سجاد صفار هرندی، عضو هیات علمی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی به مناسبت درگذشت دکتر احمد توکلی در صفحه شخصی خود نوشت: «یک بار اوایل دهه نود خدمت "احمدآقا" بودم، بیشتر برای گلایه نسبت به برخی از مواضع سیاسی ایشان در آن مقطع (دقیق بگویم تابستان نود و دو بود)، عرایضم را این طور شروع کردم: "آقا تا جایی که یادم میآید اولین کنش سیاسی زندگیام پخش کردن تراکتهای تبلیغاتی شما سر چهارراه بوده است ..."
و امروز از صبح که خبر را شنیدم بیش از همه به یاد آن روزها میافتم. خرداد ۱۳۸۰، من سوم دبیرستان بودم و مشغول امتحان نهایی که آقای توکلی با گفتار بدیع و شورانگیزش دلم را برد. با جمعی از رفقا هر روز به یکی از ستادها میرفتیم و اقلام میگرفتیم و توزیع میکردیم. یادم است که چقدر هیجانزده و امیدوار بودیم (البته نه چندان امیدوار به بردن انتخابات بلکه بیشتر به یک نتیجه نزدیک که همان هم به نوعی پیروزی سیاسی محسوب میشد در فضای بعد از دوم خرداد) و نتیجه آن انتخابات چه آب سردی بود روی سرمان!
ولی آقای توکلی بعد از آن انتخابات هم سیاستمدار محبوب من ماند. با اینکه چند سال بعد من هم مثل بسیاری دیگر به عشق نافرجام احمدی نژاد مبتلا شدم و دکتر توکلی در تقابل جدی با او بود، بند ارادتم به کلی گسسته نشد. همواره ایشان خصوصا به خاطر مبنادار بودن در کنش سیاسی برایم جذاب و الهام بخش بود. در دوره دانشجویی و فعالیت تشکلی کم کم فرصتهای دیدار و گفتگوی حضوری با او نیز بارها فراهم شد و این مصاحبت بر ارادتم افزود. در وجود دکتر توکلی غیرت انقلابی و انصاف اخلاقی، آرمانخواهی و واقعگرایی، حقگرایی و مصلحت بینی و بسیاری دیگر از این دوگانههای ظاهرا ناسازگار به تعادلی جالب توجه رسیده بود و همین رفتار سیاسیاش را جذاب میکرد. مثلا در حالی که کوچکترین ارادت و همدلی با آقای احمدی نژاد نداشت، اما در برابر تهمت بزرگ تقلب در انتخابات ۸۸ مردانه به صحنه آمد و رسانه او (سایت الف) از موثرترین و پیگیرترین رسانههایی بود که دفع و رفع منطقی این اتهام را پیگیری میکرد. یا در فضای سکوت و اضطراب پس از فتنه ۸۸ وقتی شهروندی به نام ستار بهشتی به جفا جان خود را در زندان از دست داد، این احمد توکلی بود که در صحن علنی مجلس از او نام برد و روشن شدن ماجرایش را مطالبه کرد. او در کلیشههای معمول و مالوف عمل سیاسی نمی گنجید و شاید تاحدی به همین سبب خصم و بدخواه کم نداشت.
احتمالا این روزها بسیاری در تجلیل از مرحوم دکتر توکلی به پیشتازی و پیشکسوتی او در شکلدهی به عدالتخواهی انقلابی دهه ۷۰ و ۸۰ اشاره کنند. این وصف را بعید است هیچ انسان منصف و سلیمی انکار کند. اما من میخواهم به وجه دیگری از شخصیت او اشاره کنم که شاید مغفول باشد. ادامه در نظرات در میان اصولکرایان یا جریان انقلابى او از معدود بلکه نادر افرادى بود که به آزادى سیاسى به عنوان یک اصل و ارزش التفات داشت وآن را به عنوان بخشى از میراث و ماترک انقلاب اسلامى کرامى مى داشت و به نوبه خود در جهت بسط آن مى کوشید. و این ویرکى هنوز هم که هنوز است در میان جریان انقلاب نادر و مهجور است. خداوند او را به دوستان ویاران شهیدش ملحق کند و ما را به تداوم مسیر ایشان موفق کرداند.»