در ساعت ۸:۳۰ صبح، سه نفر از اعضای مسلح گروهک تروریستی جیشالظلم با استفاده از پوشش مراجعان عادی تلاش کردند وارد ساختمان دادگستری زاهدان شوند اما توسط نیروهای انتظامی حاضر در محل شناسایی شدند. در پی این اقدام، یکی از تروریستها که قصد پرتاب نارنجک به داخل ساختمان را داشت، هدف قرار گرفت و در محل به هلاکت رسید.
سردار علیرضا دلیری، جانشین فرمانده انتظامی استان سیستانو بلوچستان گفت این عملیات از سوی عناصر وابسته به سرویسهای اطلاعاتی بیگانه و با هدف ایجاد آشوب و ناامنی در منطقه طراحی شده بود.
پس از ناکامی در نفوذ به عمق ساختمان دادگستری، دو تروریست دیگر اقدام به فرار کردند. اما نیروهای امنیتی با اجرای عملیات تعقیب، آنها را در خیابانهای اطراف محاصره و در درگیری متقابل، هر دو عامل را به هلاکت رساندند. در مجموع هر سه تروریست مهاجم کشته شدند و به گفته مسئولان، جلیقههای انفجاری و نارنجک جنگی نیز همراه آنان بوده است.
همزمان با تیراندازیها، صدای انفجارهای مهیب در محدوده دادگستری شنیده شد. ویدئوهای اولیه که از مقابل ساختمان منتشر شد، تجمع نیروهای امدادی، اورژانس، پلیس و مردم را به تصویر میکشید. وضعیت اضطراری در آن منطقه اعلام شد و نیروهای انتظامی از شهروندان خواستند از تجمع در اطراف محل حادثه خودداری کنند و مسیرها را برای امدادرسانی باز نگه دارند.
نوید فقط 7 ماه داشت
در ساعات ابتدایی پس از حمله، آمار شهدا ۵ نفر اعلام شد که یکی از آنها کودک 7ماههای به نام نوید بلوچشیرمحمدی بود. اما ساعاتی بعد، با شهادت یکی از مجروحان، شمار شهدا به 6 نفر افزایش یافت.
بنابر گزارش قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه، ۲۲ نفر نیز در این حمله تروریستی مجروح شدند. بیشتر شهدا و مجروحان از شهروندان عادی و مراجعان دادگستری بودند و وضعیت تعدادی از مجروحان وخیم گزارش شد. محمدحسن محمدی، رئیس دانشگاه علوم پزشکی زاهدان اعلام کرد همه مجروحان پس از اقدامات اولیه تخصصی در اورژانس بیمارستان خاتمالانبیاء، به بخشهای بستری منتقل شدند و دو تن از آنها بهواسطه شدت جراحات به اتاق عمل انتقال یافتند.
میزدند و میرفتند
مجروحان حمله تروریستی به مجتمع قضایی زاهدان در مصاحبههایی روایتشان را از لحظه حمله گفتهاند. یکی از آنها میگوید: «مراجعه کردیم آنجا. کار داشتیم. پرونده داشتیم. دیدیم صدای تیر آمد. هنگام دویدن افتادم و دستم شکست. فقط صدای تیر و فریاد مردم را میشنیدم. نارنجک هم پرتاب کردند.» مجروح دیگری روایت میکند: «ساعت 9 صبح وقت دادگاه داشتم. وارد که شدم دیدم تیراندازی شد. هم مأمورها را میزدند و هم شخصیها را. اصلا نگاه نمیکردند این نظامی است یا نه. میزدند و میرفتند. هرکس در دادگاه بود چه بلوچ چه فارس چه بزرگ چه کوچک را میزدند.» مجروح دیگری که از کارکنان دادگستری است، میگوید: «در اتاقم بودم که متوجه شدم سروصدا شده است. صدای تیراندازی بود. من فرصت فرار نداشتم، رفتم زیر میز. آمد داخل من را زیر میز دید و پایم را زد.» مادر کودک هفتماههای که در حمله تروریستها به شهادت رسید میگوید: «پشت ماشین ما بودند و شلیک میکردند. من میخواستم بچه را در قسمت پایین بگذارم. به محض اینکه بلندش کردم تیر خورد به سرش...»
گزارش کامل را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.