سید علی زیدی: از هفتم اکتبر 2023 تا همین حالا که «فرهیختگان» را در دست گرفتهاید و در حال خواندن «وقایع اسرائیلیه» هستید، تشکیلات نظامی رژیم از شقههای امنیتی گرفته تا گردانهای لجستیکی، شبی نبوده که کارمندانش را با خیالی آسوده راهی تختخواب کند و نقطۀ اوج این تشویش هم برابر میشود با 12 روز عجیبی که در انتهای خرداد ماه در مصاف با ایران تجربه کرد و حالا هم که به جان سوریۀ پسااسد افتاده است.
سؤال اینجاست که چرخ این حجم از تراکنش نظامی در دو سال و اندی گذشته که با باد هوا نمیچرخد؟ از سرباز رژیم گرفته تا تکتک موشکهای تاد و پیکان و فلاخن، برای رضای یهوه نیمگامی برنمیدارند و بابت ریز و درشت عناصر درگیر جنگ، رژیم باید سر کیسه را شل کند و حال در مرقوم امروز میخواهیم ببینیم که این سر کیسه چگونه شل میگردد.
رژیم همین الان و بدون درنظر گرفتن پاچه گرفتنهای اخیرش در سوریه نیز بابت جنگ هزینۀ هنگفتی را متحمل میشود. برآوردها نشان میدهد که یک جنگ یک ماهه میتواند حدود ۱۲ میلیارد دلار برای اسرائیل هزینه داشته باشد و هزینههای نظامی روزانه به طور متوسط ۷۲۵ میلیون دلار میشود. اگر در جنگ بلندمدتی با رقیبی مانند ایران زیرساختهای غیرنظامی بیشتری مورد هدف قرار بگیرند، این هزینهها میتواند به شدت افزایش یابد.
بیش از ۵۰۰۰ اسرائیلی به دلیل حملات موشکی از خانههای خود تخلیه شدهاند. کمبود نیروی کار با بسیج دهها هزار نیروی ذخیره که بسیاری از آنها از بخشهای حیاتی فناوری پیشرفته و صنعتی هستند، رو به وخامت است. تا پایان سال ۲۰۲۴، جنگ غزه بیش از 67.5 میلیارد دلار برای اسرائیل هزینه داشته است، البته به جز خسارات قابل توجه غیرنظامیان و زیرساختها و زیانهای اقتصادی گستردهتر که تعیین کمیت آنها همچنان دشوار است.
یک پیروزی نظامی سریع ممکن است برخی از تأثیرات اقتصادی را کاهش دهد، اما یک جنگ طولانیمدت میتواند به شدت به رشد اقتصادی اسرائیل آسیب برساند، ثبات مالی را تحت تأثیر قرار دهد و به طور بالقوه به رتبه اعتباری بینالمللی آن آسیب برساند.
افزایش بودجه دفاعی
پنجشنبه هفته گذشته وزارت دارایی و دفاع در بیانیهای مشترک اعلام کردند با توجه به چالشهای امنیتی پیش آمده نه تنها در سال 2026 بلکه در سال جاری نیز هزینههای دفاعی 42 میلیارد شکل، 12.5 میلیارد دلار، افزایش خواهد یافت. در این بیانیه قید شده است که موافقت با تأمین این بودجه میتواند از قراردادهای فوری و اضطراری حمایت کند. این افزایش بودجه نه تنها بهمنظور تقویت زیرساختهای دفاعی و سامانههای گنبد آهنین بود، بلکه مستقیماً به هزینههای ناشی از درگیری با ایران مربوط میشود. بسیاری از تحلیلگران، این افزایش را نشانهای از پیشبینی دولت برای ادامهدار بودن سطح بالای تنش با ایران دانستهاند.
وزیر دارایی، بزالل اسموتریچ، در این رابطه گفته است «بودجه جدید دفاعی بهطور کامل هزینههای نبرد شدید در غزه را پوشش میدهد، در کنار آمادگیهای جامع امنیتی برای تمامی تهدیدها از جنوب، شمال و جبهههای دورتر.» هزینه سالانه فعلی دفاعی ۱۱۰ میلیارد شِکِل است که حدود ۹٪ از تولید ناخالص داخلی است از مجموع بودجه سال ۲۰۲۵ که ۷۵۶ میلیارد شِکِل میباشد. عامیر بارام، مدیر کل وزارت دفاع، گفت: «تأمین مالی مازاد بودجهای این امکان را به وزارت دفاع میدهد که فوراً قراردادهای خرید سلاح و مهماتی را که برای پر کردن ذخایر تخلیهشده و پشتیبانی از عملیات جاری ارتش اسرائیل (IDF) نیاز است، امضا کند.»
آمریکا
همواره از همان دهههای ابتدایی تأسیس رژیم، بخشی از هزینههای تأمین امنیت رژیم و جنگافروزیهای آن به حساب ایالات متحده فاکتور میشده و میشود و خواهد شد و بالاترین سطح این فاکتورها هم حتماً مربوط به طوفان الاقصی به اینور میشود. در سال 2016، در دورۀ ریاستجمهوری اوباما، ذیل عنوان Foreign Military Financing (FMF) یعنی تأمین مالی خارجی، آمریکا متعهد شد تا 10 سال 38 میلیارد دلار کمک نظامی به رژیم کند که میشود با یک حساب سرانگشتی، سالی 3.8 میلیارد دلار. اضافه بر این کمک سالانه، پس از هفت اکتبر بایدن سریعاً یک بسته حمایتی پیشنهادی بالغ بر 14.5 میلیارد دلار را آماده کرد. در سپتامبر ۲۰۲۴، رژیم اسرائیل اعلام کرد موفق به تأمین یک بسته کمک مالی به مبلغ ۸.۷ میلیارد دلار از ایالات متحده شده است. این بسته شامل ۳.۵ میلیارد دلار برای خریدهای ضروری نظامی در زمان جنگ و ۵.۲ میلیارد دلار برای تقویت سیستمهای دفاع هوایی مانند گنبد آهنین، فلاخن داوود و یک سیستم لیزری پیشرفته میباشد. این توافق پس از مذاکرات میان مقامات وزارت دفاع اسرائیل و مقامات دفاعی ایالات متحده در پنتاگون نهایی شد. سرجمع براساس گزارش دانشگاه براون از اکتبر 2023 تا اکتبر سال بعدش ایالات متحده 17.9 میلیارد دلار به رژیم کمک کرد.
غیر از این ارقام کلان و براساس دادههای منتشر شده، کمکهای خردتری نیز به صورت مداوم به رژیم تزریق میشده. در ماه می 2024 یک میلیارد دلار سلاح، نوامبر 680 میلیون دلار، ژانویه 2025 نیز 8.8 میلیارد دلار سلاح در اختیار رژیم قرار داده شده که در فقره آخر برخی نمایندگان سنا در پی این بودند که قانونی برای ممنوعیت فروش این حجم از سلاح به رژیم را به تصویب برسانند که با هشتاد و اندی رأی، نقش بر آب شد.
بده در راه یهوه
یکی از راههای جذب کمکهای مالی در یهود که از قضا این هم سابقۀ تاریخی دارد و نشانگر انسجام تشکیلاتی آنان است، کمکهای مردمی یهودیان سراسر دنیا به رژیم میباشد. طبق گزارش Jewish People Policy Institute، از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تا فوریه ۲۰۲۴، دیاسپورای یهودی بالغ بر ۱.۴۱ میلیارد دلار کمک نقدی به نهادهای اسرائیلی ارسال کرده که حدود نیمی از آن از طریق فدراسیونهای یهودیان آمریکای شمالی (JFNA) بوده است. مؤسسات یهودی دیگری هم کمکهایی تهیه کردند. Jewish Federations 850 میلیون دلار، UJA 156 میلیون دلار و JFNA 897 میلیون دلار کمک کردند.
صندوقهای خیریه بزرگ مانند Friends of the IDF نیز در این دوره فعال بودهاند. این نهاد تا پایان سال 2024 حدود 280 میلیون دلار جمعآوری کرده که بیش از 101 میلیون دلار آن مستقیماً به ارتش و خانوادههای نظامیان اختصاص یافته است.
اوراق قرضه دیاسپوریک
افزون بر این، اوراق قرضه موسوم به Diaspora Bonds که دولت اسرائیل در میان یهودیان جهان عرضه کرده، حدود ۳.۵ میلیارد دلار جذب سرمایه داشتهاند که بخش عمدهای از آن در بازه زمانی بحرانی بعد از حملات ایران صورت گرفته است. این اوراق با نرخ بهره پایینتر از اوراق بازار آزاد عرضه شدهاند و نشان از تعهد دیاسپورا به حمایت از دولت اسرائیل دارند.
از این جیب به آن جیب
صنعت دفاعی اسرائیل نیز سهم مهمی در تأمین منابع مالی این درگیری ایفا کرده است. به گزارش روزنامه دمارکر، صادرات تجهیزات نظامی اسرائیل در سال گذشته با رشد قابلتوجهی مواجه شد. سفارشهای نظامی از کشورهای آمریکای لاتین، اروپای شرقی و برخی کشورهای آسیایی، درآمدهای ارزی قابلتوجهی را نصیب صنایع دفاعی اسرائیل کرده که بخشی از آن برای پوشش هزینههای جنگ صرف شده است. این رشد صادرات تا حدی نگرانیها از کسری بودجه را کاهش داده است. برای مثال در یک مورد رژیم در دسامبر 2024 توانست یک قرارداد دفاعی بابت فروش سامانه دفاع هوایی باراک ام ایکس با اسلواکی به مبلغ 582 میلیون دلار ببندد.
تتمۀ کلام
تتمۀ کلام اینکه، رژیم در تأمین هزینههای جنگ از هفت اکتبر به این سو در جبهههای گوناگون، به ترکیبی از منابع داخلی و خارجی متوسل شده است: از افزایش بودجه دفاعی گرفته تا بهرهبرداری از صادرات نظامی، کمکهای آمریکا، مشارکت بیسابقه دیاسپورا، استفاده از ذخایر ارزی، افزایش بدهی و سیاستهای مالی انقباضی. با اینحال، این روند در بلندمدت ممکن است پایداری اقتصادی رژیم را تحتتأثیر قرار دهد، خصوصاً اگر این گسترش جبههها بهصورت فزاینده ادامهدار باشد یا سطح درگیری از جنگ محدود فراتر برود. پیامدهای اجتماعی، روانی و اقتصادی این جنگ، بهمراتب فراتر از ترازنامههای مالی دولت است و میتواند بر آینده سیاسی و اقتصادی رژیم نیز سایه بیندازد و باید دید که این سگ هار تا کجا میتواند از پس هزینههای گاز گرفتن پاچههای اهالی خاورمیانه بربیاید.