگرچه در متن نامه علت استعفا را تمرکز بر کارهای علمی و تبلیغی اعلام کردند؛ اما ماجرای پرونده فرزند او و واکنش منفیای که افکار عمومی به این ماجرا نشان داد، روشنترین علت استعفای او بود. اما نکته مهمتر آن است که این اقدام اثرات مثبتی را در فضای افکار عمومی داخل کشور ایجاد خواهد کرد. در وهله اول بهانه را از رسانههای فارسیزبانی که به دنبال تضعیف انسجام اجتماعی هستند، میگیرد و اتفاقاً به نفع امر ملی عمل خواهد کرد. این خداحافظی در کنار پیگیری قضایی پرونده فرزند او این احساس را به افکار عمومی منتقل میکند که نظام حکمرانی نسبت به مسائلی همچون فساد آقازادهها با مماشات برخورد نکرده و در وهله بعدی نیز نسبت به حساسیتهای اجتماعی مردم، بیتفاوت نخواهد بود. در فضایی که دشمنان صهیونیستی از هر بهانهای برای چندپاره و قطبی کردن جامعه استفاده میکنند و کوچکترین اتفاق نیز میتواند تبدیل به بحرانی بزرگ شود، بهتر آن است که جلوی بحران و شبهبحرانها از ابتدا گرفته شود و ضمن مواجههای عاقلانه و هوشمندانه با این قبیل موضوعات، اساساً خوراکی در اختیار پروژهبگیران صهیونیستی قرار نگیرد. طبیعتاً یک اتفاق مثل خداحافظی حجتالاسلام صدیقی بهتنهایی نمیتواند نارضایتیهای ایجادشده در جامعه را از میان ببرد و اعتماد عمومی را افزایش دهد، اما توالی و تکرار اقداماتی که حکایت از توجه به نگاه و واکنش افکار عمومی به تصمیمگیریها است، میتواند بهمرور این احساس اطمینان را در طبقات مختلف جامعه ایجاد کند که کلانمسئلهها و دغدغههای آنها در دام تعارفات و ملاحظات سیاسی و مصلحتنماییها نمیافتد و اصل بر جلباعتماد مردم است. توجه به همین مسئله ضمن آنکه انسجام اجتماعی بهوجودآمده بعد از جنگ را حفظ و تقویت میکند امکان قطبی شدن جامعه به حدی که منجر به فروپاشی آن شود را به صفر میرساند، موضوعی که نهتنها در شرایط جنگی بلکه بعد از عبور آن اثرات مثبتی در فضای سیاسی و اجتماعی جامعه میگذارد.
اقدامی مثبت اما دیرهنگام
البته نباید از این موضوع نیز غفلت کرد که بهترین زمان برایآنکه هم اثر این اقدام در افکار عمومی بیشتر شود و هم بهانه را از قطبیسازان بگیرد، بعد از اعلام خبر رسمی بازداشت فرزند حجتالاسلام صدیقی بود. انجام این اقدام در آن برهه زمانی علاوه بر اینکه اثبات میکرد که اجازه نخواهد داد بهخاطر یک خطا هزینههایی متوجه نظام حکمرانی شود، متقابلاً نیز این احساس را منتقل میکرد که دستگاه حکمرانی در مواجهه با فساد و خطا، درگیر مماشات نمیشود و با اصل یکسانی قانون برای همه افراد ورود خواهد کرد. اگرچه این اقدام دیرهنگام و با تأخیری دوماهه و بعد از اوج پیداکردن انتقادات انجام شد، اما همچنان میتوان اثرات مثبت آن را در جامعه دید. جدای از این موارد نکته مهمتر آن است که این خداحافظی میتواند مقدمهای برای بازسازی و تقویت جایگاه نمازجمعه در فضای اجتماعی و رسانهای شود، تقویت این جایگاه زمینه بهرهمندی از ظرفیت نمازجمعه را فراهم میکند. همچنین منجر به افزایش اثرات مثبت آن در طبقات مختلف جامعه میشود.
گزارش کامل را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.
مطلب مرتبط را بخوانید: