فرهیختگان: در روزهای گذشته آمارهایی منتشر شده که نشان میدهد ایران در میان کشورهای جهان، رتبه دوم را از نظر تعداد فعالان فضای مجازی و بلاگرها به شاغلین خود اختصاص داده است. در این میان تعداد قابل توجهی از فعالان این حوزه، نسل جوان و نوجوان به حساب میآیند. با این حال اهدافی مانند کسب درآمد، معروف شدن و دسترسی آسان و راحت به محیط سرگرمی باعث شده تا جوانان وقت و عمر خود را در این بستر بگذرانند. امیر مجرد، پژوهشگر رسانه با اشاره به اینکه فضای اینفلوئنسری سبب شده تا جوانان کمتر به فکر شغلهای ثابت مانند کارمندی در یک شرکت و یا نهادهای مختلف باشند، هشدار میدهد که به مرور زمان این شبکهها باعث سطحی و بیعمق شدن فعالان و کاربران و حتی جامعه میشوند. همچنین با اشاره به عملکرد ضعیف رسانههای رسمی، آن را به عنوان عاملی جهت جذب نسلهای متفاوت به فضای بلاگری میداند. همچنین محمدرضا اصنافی، کارشناس مدیریت رسانه با اشاره به علل جذب جوانان و نوجوانان به فضای رسانهای از این فضا به عنوان یک محل درآمد آسان یاد کرده و در خصوص نحوه مدیریت حکمرانی رسانه نکاتی را مطرح میکند تا جامعه و بالاخص جوانان در برابر تولیدات مبتذل و فاقد ارزش ایمن بمانند.
روز به روز به تعداد اینفلوئنسرها اضافه میشود
امیر مجرد در خصوص آمار منتشر شده درخصوص فعالیت قابل توجه ایرانیان و ابعاد مختلف تولیدات اینفلوئنسرها میگوید: «گزارشی که اخیراً منتشر شده نشان میدهد که ایران در رتبه بالایی از نظر میزان بلاگرها و فعالان فضای مجازی است. شاید این گزارش اشتباهاتی هم داشته باشد، اما غلط نیست و واضح است که امروز حجم بسیار زیادی از بلاگرها در کشورمان وجود دارند. نسبت به دهه قبل در کشورمان میزان گرایش به بلاگری و تولید محتوا بر پایه فضای سوشال بسیار پررنگتر شده است. ما با یک مسئله چندوجهی مواجه هستیم. بلاگری ابعاد و اشکال مختلفی دارد و با یک مدل و شکل مشخص نیست. اینفلوئنسرهای واینری را داریم، اینفلوئنسرهای لایف استایل را داریم که خودشان چند مدل مختلف هستند. برخی اینفلوئنسرها هم در حیطه غذا و آشپزی فعالیت دارند و آنها هم انواع مختلفی دارند. پس هم تقسیمبندی حیطههای فعالیتی اینفلوئنسرها و بلاگرها مختلف و متنوع است و هم بحث و تحلیل در خصوص آنها گسترده است. جنبههای بسیاری مانند اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و... وجود دارد و بلاگری مؤلفهای چندبعدی است.»
تبدیل اینفلوئنسری به شغل پارهوقت
مجرد با اشاره به درآمدهای کم و لزوم داشتن کارهای پارهوقت میگوید: «در مورد ریشه علاقه و سوق به سمت بلاگری در ایران چند موضوع وجود دارد. یکی از موضوعات مهم میزان کم حقوق زندگی کارمندی است. حقوقهای امروزی کفاف زندگی را نمیدهد و به همین دلیل افراد برای رفاه بیشتر و زندگی بهتر علاوه بر شغل اصلی خودشان به دنبال کارهای دیگر میگردند. کارمندی کردن از جایی به بعد جوابگوی هزینههای زندگی نیست. انسان هم علائق زیادی دارد که رسیدن به آنها سخت است و باید یک تدبیر دیگری انجام بدهد تا بتواند به آن علائق برسد. از طرفی هم کار کردن چند شیفت تقریباً شدنی نیست و سخت است. به همین دلیل افراد به کار کردن در بستر فضای مجازی و بلاگری که هم پردرآمد است و هم زمان کاری مشخصی ندارد تمایل پیدا میکنند. پایه حقوقی در ایران کم است و این یکی از دلایل اصلی تمایل افراد به اینفلوئنسری است.»
فضای مجازی تبدیل به محل کسب درآمد نسل Z شده است
مجرد در خصوص دلیل گرایش نسل جوان و گرایش زنان و افراد میانسال به بلاگر شدن میگوید: «در نسل جدید و جوان جامعه این رویکرد به وجود آمده است که ترجیح میدهد در خانه بنشیند، به خودش سختی ندهد و با یک ایدهپردازی ساده و تولید محتوا، یک صفحه مجازی را تبدیل به یک صفحه پربازدید کند و بعدش با تبلیغ گرفتن کسب درآمد کند. درآمدی که چندبرابر زندگی کارمندی است. یک گروه دیگر، اکثراً افراد میانسال و زنان هستند. به دلیل سبک جدید زندگی شهری و از بین رفتن تفریحات و روزمرههایی که در زندگی یکی دو دهه قبل وجود داشت، سرگرمی و اوقات فراغتی دیگر وجود ندارد. قبلاً خانهها حیاطدار بود و تفریحات آنها زیاد بود. اما در زندگی امروزی با توجه به تورم زیاد و آپارتماننشینی سرگرمیای وجود ندارد. به همین دلیل معمولاً زنان با ایجاد یک پیج روزمره و لایف استایل، علاوه برسرگرم کردن خودشان درآمد فوقالعاده خوبی کسب کرده و بعضاً نسبت به همسرشان چندین برابر درآمد کسب میکنند. از این طریق هم خودشان سرگرم میشوند و هم دیگران را سرگرم میکنند. در چند سال گذشته و در ابتدای شکلگیری تبلیغات کسب و کارها و محصولات در فضای مجازی، فروشندهها تمایلی به فروش در فضای مجازی نداشتند و با آن بیگانه بودند، اما رفتهرفته این فضا تغییر کرد و امروز بسیاری از فروشگاهها حجم بیشتر فروششان از طریق فضای مجازی است. امروزه کسبه ترجیح میدهند به جای ده تا کارگر، دوتا کارگر داشته باشند و هزینه سایر کارگرها را برای تبلیغات هزینه کنند.»
بعضی جوانان به دلیل بیشغلی به سراغ اینفلوئنسری میروند
مجرد با اشاره به فرایند سخت کار پیدا کردن با درآمد کم در مقایسه به سهولت کار در فضای مجازی میگوید: «مشکل بسیاری از جوانان ما در مرحله پیدا کردن کار، این است که جوانی که فارغالتحصیل میشود معمولاً روزمه کاری و تجربه کاری ندارد. برای همین جایی استخدام نمیشود. چون برای اکثر مشاغل تجربه کاری مهم است. گاهی اوقات هم برعکس؛ تجربه کاری وجود دارد ولی مدرک تحصیلی وجود ندارد. این پارادوکس منجر میشود به اینکه جوانان جویای کار بیکار بمانند و نهایتاً به آنها پیشنهاد کارآموزی بدون حقوق داده شود. این موضوع باعث میشود جوانان به جای اینکه این فرایند طولانیمدت را برای شغلهایی کمدرآمد طی کنند، به سمت شغلهایی مثل بلاگری و تولید محتوا بروند که نه رزومه و نه مدرک خاصی نیاز دارد. فرد جوان یک گوشی دستش میگیرد و از زندگی خودش تولید محتوا میکند و بعد از مدتی جیب پرپولی پیدا میکند.»
بلاگری و اینفلوئنسری فهم جامعه را حداقلی میکند
امیر مجرد در خصوص تأثیر بلاگری در جامعه ایران بیان کرد: «بلاگری و اینفلوئنسری فعلی محتوا را به حداقل رسانده است. جامعهای حداقلی، کشوری حداقلی میسازد. بلاگری و اینفلوئنسری میتواند شبیه یوتیوب باشد. البته یوتیوب نیز اکنون به سمت محتوای حداقلی و جلب توجه مانند اینستاگرام حرکت کرده است. اما یک حالت دانشگاهی نیز وجود دارد که در آن خوراک غنی ارائه میشود و این ارزش دیدن و دنبال کردن را دارد. در مقابل، حالتی نیز هست که صرفاً برای گرفتن ویو و جمع کردن مخاطب برای جلب توجه و کسب درآمد از طریق آن انجام میشود. در این حالت نمیتوان گفت وضعیت فعلی بلاگری و اینفلوئنسری خوب است.»
ضعف رسانۀ رسمی در رشد بلاگری بیتأثیر نیست
علاوه بر نقطه قوت شبکههای مجازی، یکی از عواملی که باعث شده تا کاربران ایرانی جزء فعالترینها کاربران در جهان محسوب شوند عدم قوت رسانههای رسمی و ملی بوده است. اصنافی با اشاره به این نکته معتقد است: «بخش دیگر، ضعف رسانههای رسمی است. زمانی که رسانههای رسمی توانایی پاسخ به نیاز جامعه را ندارند، یک شکاف بین ذائقه عمومی و مصرف و تولید رسانه رسمی وجود دارد. رسانه رسمی توانایی پاسخگویی به ذائقه سرگرمی مردم را ندارد. بنابراین، بازاری که هم بزرگ است، هم رقبای ضعیفی دارد و هم در خود بازار، رقبای رسانههای رسمی ضعیف هستند. وقتی این اتفاق میافتد، مصرف بالا میرود و وقتی مصرف بالا میرود، پاسخ به این نیاز هم بیشتر میشود.»
گزارش کامل را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.