وقتی جنگ ۱۲روزه ایران و اسرائیل آغاز شد، تصویری از موزههای ایران منتشر شد که نشان میداد تمام آثار باستانی یا به گنجههای زیرزمینی منتقل شده یا دورشان را با فویل پوشاندهاند و برای محافظت، دیوارهای سنگری دورشان ساخته بودند تا در برابر خطرات احتمالی در امان بمانند. پس از پایان آن روزهای سخت، موزهها باز شدند و مردم توانستند دوباره برای دیدن گنجهای تاریخی، به موزهها بروند.
اگر حدود ۲ هزار کیلومتر از تهران به سمت غرب سفر کنیم، به سوریه میرسیم؛ کشوری که تا ۱۶۷ روز پیش، پرچمی سهرنگ با خطوط قرمز، سفید و مشکی داشت و دو ستاره سبز در وسط خط سفیدش خودنمایی میکرد. امروز اما داستان متفاوت است؛ کشوری که زمانی بهخاطر تاریخ و تمدنش معروف بود، حالا نهتنها پرچمش تغییر کرده، بلکه از آن شهر پررمزوراز و پر از فرهنگ نیز خبری نیست. سکانداران جدید که از حکومت کردن، تنها عوض کردن رنگ قرمز پرچم به سبز و اضافه کردن یک ستاره دیگر به پرچم را بلند بودند، در نهایت کشوری ساختند که حتی تاریخ زیر خاکش هم در امان نیست! یکی از دردناکترین آسیبهایی که سوریه در این روزها دیده، غارت و نابودی آثار باستانی است. در این گزارش، به دنیای مخفی و تلخ آثار تاریخی سوریه پرداختهایم؛ جایی که برخی در میانه فقر و فروپاشی امنیت، به دنبال گنجهای زیرخاکی هستند و تاراج تاریخ به سرعت ادامه دارد.
جولانی به آثار باستانی هم رحم نکرد
بعد از فروپاشی نظم امنیتی سوریه و بالا رفتن بیسابقه فقر، کشور وارد نوعی «تب طلا» شد. اما نه برای طلا؛ اینبار گنجها، موزاییکهای هزارساله، سکههای امپراتوریهای گمشده و تکهسنگهایی با نقوش باستانیاند؛ میراثی که حالا به چشم مردمی که چیزی برای از دست دادن ندارند، فقط یک راهِ فرار از گرسنگی و بدبختی به شمار میرود.
یکی از مکانهایی که با هربار طلوع خورشید، شکلی متفاوت به خودش میگیرد و سوراخهای عمیقتری در آن حفر میشود، شهر تاریخی «پالمیرا» است. با غروب آفتاب، پالمیرا دیگر آن شهر پرشکوهِ افسانهای نیست؛ سایهها سنگینتر و زمین، میزبان حفاریهای بیشتری میشود. گروههایی از مردم با بیل، کلنگ و گاهی حتی دریل، شبانه به آرامگاههایی وارد میشوند که هزاران سال در خاک خوابیدهاند. در دل تاریکی، مقبرهها شکافته، نقشبرجستهها کنده و سکهها و مجسمهها یکییکی از دل خاک بیرون کشیده میشوند. با اولین نور صبح، این مردم رفته و تنها، گودالهایی به جا ماندهاند که به تاریخ زخم زدهاند. این اتفاق تنها برای پالمیرا نمیافتد. از روزی که دولت بشار اسد سقوط کرد، قاچاق آثار باستانی در سراسر سوریه جهش خیرهکنندهای داشته. بر اساس دادههای پروژه ATHAR که قاچاق آثار تاریخی در فضای مجازی را ردیابی میکند، از کل موارد ثبتی، یک سوم فقط برای چند ماه اخیر است. اینجاست که صحبت عمرو العظم، استاد تاریخ خاورمیانه را میشود کامل با تمام وجود درک کرد: «وقتی حکومت از هم پاشید، هر مانعی هم از بین رفت. دیگه هیچکس نبود که جلوی غارت را بگیرد.»
سوریه حالا پر از موزاییکها و مجسمههایی است که بهراحتی سر از بازار سیاه درمیآورند. طبق گفته کتی پاول از تیم ATHAR، طی سهچهار ماه اخیر، حجمی از قاچاق ثبت شده که از هر کشور دیگری بیشتر بوده. حتی موزاییکهایی که قبلاً فروششان یک سال طول میکشید، حالا ظرف دو هفته مشتری پیدا میکنند. دولت جدید سوریه بااینکه شاید تلاشی داشته تا جلوی این بحران را با تهدید به ۱۵ سال زندان یا پیشنهاد پاداش برای تحویل آثار بگیرد، اما در نهایت نهتنها موفق نشده، بلکه خودش علتی برای این حجم از قاچاق شناخته شده. در کشوری که ۹۰ درصد جمعیتش زیر خط فقر زندگی میکنند، تهدیدها بیاثر و پاداشها ناکافیاند و مردم برای زنده ماندن مجبورند دست به بیل و فلزیاب ببرند و حتی به تاریخ خودشان هم رحم نکنند. ولی این فقط کار مردم عادی نیست. شبکههای حرفهای قاچاق هم وارد ماجرا شدند. برای مثال در شهر سلمیه، فعالان محلی ویدئوهایی منتشر کردند از حفاریهایی که با ماشینآلات سنگین تا عمق پنجمتری زمین انجام میشود و نشان میدهد که مدتزمان زیادی این افراد مشغول به استخراج آثار هستند. حتی در بعضی موارد، موزاییکهایی کاملاً سالم و بزرگ از دل زمین بیرون کشیده میشوند؛ چیزی که نیاز به تجربه و تخصص قابل توجهی دارد.
با خروج این آثار از دل خاک، مستقیم روی اینترنت بارگذاری میشوند. فیسبوک حالا تبدیل شده به بازار مرکزی آثار باستانی دزدیدهشده. گروههایی با هزاران عضو، مجسمههای سنگی، تابوتهای فرعونی، و سکههای قدیمی را به مزایده میگذارند. در یکی از ویدئوها، مردی با لهجه سوری موزاییکی را نشان میدهد که زئوس روی تخت نشسته. مرد با افتخار اعلام میکند که این فقط یکی از چهارتا موزاییک تاریخی است که دارد! در بعضی گروههای قاچاق در فیسبوک، قاچاقچیها حتی از محل حفاریها لایو میگذارند، از مخاطب نظر میگیرند که کجا را بکنند و دنبال خریدار میگردند. همینها باعث میشود که میزان مشارکت این کانالها بالا رفته و حتی درآمد بیشتری صرفاً از این طریق به دست بیاورند. بعضی از این گروهها بالای ۹۰۰ هزار عضو دارند. در واقع، این گروهها حلقه اتصال بین حفارهای فقیر و شبکههای حرفهای قاچاق به حساب میآیند. بسیاری از آثار بعد از خروج از سوریه، به ترکیه و اردن منتقل شده و از آنجا وارد بازار جهانی میشوند. با جعل اسناد، آثار تاریخی بعد از ۱۰ یا ۱۵ سال وارد حراجیهای معتبر اروپا و آمریکا شده؛ جایی که موزهها و کلکسیونرها با خیال راحت، گنجینههای دزدیدهشده خاورمیانه را میخرند. یکی از راههای جدی برای جلوگیری از این روند، آسیب زدن به چرخه خرید و فروش در کشورهای غربی است؛ چراکه تمام این داد و ستد، برپایه معادله فروش و تقاضاست؛ تا تقاضایی نباشد، فروشی هم صورت نمیگیرد. البته، همه اینها تا زمانی که امنیت به سوریه برنگردد، انجامشدنی نیست.
حواستان به آثار باستانی که سرقت نشده باشد
در دل بحران سوریه، حتی جای میراث چندهزارسالهای که زیر خاک است، امن نیست؛ اما اینبار نه فقط بهخاطر بمب و گلوله، بلکه از دست قاچاقچیها و سودجوهایی که آثار باستانی را به قیمت دلارهای بازار سیاه معامله میکنند. شورای بینالمللی موزهها (ایکوم) با زنگ خطری بلند اعلام کرده که قاچاق و فروش غیرقانونی آثار تاریخی سوریه بهشدت افزایش یافته است. از شهرهای بزرگ گرفته تا مناطق باستانی دورافتاده، دستگاههای فلزیاب بهراحتی در دسترساند و گنجیابی غیرقانونی به کاری عادی تبدیل شده است. بعضیها هم از این شرایط سوءاستفاده کرده و آثار تقلبی، بهخصوص سکههای جعلی زیادی را وارد بازار میکنند تا سود بیشتری به جیب بزنند.
برای مقابله با این موج خطرناک، ایکوم در قالب پیشنهادی از مقامهای سوری و حتی کشورهای همسایه مثل لبنان، ترکیه و عراق، که مسیرهای اصلی قاچاق از آنجا میگذرد، خواسته تا نسبت به این موضوع حساسیت بیشتری به خرج دهند. از طرف دیگر، اعضای ایکوم در سوریه با ایجاد کمپینهای مردمی تلاش کردند مردم را نسبت به عواقب حفاری غیرقانونی و اهمیت حفاظت از میراث فرهنگی آگاهتر کنند.
اما در کنار همه این تلاشها، ایکوم در سال ۲۰۱۸ یک ابزار مهم منتشر کرد: «فهرست قرمز اضطراری آثار فرهنگی سوریه». این فهرست شبیه یک راهنمای نجات است و از انواع اشیایی که بیشترین خطر قاچاق تهدیدشان میکند، نام برده. آثاری که اگر هر جایی خارج از سوریه دیده شوند، باید زنگ خطر به صدا درآید. البته، این احتمال که در این ۶ سال اخیر برخی از این آثار به سرقت رفته باشند، قطعاً وجود دارد.
فهرست قرمز به زبانهای مختلفی مثل عربی، انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، سوئدی و ترکی در دسترس است تا همهجای دنیا بدانند که این آثار فقط اشیا نیستند؛ بخشی از هویت مردمیاند که جنگ نتوانسته خاموششان کند. در ادامه، نگاهی میاندازیم به این فهرست ۳۴ موردی که هرکدام قدمتی عجیب در دل تاریخ دارند.
متن کامل گزارش مریم فضائلی، خبرنگار گروه فرهنگ را در روزنامه فرهیختگان بخوانید