24 مرداد 1403، سیدعباس صالحی برای صندلی خیابان بهارستان، 9 صفحه برنامه منتشر و به مجلس تقدیم کرد. دو روز بعد برنامه اصلاح میشود و از 8 صفحه به 17 صفحه میرسد. جزئیات بیشتر شده و چند وعده، البته به صورت کلی، اضافه میشود. برنامه صالحی یکی از مختصرترین برنامههای وزراست و صالحی با همان برنامه 272 رأی میآورد؛ یعنی تنها 16 نفر به صالحی رأی نمیدهند. حدود یک سال از حضور صالحی روی صندلی وزارت ارشاد میگذرد (که دقیقش میشود 11 ماه و 7 روز )، تنها معیار در دست رسانهها برای ارزیابی صالحی همان برنامه 17 صفحهای است؛ برنامهای که اگر مقدمه، فهرست و صفحه معرفیاش را حذف کنیم 14 صفحه برای ارزیابی میماند، 14 صفحهای که فارغ از کلیگوییها 34 برنامه را در ذیل 4 کلانبرنامه و 7 حوزه مختلف منتشر کرده است. پیش از بررسی برنامه صالحی این را باید در نظر گرفت؛ روی اجرایش جنگ، تغییرات مدیریتی سال اول و موضوعاتی از این قبیل اثرگذار بوده و قطعاً بررسی عملکرد صالحی نیز باید با در نظر گرفتن همین موضوعات انجام شود.
برنامه صالحی ذیل چهار 4 کلانبرنامه تعریف شده؛ «کلانبرنامه1: مردمیسازی و عدالت فرهنگی»، «کلانبرنامه2: کاربست فناوریهای نوین برای بهبود تنظیمگری و مقرراتگذاری»، «کلانبرنامه3: رونق اقتصاد فرهنگ و توسعه صادرات فرهنگی» و «کلانبرنامه4: پاسداشت و تقویت اصالت و هویت ایرانی-اسلامی». این چهار کلانبرنامه در قیاس با برنامه او برای وزارت فرهنگ در سال 1396، تغییرات قابل توجهی داشته؛ صالحی در برنامه سال 96 خود، سه هدف تعیین کرده است: «صیانت و تعالی هویت و سبک زندگی اسلامی – ایرانی»، حمایت و تقویت آفرینشهای فرهنگی و هنری» و «ارائه نقش پیشتاز و الهامبخش فرهنگی ایران در منطقه و جهان». به طور مشخصی برنامههای صالحی در سال 1403 در نسبت با 7 سال قبلتر جزئیتر شده و محور اصلی روی اقتصاد فرهنگ و مسأله عدالت فرهنگی رفته است و قرار بود بر همین مبنا هم اقدامات صالحی در ارشاد، صورت بپذیرد و عملیاتیتر شود. قرار است در این گزارش اقدامات صالحی 1404 را مورد بررسی قرار دهیم، اقداماتی که ذیل 6 معاونت ارشاد انجام شده و بحثهای زیادی با خود به همراه دارد:
محور اول: سنتها، نهادها، آیینها و ارزشهای اسلامی و ملی
در برنامه صالحی 7 محور تعیین شده است که اولین مورد آن مربوط به «سنتها، نهادها، آیینها و ارزشهای اسلامی و ملی» است که ذیل آن 7 محور اجرایی آمده است: «حمایت از توسعه تولید و ترویج آثار و محصولات فرهنگی، هنری و رسانههای مجازی»، «تقویت آفرینشهای فرهنگی و هنری کانونهای فرهنگی و هنری مساجد»، «حمایت از برنامههای ناظر به تولید و ترویج مفاهیم قرآن و اهلبیت(ع) توسط مؤسسات قرآنی»، «حمایت از حفظ و تقویت خردهفرهنگهای اقوام و مذاهب در نقاط مختلف کشور»، «حمایت از توسعه، تولید و ترویج آثار محصولات فرهنگی و هنری بومی اقوام ایرانی»، «حمایت از شخصیتپردازی و تولید کالاهای فرهنگی برای ترویج و نهادینهسازی مفاخر دینی، ملی و انقلابی» و «استفاده از ظرفیتهای وقف و امور خیریه برای تقویت اقتصاد فرهنگ».
بر اساس آنچه صالحی در برنامه خود اعلام کرده، به مسأله مساجد، مردمیسازی تولیدات فرهنگی به واسطه محلهها، شخصیتپردازی در حوزه مد و لباس و همچنین افزایش تولیدات با موضوعات اعتقادی و فرهنگی و اسلامی توجه نشان داده شده. با این حال به جز چند اجلاسیه و اقداماتی ذیل جشنواره مد و لباس فجر و فردخت(که البته به دلیلی نزدیک به دولت قبل از اقدامات مشترک دولت سیزدهم و چهاردهم فرض میشود) و نمایشگاههای استانی (که آن هم به صورت پراکنده و نه در همه استانها انجام شده) اقدام دیگری صورت نگرفته است.
محور دوم: کتاب و چاپ و نشر
وزیر ارشاد چند روز پیش از نمایشگاه کتاب معاونت امور فرهنگی وزارتخانهاش را منصوب کرد و از وقت اضافهایترین مدیران و معاونتهای دولت چهاردهم لقب گرفت. از طرفی اتفاقاتی مثل گرانی کتاب و کاغذ، عدم حضور مؤثر در نمایشگاههای بینالمللی و اقدامات کماثری مثل فلوشیپ در نمایشگاه کتاب نتیجهبخش نبود و حتی احداث حدود 24 کتابخانه جدید هم نتوانست تحولی را رقم بزند، با این حال، افزایش میزان فروش و بازدید در نمایشگاه کتاب امسال مشهود بود که باعث شد، معاون فرهنگی ارشاد نمره متوسطی در مهمترین رویداد کتابی کشور داشته باشد.
با این همه به نظر میرسد حضور انتشاراتهای ایرانی در منطقه کماکان ادامه دارد، هر چند اقدام تحولی خاصی در این زمینه انجام نشده و میزان انتشار تولیدات مختلف فرهنگی داخلی به کشورهای همسایه بر اساس همان مقدار سالهای گذشته است. از طرفی روی تقویت ارزشها و نمادهای ایرانی روی کتابها تأکید شده که این موضوع هم چندان شامل تحول نشده و سیر کنونی برمبنای همانی است که در دولت قبلی بوده.
محور سوم: هنرهای نمایش، تجسمی و موسیقی
در میان معاونتهای مختلف ارشاد دولت چهاردهم، یکی از پرخبرترین معاونتها مربوط به معاونت هنری ارشاد بود. نادره رضایی یکی از اولین معاونهایی است که توسط صالحی منصوب شده و میتوان او را یکی از چهرههای قابل بحثِ زن در وزارت ارشاد دولت چهاردهم عنوان کرد. معاونت زیر نظر رضایی از طرفی با جشنوارههای مختلفی همچون فجر (در حوزه موسیقی، تئاتر و هنرهای تجسمی) مواجه شد و نیز با اتفاقاتی مانند جنگ روبهرو شد و نیاز به واکنش سریع داشت. با این همه عملکرد رضایی و صالحی از چند جهت مورد بررسی است؛ اول آنکه معاونت هنری تغییرات بسیاری را تجربه کرده و هر چند هفته یک بار دچار تغییر مدیریتی میشود، از طرفی حواشی بسیاری حول این معاونت شکل گرفت که باعث شد تنها معاونتی که ارشاد را به سرخط اخبار و حواشی میآورد، معاونت هنری باشد. اگر خوشبینانه هم بخواهیم به این معاونت نگاه کنیم باید به عملکرد او در جنگ 12 روزه و اقداماتی همچون کنسرت خیابانی نگاهی بیندازیم که توانست چراغهای وزارتخانه را در دوران جنگ روشن نگه دارد. با توجه به تمامی این اقدامات کماکان مسأله تمرکز رویدادهای موسیقایی در این معاونت و همچنین برخی اقدامات کمسود اما پرسروصدا باعث شده، معاونت هنری در یک سال اخیر نمره متوسطی بگیرد، باید دید در سال جدید رضایی و صالحی چقدر اقدامات این معاونت را به سمت واقعی و ملموس شدن برای مردم سوق میدهند.
در بررسی هنرهای نمایشی، تجسمی و موسیقی این را هم نباید فراموش کرد که درباره موضوعات اعلامی در برنامه صالحی موضوعاتی مانند تقویت صیانت از مالکیت تولیدگران صوتی و حمایت از ورود به بازار بینالمللی دیده میشود که چندان اقدام مؤثری در یک سال اخیر در این موارد شاهد نبودیم. از طرف دیگر گرانیهای قیمت بلیت در موسیقی و تئاتر از دیگر موضوعاتی است که با نگاه صالحی در حوزه عدالت فرهنگی همخوانی ندارد.
2 محور بدون اقدام (چهارم و هفتم): رسانه و تبلیغات و فضای مجازی و شبکههای اجتماعی
وزارت ارشاد در حوزه فضای مجازی و تبلیغات تقریباً اقدام مؤثری نداشت. از جهتی این موضوع را میتوان به دلیل چندوجهی بودن این موضوعات و درگیر بودن نهادهای مختلف در آن دانست ولی آنچه به نظر میرسد، ارشاد نتوانست آنچنان اقداماتی در راستای تحول در این حوزه را انجام دهد. به عنوان مثال در حوزه چندبندی که مربوط به سند راهبردی فضای مجازی بود، تنها اقدام مؤثر، نهایی کردن پیشنویس سند ساماندهی تبلیغات در فضای مجازی بود که البته آن هم پس از مدتی در میان اخبار گم شد. در حوزه خبر نیز ارشاد صرفاً سعی کرد، نگاه سلبی نداشته باشد و در ورطه ایجاب هم چندان حرکت فعالانهای نداشت. به عنوان مثال در برنامه صالحی آمده است: «شبکهسازی فعالیتهای محتوایی و میدانی رسانهای با فعالان متناظر خارجی» که خب عدم یا حضور کمرنگ رسانههای خارجی در رویدادهای مطرح کشور خود نشان از بیتوجهی به این موضوع در سالی که گذشت داشت. حتی اگر این موضوع را در نظر نگیریم باز هم ارشاد در موضوعاتی مثل «توسعه نظام محتوا و خدمات محتوایی در فضای مجازی»، «ترویج و ارتقای سواد فضای مجازی؛ از قبیل فرهنگ کاربری و هشیارسازی»، «طرح ارتقای ظرفیت مشارکتهای مردمی و تشکلهای مردم نهاد در فضای مجازی» و «حمایت از ایجاد و تقویت سامانهها و سکوهای فناوری پایه در ساحتهای تولید، نظارت و مصرف فرهنگی» اقدام قابل توجهی نداشت که باید دید در سال جدید، آیا اقدامات صالحی و معاونت رسانهای و تبلیغات اتفاقی رقم میخورد یا خیر.
محور پنجم: سینما، پویانمایی و بازیهای رایانهای
در حوزه پویانمایی شاید مهمترین اقدام دولت چهاردهم را بتوان منصوب کردن حامد جعفری به عنوان تهیهکننده انیمیشن به ریاست بنیاد سینمایی فارابی عنوان کرد. فارغ از این موضوع در مواجهه با برنامههای مختلف ارشاد در حوزه سینما، پویانمایی و بازیهای رایانهای چندان اقدام تحولیای انجام نشده. رائد فریدزاده به عنوان ریاست سازمان سینمایی در مصاحبهها و نشستهای مختلف از عزم این سازمان برای ورود سینما و پویانمایی ایران به بازار جهانی میگوید اما عملاً اقدام مؤثری در این باره دیده نمیشود. با این همه سیر انیمیشن در ایران مسیر رو به رشد و منطقی خود را در چند سال اخیر طی میکند و حضور در جشنوارههای بینالمللی و اسکار و البته فروش نسبتاً خوب در کشورهای همسایه و منطقه از اقدامات فعالان این عرصه است که به دلیل سابقه چندین ساله آنها نمیتوان گفت از دستاوردهای دولت چهاردهم محسوب میشود، با این حال باید دید آیا فریدزاده و صالحی برنامهای برای آینده حضور بینالمللی آثار ایرانی دارند یا اینکه برنامههایی همچون تقویت و حمایت از VODها در بازار بینالمللی و یا حمایت از تولید مشترک با سینماگران کشورهای همسایه به صورت جدی دنبال نخواهند شد و صرفاً در حد همان 17 صفحه باقی میمانند.
محور ششم: دیپلماسی عمومی و روابط فرهنگی بینالمللی
اصولاً دیپلماسی عمومی و روابط فرهنگی بینالمللی اتفاق زودبازدهی نیست و نباید توقع داشت کارِ تیم صالحی به سرعت جواب بدهد. اخباری از وزارت ارشاد درباره تعامل این وزارتخانه با کشورهای مختلف و البته به کار افتادن رایزنی فرهنگی در کشورهای منطقه به گوش میرسد، چندین سفر هم از خود وزیر تا معاونتها به کشورهای روسیه و ترکیه و چند کشور دیگر منطقه داشتهاند، با این همه بعید به نظر میرسد روند فعلی با نگاهی تحولی سرعت بگیرد.
مسأله جنگ در حال حاضر در کشور مهم شده و قطعاً دیپلماسی عمومی و فرهنگی به موازات جنگ میتوانند حلقه واسطی باشند میان نگاه ایرانی_اسلامی و نگاه کشورهای منطقه و جهان. با این همه صرفاً دیدار در حد مسئولان عالیرتبه نمیتواند نتیجهبخش باشد و قطعاً در آینده نزدیک صالحی را از اهداف مختلفی که برای خود ترسیم کرده دور و دورتر میکند.
و در پایان، سیدعباس صالحی از همان ابتدا هم ناآشنا با این وزارتخانه نبود و میدانست که ارشاد در دولت وفاق، به عنوان حلقه واسط عمل میکند و شاید بخش مهمی از گفتمان دولت بر عهده وزارتخانه زیر نظر اوست. با این همه برنامههای کلی 17 صفحهای او به مجلس، در همان ابتدا نشان داد مسیرِ همواری پیش روی صالحی 61 ساله نیست. مواجهه با جنگ کار را برای او سختتر کرد اما قطعاً در بسیاری از حوزهها فرصتهایی را برای او و دولت چهاردهم پدید آورد که با غنیمت شمردن آنها میتواند عملکرد وزارتخانه مذکور را تا سطح عالی پیش ببرد، با این همه ارزیابی نهایی بر عملکرد یکساله وزارت ارشاد دولت چهاردهم ما را با کلماتی چون متوسط و پرنوسان و البته کند مواجه میکند، وزارتخانهای که به نظر میرسد برای سه سال آینده عملیاتیتر و چابکتر باشد و نگاه عدالتمحور خود را به خاطر بیاورد، نگاهی که قرار بود با اقداماتی همچون فرهنگکارت، لباس اجرا بپوشد اما تا این لحظه خبری از اجرای آن وعدهها نیست.