فرهیختگان: ایران درگیر یکی از جدیترین چالشهای زیستمحیطی خود در دهههای اخیر است، اینک بحران خشکسالی به پهنه سرزمین ایران، زندگی میلیونها نفر را تحت تأثیر قرار داده است. از دشتهای خشک سیستانوبلوچستان تا مزارع کمآب فارس تا بیآبی شدید در شهرهای پرجمعیتی مانند تهران و اصفهان، حالا نشانههای بحران خشکسالی در سراسر کشور مشهود است. کاهش معنادار نزولات آسمانی، سدهای خالی، رودخانههای کمجان و سفرههای زیرزمینی که روزبهروز بیشتر از آن برداشت میشوند، حاکی از شرایطی است که نهتنها منابع طبیعی، بلکه اقتصاد، کشاورزی، صنعت و حتی زندگی روزمره مردم را تهدید میکند.
خشکسالی بخشی از تاریخ و اقلیم ایران است
احد وظیفه با اشاره به تاریخ خشکسالی در ایران معتقد است: «ایران در سالهای گذشته، با توجه به آمار، در سالهای متعددی دچار خشکسالی شده است؛ و همواره با آن دست و پنجه نرم کرده. با توجه به جمعیت، کاربری اراضی، نیازهای آبی و بهخصوص وضعیت آبهای زیرزمینی، آسیبپذیریهای مختلفی داشتهایم. آمارها نشان میدهند در طول دهههای گذشته بارندگیها روند کاهشی و دما روند افزایشی داشته است. هر دوی این عوامل موجب کسری یا کمبود دسترسی به آب شدهاند. متأسفانه، با تغییر کاربریهای گسترده در سطح کشور، از جمله تبدیل زمین به باغ و کشت، یا ویلاسازی و مسائل مشابه، این کسری مخازن بیشتر شده و برداشت از آبهای زیرزمینی نسبت به گذشته توسعه یافته است. افزایش جمعیت نیز مزید بر علت بوده است.»
او در ادامه افزود: «در گذشته، خشکسالیها یکی دو سال یا حداکثر دو سه سال با بارندگی کمتر از نرمال بود و سپس شرایط به حالت نرمال یا بهتر از آن بازمیگشت و این کمبودها جبران میشد. اما متأسفانه اکنون میبینیم که ممکن است یک سال مانند سالهای ۹8-۹7 که آخرین سالهای نرمال بود، و سال ۹9-۹8 که نسبتاً خوب بود، سپری شود و سپس به سالهایی مانند ۱۴۰1-۱۴۰0 برسیم که با خشکسالی بسیار شدیدی مواجه شدیم. سالهای بعد نیز کم و بیش با همین روند ادامه یافته و امسال نیز یکی از خشکسالیهای استثنایی و بسیار شدید محسوب میشود.»
۹۵ درصد مساحت کشور درگیر خشکسالی
احد وظیفه با توضیح اینکه ۹۵ درصد مساحت کشورمان با خشکسالی روبهرو شده است، بیان کرد: «خشکسالی تقریباً در بیش از ۹۵ درصد مساحت کشورمان با شدتهای متفاوت وجود دارد. بسیاری از مناطق، از جمله جنوب استان فارس، بخشهایی از بوشهر، هرمزگان، سیستانوبلوچستان، کرمان و اصفهان و همچنین تهران و مناطق مرکزی، با خشکسالی بسیار شدید یا استثنایی مواجه هستند. استان تهران برای پنجمین سال پیاپی با کسری بارش نسبت به میانگین بلندمدت روبهرو است، در حالی که در پنج سال گذشته، نرخ جمعیت و فعالیتها در تهران افزایش یافته است. بنابراین، از نظر خشکسالی، در شرایط حادی قرار داریم. متأسفانه، این وضعیت مختص ایران نیست؛ همسایگان ما نیز در شرایط مشابهی قرار دارند. افغانستان، ترکمنستان، کشورهای عربی حاشیه جنوب خلیج فارس و مناطق غربی مانند عراق و سوریه نیز دچار خشکسالی هستند. این وضعیت منطقهای است و باعث میشود گرد و غبار از این مناطق به ایران منتقل شود و در شهرهای مختلف باقی بماند. بسیاری از کشورها، بهخصوص کشورهای واقع در حاشیه مناطق حاره مانند خاورمیانه، شمال آفریقا و جنوب اروپا، درگیر خشکسالی هستند.»
پاییز و زمستان کمبارشی داریم
احد وظیفه در خصوص سناریوهای پیش رو گفت: «با توجه به شرایط فعلی، نگرانی اصلی کاهش حجم آب سدها نسبت به نرمال است. در برخی مناطق مانند تهران، استان مرکزی و هرمزگان، وضعیت نگرانکننده است. برخی سدها تقریباً آب ندارند یا آب بسیار کمی دارند. با شروع فصل کشاورزی، نیاز به غذا و امنیت غذایی اهمیت پیدا میکند. در عین حال، با شرایط نگرانکننده پاییزی مواجه هستیم. مدلها نشان میدهند که احتمالاً با شرایط خنثی یا لانینا مواجه خواهیم بود که در این شرایط، بارشها در ایران معمولاً زیر نرمال است. اگر بارشهای پاییزی نیز ناچیز باشد، همین شرایط ادامه پیدا خواهد کرد که خود باعث نگرانی است. این سناریو که تداوم شرایط فعلی در پاییز و زمستان آینده را پیشبینی میکند، بدبینانه نیست بلکه بر اساس مدلهای اقلیمی است. چنانچه این شرایط ادامه یابد، وضعیت از آنچه اکنون هست بدتر خواهد شد و مجبور به اتخاذ تدابیر سختگیرانهتری خواهیم بود.»
مواجهه 12 استان با شرایط حساس بیآبی
او افزود: «استانها و نواحیای که در کشورمان بیشترین میزان خشکسالی را تجربه میکنند یا با چالشهای شدید روبهرو هستند، عمدتاً استان مرکزی، استان همدان، تا حدودی استانهای تهران و اصفهان (بهویژه بخشهای شرقی و جنوبی آن)، بخشهای جنوبی استان فارس، استانهای هرمزگان، سیستانوبلوچستان، بخشی از استانهای خراسان شمالی و جنوبی، کرمان، یزد و بخشی از سمنان را شامل میشود. اینها نواحیای هستند که با میزان قابلتوجهی خشکسالی روبهرو هستند. هرچند میزان بارشها بعضاً در استانهایی مانند آذربایجان لزوماً در حد مطلوب قرار ندارد.» اسماعیلی در ادامه گفت: «در کوتاهمدت و در سال گذشته، وضعیت بارشهای ما نامطلوب بوده و بهتبع آن شدت خشکسالی نیز افزایشیافته است. نکتهای که باید مدنظر قرار بگیرد این است که وقتی میزان بارشها کاهش مییابد، رطوبت نیز در نواحی بهشدت کاسته میشود. از طرف دیگر شاهد افزایش دما نیز هستیم. این افزایش دما مانند یک عامل تقویتکننده عمل میکند که بر شدت خشکسالیها و آثار آن میافزاید.»
مهدی اسماعیلی با اشاره به بخشهایی که بیشتر در معرض آسیبهای خشکسالی است، گفت: «بهصورت مشخص نمیتوان گفت بخش صنعت یا کشاورزی یا آب شرب در تمامی نواحی کشور به یک اندازه یا با یک شدت تحتتأثیر خشکسالی قرار میگیرند. در استانهایی که وضعیت به لحاظ دریافت نزولات جوّی و تأمین منابع آب مطلوب است، هیچکدام از این سه بخش با تأثیر منفی روبهرو نمیشوند اما در استانهایی که با چالش خشکسالی و کمآبی روبهرو هستند، لزوماً همه فعالیتها تحتتأثیر یکسان قرار نمیگیرند. بخشی از صنایع ما به سمت تأمین آب موردنیاز از طریق شیرینسازی آب دریا رفتهاند، بهویژه در فلات مرکزی ایران. بسیاری از صنایع معدنی، فولاد و صنایع دیگری که در قالب طرحهای انتقال آب از خلیجفارس و دریای عمان فعالیت میکنند، هرچند خشکسالی رخ دهد، چون منبع تأمینکننده آبشان را از طریق شیرینسازی آب دریا تأمین میکنند، کمتر متأثر میشوند.»
احتمال تعطیلی برخی صنایع در آینده
او گفت: «صنایع کوچک و متوسطی که همچنان شریان حیاتیشان به منابع محلی وابسته است، تحتتأثیر خشکسالی قرار میگیرند و فعالیتهایشان دچار اختلال میشود. البته این تأثیرگذاری بستگی به این دارد که آن صنعت تا چه حد استراتژیک و الزامی باشد. صنایع نیز دستهبندی دارند؛ صنایعی که فعالیتشان با سلامت و زندگی مردم و فعالیت روزمره آنها کاملاً مرتبط است، سعی میشود تا جایی که ممکن است تأمین آب برای آنها فراهم شود. اما صنایع دیگر، مانند خودروسازی (هرچند مصرف آب در آن نسبت به صنایع دیگر مانند فولاد شاید معنادار نباشد)، اگر فعالیتشان خیلی استراتژیک نباشد، ممکن است مدتی فعالیتشان به دلیل کمبود آب متوقف شود. این موضوع به نگاه سیاستگذار و حاکمیت در تخصیص منابع آب برمیگردد.» اسماعیلی در ادامه با اشاره به آسیبهای خشکسالی به بخش کشاورزی، معتقد است: «در بحث کشاورزی وقتی خشکسالیها رخ میدادند، فعالیتهای کشاورزی که بر مبنای دیم صورت میگرفتند. آنها اولین گروهی هستند که بهشدت آسیب میبینند، زیرا دیگر امکان ادامه زراعت وجود ندارد.»
خشکسالی ارتباط مستقیمی با پدیده ریزگردها دارد
اسماعیلی در خصوص منشأ و کانون ریزگردها گفت: «در واقع ریزگردها منشئشان دو کانون است، بهطورکلی در هر نقطهای از دنیا یک دسته کانونهای طبیعی هستند، بیابانها و شنزارها که به طور طبیعی در طبیعت و خلقت خداوند وجود داشتند و دسته دیگرشان ریزگردهایی هستند که برمیگردند به کانونهای انسانساخت، یعنی به نواحی یا اراضی که تحتتأثیر فعالیتهای انسانی یا عملکرد انسانها بیابانزایی رخداده، یا مناطق تالابی بوده که خشک شدهاند.»
او افزود: «مسلم است که خشکسالی میتواند ارتباط مستقیمی با پدیده ریزگردها داشته باشد. وقوع خشکسالی به شکلگیری بیابانزایی منجر میشود، یعنی منجر به بیابانزایی میشود و این اراضی که به بیابان تبدیل میشوند به اراضی لمیزرع تبدیل میشوند و خودشان بهعنوان کانونهای جدید ریزگرد نقشآفرینی خواهند کرد. از طرف دیگر خشکسالی میتواند به کاهش رطوبت در نواحی مختلف منجر شود و این کاهش رطوبت میتواند سبب شکلگیری کانونهای ریزگرد دیگری یا گسترش یا افزایش شدت پدیده ریزگرد ناشی از منابع طبیعی شود، یعنی بیابانهایی که در گذشته بهعنوان کانون ریزگرد وجود داشتند، وقتی خشکسالی رقم میخورد، رطوبت پیرامون این نواحی یا رطوبت در مسیر ریزگردهای بهپاخاسته از این نواحی وقتی کاهش پیدا کند، در واقع مثل این است که فیلترهایی که در مسیرش بوده یکی پس از دیگری از بین رفته و شدت وقوع ریزگردها و دامنه آن گستردهتر و بیشتر میشود. از طرفی نواحی دیگری که قبلاً بهعنوان کانون ریزگرد نبودند، تحتتأثیر خشکسالی کانون ریزگرد شناخته میشوند و بهعنوان یک کانون جدید نقشآفرینی میکنند.»