کد خبر: 211456

جنگ‌سایه‌ها

ادعای آمریکایی‌ها درباره بازسازی گروه‌های مقاومت توسط ایران

بسیاری از جریان‌های ضدجنگ در غرب و نیز برخی از تحلیلگران مستقل جهانی، تحریم‌ها و حملات مکرر به جبهه مقاومت باعث شده ایران و متحدانش، برای حفظ توازن قوا، ناچار به اقداماتی پیش‌دستانه شوند. 

ناعمه اصفهانیان، وقایع اسرائیلیه: وال‌استریت ژورنال با انتشار گزارشی تحت عنوان «ایران در حال تجدید قوای نظامی متحدان خود است» مدعی شد از موج تازه‌ای از انتقال تسلیحات ایران به متحدان منطقه‌ای‌اش، به‌ویژه انصارالله یمن و حزب‌الله لبنان، پرده برداشت. این گزارش ادعا می‌کند پس از حملات اخیر آمریکا و رژیم اسرائیل به مواضع حوثی‌ها، ایران با سرعت قابل‌توجهی به بازسازی زرادخانه آن‌ها پرداخته است؛ هم‌زمان محموله‌هایی از عراق به سوریه نیز ارسال می‌شود. این تحرکات که با دقت زمانی و حجمی چشم‌گیر انجام می‌گیرد، حاوی پیام‌ها و پیامد‌های مهمی است؛ چه برای محور مقاومت و چه برای دشمنان آن. 

توقیف گسترده تسلیحات؛ تأییدی بر حمایت نظامی مداوم ایران

در تاریخ ۱۸ ژوئیه ۲۰۲۵، روزنامه آمریکایی وال‌استریت ژورنال گزارشی با عنوان Iran Is Moving to Rearm Its Militia Allies   منتشر کرد که بلافاصله در فضای رسانه‌ای و تحلیلی جهان بازتاب گسترده‌ای یافت. این گزارش مدعی است به بررسی موج جدید ارسال تسلیحات از سوی ایران به متحدانش در خاورمیانه ازجمله جنبش انصارالله یمن (حوثی‌ها)، حزب‌الله لبنان و گروه‌های مقاومت فعال در سوریه می‌پردازد. در بخشی از این گزارش ادعا شده است: «زمان‌بندی و حجم این ارسال‌ها نشان می‌دهد که ایران به سرعت در حال پر کردن انبار‌های تسلیحاتی حوثی‌هاست.» هم‌زمان منابع اطلاعاتی غربی نیز مدعی افزایش تحرکات لجستیکی در مرزهای عراق و سوریه خبر شده‌اند که به گفته آن‌ها نشانه‌ای از تدارکات نظامی تازه‌ای برای گروه‌های مقاومت است. 

به ادعای گزارش وال‌استریت، در هفته جاری نیرو‌های وابسته به دولت یمن، یک محموله بزرگ تجهیزات پیشرفته نظامی شامل موشک‌ها، قطعات پهپاد و کلاهک‌های جنگی را که برای انصارالله در سواحل دریای سرخ ارسال شده بود، توقیف کردند. براساس ادعای این گزارش این محموله در یک قایق سنتی (دهو) پنهان شده و زیر جعبه‌های کولر گازی جاسازی شده بود و در میان تجهیزات پیشرفته، موشک‌های ضدکشتی «قادر» ساخت ایران و قطعات سامانه پدافند هوایی «صقر» دیده می‌شد که پیش‌تر توسط انصارالله در حملات علیه پهپاد‌های آمریکایی استفاده شده بود. 

ستاد فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) ادعا کرد این بزرگ‌ترین توقیف تسلیحات متعارف ایرانی توسط نیروهای یمن تاکنون بوده و مجموع آن به ۷۵۰ تن تجهیزات نظامی پیشرفته می‌رسد. بر اساس ادعای این گزارش‌ها، این محموله شامل موشک‌های کروز، کلاهک‌های جنگی، اجزای هدف‌گیری و موتور‌های پهپاد بوده است. وال‌استریت ژورنال ادعا کرد که این محموله، زیر بار جعلی پنهان شده بود و پس از عبور از آب‌های شرق آفریقا رهگیری شد که نشان‌دهنده روش‌های پیچیده و مخفیانه‌ای است که ایران برای پشتیبانی از متحدانش به کار می‌برد. 

«محمد الباشا»، بنیان‌گذار گزارش امنیتی «باشا ریپورت» در آمریکا، مدعی شد که مقیاس و زمان‌بندی این محموله به‌وضوح نشان می‌دهد ایران به‌دنبال پر کردن سریع ذخایر حوثی‌هاست که در پی حملات آمریکا تخلیه شده‌اند. او ادعا کرد بازسازی این تسلیحات برای تهران اهمیت راهبردی دارد؛ چراکه به ایران امکان می‌دهد فشار بر اسرائیل و مسیر‌های کشتیرانی تجاری در دریای سرخ - منطقه‌ای حیاتی برای تجارت جهانی - را حفظ کند. 

به گفته جروزالم پست، در سوریه نیز دولت جدید این کشور که به‌طور فزاینده‌ای موضعی خصمانه نسبت به تهران اتخاذ کرده، موفق به توقیف چندین محموله سلاح ارسالی به حزب‌الله لبنان شده است. این محموله‌ها شامل راکت‌های گراد و دیگر تسلیحات مورد استفاده در سامانه‌های پرتاب چندگانه بودند. در همین حال، ارتش لبنان نیز محموله‌هایی ازجمله موشک‌های ضدزره ساخت روسیه را که از مسیر سوریه به لبنان وارد می‌شدند، رهگیری کرده است. 

«مایکل نایتز»، پژوهشگر ارشد مؤسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک، مدعی شد که روند رو به رشد قاچاق سلاح نشان می‌دهد ایران با وجود شکست‌های نظامی، همچنان به حمایت از نیرو‌های مقاومت ادامه می‌دهد. مایکل نایتز در اظهارنظری مدعی شد: «ایران در حال بازسازی حضور خود در منطقه شام (سوریه و لبنان) از طریق ارسال موشک به حزب‌الله و ارسال تسلیحات از عراق به سوریه است. این تجارت تسلیحاتی بخشی از راهبرد مستمر ایران برای حفظ نفوذ منطقه‌ای‌اش است.» 

گفتنی است که در واکنش به این اتهامات و ادعاها، اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت خارجه ایران هرگونه ارسال سلاح به یمن را تکذیب کرد و آن را «اتهامی بی‌اساس» خواند. او ابراز کرد که تهران هیچ نقشی در تأمین سلاح برای نیرو‌های شبه‌نظامی یمنی ندارد. 

واکنش‌ها و نگاه جهانی

انتشار این گزارش اتهامی، به‌ویژه در مقطع حساسی که خاورمیانه درگیر تنش‌های نظامی و دیپلماتیک گسترده است، با تحلیل‌های متناقضی در سطح جهان روبه‌رو شد. بخش بزرگی از تحلیلگران غربی، این تحرکات را به‌عنوان «دخالت ایران در امور داخلی کشور‌های عربی» یا «بی‌ثبات‌سازی منطقه» توصیف کردند. آن‌ها بازسازی تسلیحاتی حوثی‌ها را نه به‌عنوان دفاع مشروع، بلکه بخشی از پروژه‌ ژئوپلیتیکی ایران برای گسترش نفوذ در منطقه تفسیر می‌کنند. کشور‌هایی چون عربستان سعودی، امارات و بحرین با استناد به این گزارش، بار دیگر خواستار فشار‌های دیپلماتیک و تحریم‌های جدید علیه ایران شدند و آن را تهدیدی برای امنیت خلیج فارس دانستند. اما بسیاری از جریان‌های ضدجنگ در غرب و نیز برخی از تحلیلگران مستقل جهانی، این تحرکات را در چهارچوب حق مقاومت ملت‌ها در برابر تجاوز خارجی تحلیل کردند. از نگاه آنان، تحریم‌ها و حملات مکرر به جبهه مقاومت باعث شده ایران و متحدانش، برای حفظ توازن قوا، ناچار به اقداماتی پیش‌دستانه شوند. 

تحلیلگران بر این باوراند که گزارش ادعایی وال‌استریت ژورنال اگرچه با هدف هشدار و تهییج افکار عمومی غربی منتشر شده، اما به‌طور غیرمستقیم بر چند نکته کلیدی می‌پردازد: انسجام ساختار تدارکاتی محور مقاومت، استمرار اراده‌ ایران برای حمایت از متحدان منطقه‌ای خود و شکست نسبی تلاش‌های آمریکا و رژیم اسرائیل برای تضعیف مقاومت از طریق حملات هوایی.

مخاطرات پیش‌روی محور مقاومت

بازتاب جهانی گزارش ادعایی وال‌استریت ژورنال، بی‌تردید بهانه‌ای تازه برای ایالات متحده، رژیم عبری و متحدانشان خواهد بود تا ایران را همچنان به‌عنوان «عامل بی‌ثباتی در منطقه» معرفی کرده و موج تازه‌ای از تحریم‌ها یا حتی اقدامات نظامی هدفمند را علیه آن یا متحدانش توجیه کنند. در فضایی که رسانه‌های غربی به‌شدت در تلاش‌ هستند چهره‌ای خشونت‌طلب از مقاومت ارائه دهند، انتشار چنین گزارش‌هایی خوراک تبلیغاتی گسترده‌ای برای تطهیر تجاوزات رژیم اسرائیل و آمریکا فراهم می‌کند و مشروعیت اقدامات دفاعی جبهه مقاومت را زیر سؤال می‌برد. همچنین تحرکات تسلیحاتی می‌توانند زمینه‌ساز درگیری‌های پراکنده‌تر و شدیدتر در سوریه، لبنان و یمن شوند و خطر ورود مستقیم بیشتر بازیگران خارجی به میدان جنگ را افزایش دهند. 

بازتعریف قدرت و بازدارندگی مقاومت

از سوی دیگر اما تجدید و تجهیز زرادخانه‌های مقاومت درواقع تلاشی برای بازگرداندن توازن نظامی است که پس از حملات هوایی دشمنان دچار خلل شده بود. این اقدام از منظر راهبردی، نه حمله بلکه دفاع پیش‌دستانه برای جلوگیری از تکرار تجاوزات است. سرعت و حجم ارسال تسلیحات به متحدان در چند جبهه، نشان از عمق راهبردی، انسجام زنجیره تأمین و توان ایران برای مدیریت هم‌زمان چند میدان نبرد دارد. این خود عاملی بازدارنده در برابر هرگونه طمع‌ورزی نظامی از سوی دشمنان محسوب می‌شود. در شرایطی که متحدان ایران در خط مقدم مواجهه با رژیم صهیونیستی و آمریکا هستند، دریافت حمایت فوری از سوی تهران باعث تقویت روحیه، انسجام جبهه و افزایش اعتماد متقابل میان گروه‌های مقاومت می‌شود.

جنگ رسانه‌ای - میدانی فراتر از تسلیحات

گزارش ادعایی وال‌استریت ژورنال، فارغ از نیتش، سندی غیرمستقیم از واقعیت پایدار و پیچیده منطقه است: محور مقاومت زنده است، در حال ترمیم توان خود است و هنوز برای دشمنانش یک تهدید واقعی محسوب می‌شود. اما نباید فراموش کرد که این بازی دو سویه است: همان‌طور که تقویت نظامی می‌تواند بازدارنده باشد، در عین حال می‌تواند بهانه‌ای برای حملات بیشتر دشمنان شود. از این‌رو، مسیر آینده مقاومت، نه صرفاً بر قدرت نظامی، بلکه بر توان هوشمندانه مدیریت رسانه‌ای، دیپلماسی عمومی و حفظ مشروعیت مردمی در سطح جهانی استوار خواهد بود. در این نبرد پیچیده، افکار عمومی شاید مهم‌ترین میدان نبرد آینده باشد.