کد خبر: 210920

گرگ‌های سفید به‌سرعت در چند جبهه برای موفقیت پیش ‌می‌روند

رؤیاپردازی ازبک‌ها با یوآخیم لوو

ازبک‌ها بعد از پایان مرحله مقدماتی جام‌جهانی برنامه‌هایشان را برای حضور شایسته در رویداد‌های پیش رو آغاز کردند و اگر فوتبال ملی کشورمان از مهم‌ترین رقیب ماه‌های اخیرش الگوبرداری کند شانس درخشش آنان در جام‌جهانی ۲۰۲۶ افزایش می‌یابد.

نقل‌وانتقالات فصل 2026-2025 مثل آب و هوای تابستان بسیار گرم و سوزان پیش می‌رود اما تمام فعل و انفعالات فوتبال جهان در تکاپوی تیم‌های باشگاهی خلاصه نمی‌شود و اقدام جذاب فدراسیون فوتبال ازبکستان توانسته کمی اخبار پیوستن ویکتور گیوکرش و برایان امبومو به باشگاه‌های بزرگ انگلیسی را تحت‌الشعاع قرار دهد. گرگ‌های سفید در مقدماتی جام‌جهانی 2026 مزد چندین سال زحمت و برنامه‌ریزی خود را گرفتند تا نخستین حضورشان در بزرگ‌ترین ویترین فوتبال جهان در بیست‌وسومین دوره این رویداد رقم بخورد. ازبکستان پیش‌ازاین در مقدماتی جام‌های جهانی 2006 و 2014 فاصله بسیار کمی تا کسب جواز حضور در مرحله نهایی را داشت و قطعاً اتفاقاتی که در ماه‌های اخیر پدید آوردند یک توفیق بسیار شیرین و بزرگ است اما گمان می‌شود صرف حضور در مهم‌ترین تورنمنت فوتبال ملی جهان نماینده آسیای میانه را راضی نمی‌کند و تیم پنجاه‌وپنجم رده‌بندی فدراسیون جهانی دوست دارد در این مسابقات بدرخشد. سرجیو کاتانچ، سرمربی نام آشنا به دلیل گسترش بیماری سرطانش موفق نشد تا پایان مدت قراردادش برای آرزو‌های ازبکستان استراتژی طراحی کند و گرگ‌های تورانی با تیمور کاپادزه مرحله سوم مقدماتی جام جهانی را به پایان رساندند اما به نظر می‌رسد حالا زمان انتخابی جذاب فرارسیده و یکی از گزینه‌های جدی مسئولان فدراسیون فوتبال ازبکستان برای دستیابی به اهداف‌شان کسی نیست به جز یوآخیم لوو که مخاطبان نه چندان پیگیر فوتبال نیز او را بار‌ها روی نیمکت تیم ملی آلمان دیده‌اند.

پروژۀ صحیح هر مربی‌ای را وسوسه می‌کند

سرمربی ۶۵ساله در پایان جام ملت‌های اروپا 2021 به فعالیت 15 ساله‌اش روی نیمکت ژرمن‌ها پایان داد و در چهار سال اخیر با وجود پیشنهاد‌های جذاب ترجیح داده عنوان «سرمربی بدون تیم» جلوی نامش قرار گیرد. قطعاً یکی از دلایلی که باعث شده سرمربی تیم قهرمان جام جهانی 2014 تا ازبکستان سفر کند و پای میز مذاکره با این تیم آسیایی بنشیند پروژه جذاب ازبک‌هاست که آینده روشنی را برای آن می‌توان متصور شد. نباید فراموش کرد بیشترین فشار وارده به قطر قهرمان دوره اخیر جام ملت‌های آسیا توسط ازبکستان وارد شد و تیم تحت هدایت کاتانچ اگر بهتر ضربات پنالتی را می‌نواخت شاید در جام ملت‌های آسیا به اندازه شایستگی‌هایش کامیاب می‌شد. چنانچه نتایج تحسین‌برانگیز سال‌های اخیر ازبکستان را فقط به‌حساب ظهور یک نسل طلایی بگذاریم، بدون شک برنامه‌ریزی و آزمون و خطا‌های آن‌ها را نادیده گرفته‌ایم. لازم به یادآوری است هر کدام از تیم ملی نوجوانان و جوانان ازبکستان در قرن بیست‌ویکم سابقه 5 حضور در جام جهانی را دارند و اکثر شاکله اصلی تیم ملی بزرگسالان این کشور حداقل در یک تورنمنت مهم رده‌های پایه به میدان رفته‌اند و حتی برخی مهره‌هایشان مثل رستم آشورماتوف مدافع جدید استقلال پیش از رسیدن به تیم ملی بزرگسالان در چند آوردگاه بزرگ رده نوجوانان، جوانان و امید ارزش‌هایشان را به نمایش گذاشته‌اند و از نظر تجربه زورشان به مهره‌های مستعد ایرانی می‌چربد. همچنین تیم زیر 23 سال ازبک‌ها در المپیک پاریس برای نخستین‌بار طعم صعود به این مسابقات را چشید و در 4 دوره اخیر جام ملت‌های آسیا پای ثابت دیدار‌های نیمه‌نهایی بوده است. از سوی دیگر نباید حضور ملی‌پوشان ازبکستان در لیگ خلیج‌فارس را فقط از زاویه ناتوانی مدیران فوتبال کشورمان در جذب بازیکنان اروپایی یا دستمزد غیرقابل‌مقایسه آن‌ها در تیم‌های داخلی ببینیم، بلکه سطح کیفی لیگ ایران از سوپرلیگ ازبکستان بالاتر است و قطعاً مشاوران امثال ماشاریپوف، اورونوف، یوسوپوف، آشورماتوف و خامربکوف مسائل فنی را نیز برای گرفتن تصمیمی رو به پیشرفت در نظر داشته‌اند. در وضعیتی که مهاجمان برجسته ایرانی در لیگ ایتالیا دستاورد قابل‌دفاعی نداشته‌اند الدور شوموردوف، کاپیتان تیم ملی ازبکستان در 5 فصل حضورش در سری A موفق شده وجهه‌ای موفق از خودش بسازد تا درخشش آسیایی‌ها در سرزمین چکمه فقط در عملکرد چشم‌نواز ژاپنی‌ها و کره جنوبی‌ها خلاصه نشود، حتی اگر خوسانوف به انسجام خط دفاعی منچسترسیتی کمک نکرده باشد باید از حضور یک بازیکن ازبکستانی در یکی از بزرگ‌ترین تیم‌های جهان تمجید کرد و به‌راحتی از کنارش نگذشت، چون صید شدن توسط سیتی‌زن‌ها بدون برنامه‌ریزی تقریباً امری غیرممکن است.

امیدوار به الگوبرداری از ازبکستان

شواهد حاکی از پیشرفت فوتبال ازبکستان نسبت به روز‌هایی است که بزرگانی مثل ریوالدو و اسکولاری در تیم‌های باشگاهی‌شان فعالیت داشتند و حتی تیم ملی این کشور از نظر پیشرفت و زهرداری با سال 2018 تا 2019 که هدایتش را هکتور کوپر نامدار برعهده داشت نیز قابل‌مقایسه نیستند و ازبکستان را باید بعد از عملکردی که مقابل ایران، قطر و امارات داشت مدعی جدید آسیا بنامیم. قطعاً این اتفاق برای فوتبال کشورمان که بیشتر با خلاقیت فردی جلو می‌رود و کمتر شاهد پیاده‌شدن برنامه‌ریزی کوتاه‌مدت و بلندمدت در آن هستیم، تغییر و تحول خوشایندی نیست اما باید از مدعی نوظهور قاره کهن درس بگیریم. اصولاً حضور مربیانی مثل یوآخیم لوو و افراد هم‌سطح این مربی آلمانی به کشور‌هایی مثل ازبکستان که برنامه‌های مختلفی برای پیشرفت دارند کمک می‌کند اما یکی از مهم‌ترین نکات قابل‌تأمل در فدراسیون فوتبال ازبکستان سرعت عمل بالا و تصمیم‌گیری سریع آن‌هاست. ازبک‌ها بعد از پایان مرحله مقدماتی جام‌جهانی برنامه‌هایشان را برای حضور شایسته در رویداد‌های پیش رو آغاز کردند و اگر فوتبال ملی کشورمان از مهم‌ترین رقیب ماه‌های اخیرش الگوبرداری کند شانس درخشش آنان در جام‌جهانی 2026 افزایش می‌یابد. کمترین توقع فوتبال دوستان از مدیران فدراسیون تقویت کادر فنی است ولی در عمل مخاطب با بی‌اعتنایی، بی‌خیالی و برنامه ناشفاف مسئولان مواجه می‌شود و اگر اتفاقات ماه‌های منتهی به دوره گذشته جام‌جهانی و کشتن زمان تکرار شود حضور در سید دوم قرعه‌کشی نیز اتفاق خیلی بزرگی را برای یوز‌ها رقم نمی‌زند.