کد خبر: 210539

کنایۀ «صداقت آمریکایی» سرلوحۀ کار دیپلمات‌هاست

اعتماد به آمریکا؛ زیر صفر

مفهوم «صداقت آمریکایی» که قالیباف به آن اشاره کرد ریشه در تجربه‌های تلخ ایران در مذاکرات اخیر و حمله آمریکا به میز مذاکره پیش از آغاز دور ششم و همچنین به طور ویژه در بدعهدی برجام دارد. این تجربه‌ها نشان می‌دهد که آمریکا در صورت عدم تأمین منافع یک‌جانبه خود به تعهدات بین‌المللی پایبند نیست. 

فرهیختگان: در دهه‌های اخیر، رابطه میان ایالات متحده آمریکا و رژیم‌صهیونیستی یکی از پیچیده‌ترین و درعین‌حال کلیدی‌ترین موضوعات در سیاست بین‌الملل بوده است. این رابطه که ریشه‌های آن به تأسیس رژیم‌صهیونیستی در سال ۱۹۴۸ بازمی‌گردد، فراتر از یک همکاری ساده دیپلماتیک یا نظامی است. این رابطه یک اتحاد استراتژیک عمیق است که در آن آمریکا نه‌تنها حامی اسرائیل، بلکه هدایتگر و حتی فرمانده اصلی اقدامات آن است. 

این دیدگاه در اظهارات اخیر مقامات ایرانی از جمله محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی، سیدعباس عراقچی وزیر امور خارجه و اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه به‌صراحت مطرح شده است. آن‌ها با اشاره به حملات اخیر به تأسیسات هسته‌ای ایران آمریکا را نه‌فقط پشتیبان، بلکه شریک مستقیم و هدایتگر این اقدامات معرفی کرده‌اند. 

رابطه آمریکا و اسرائیل به‌عنوان یک اتحاد استراتژیک، فراتر از حمایت ساده دیپلماتیک یا نظامی است. شواهد تاریخی و اظهارات مقامات ایرانی نشان می‌دهد که آمریکا نقش هدایتگر و حتی فرمانده در بسیاری از اقدامات اسرائیل، به‌ویژه در حملات اخیر به ایران داشته است. مفهوم «صداقت آمریکایی» که قالیباف به آن اشاره کرد ریشه در تجربه‌های تلخ ایران در مذاکرات اخیر و حمله آمریکا به میز مذاکره پیش از آغاز دور ششم و همچنین به طور ویژه در بدعهدی برجام دارد. این تجربه‌ها نشان می‌دهد که آمریکا در صورت عدم تأمین منافع یک‌جانبه خود به تعهدات بین‌المللی پایبند نیست. 

بااین‌حال ایران دیپلماسی را به‌عنوان یک ابزار مبارزه می‌بیند و آماده است تا از این مسیر برای دفاع از حقوق خود استفاده کند. شروط مطرح‌شده توسط مقامات ایرانی از جمله تضمین عدم تکرار اقدامات خصمانه و لغو تمامی تحریم‌ها نشان‌دهنده عزم ایران برای مذاکره از موضع قدرت است. رابطه آمریکا و اسرائیل نه‌تنها بر روابط ایران و آمریکا، بلکه بر ثبات منطقه و نظام بین‌المللی تأثیر عمیقی دارد. آینده دیپلماسی ایران به توانایی در استفاده از این ابزار برای افشای نیت‌های واقعی آمریکا و جلب حمایت جهانی بستگی دارد. 

هماهنگی سابقه‌دار علیه تأسیسات هسته‌ای

اظهارات اخیر مقامات ایرانی به‌ویژه در مورد حملات به تأسیسات هسته‌ای ایران نشان‌دهنده یک تغییر پارادایم در ادراک نقش آمریکا است. اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه نیز این دیدگاه را تقویت کرد. او حمله اخیر را «غیرقانونی» و «تجاوزکارانه» خواند و تأکید کرد این اقدام در میانه مذاکرات دیپلماتیک رخ داده است. به گفته بقایی، «آمریکا اصول بنیادین دیپلماسی را تضعیف کرد و اعتماد ما به آن‌ها به زیر صفر رسیده است.» این اظهارات نشان‌دهنده یک بی‌اعتمادی عمیق به نیت‌های آمریکا در مذاکرات است. سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه نیز به‌صراحت به نقش هماهنگ آمریکا و اسرائیل در این حملات اشاره کرد. او تأکید کرد «هماهنگی قطعی» بین این دو وجود داشته و آمریکا با مشارکت در حملات به میز مذاکره خیانت کرده است.

قالیباف در گفت‌وگوی خود تأکید کرد آمریکا از نقش پشتیبان به شریک مستقیم در این حملات تبدیل شده است. او به حمله‌ای هماهنگ‌شده در آستانه دور ششم مذاکرات هسته‌ای اشاره کرد و توضیح داد آمریکا ابتدا این حمله را به اسرائیل نسبت داد، اما در روز‌های دهم و یازدهم خودش مستقیماً وارد عمل شد. شواهد تاریخی نیز نشان می‌دهد که آمریکا و اسرائیل در عملیات‌های حساس به‌ویژه علیه برنامه هسته‌ای ایران همکاری نزدیکی داشته‌اند. برای مثال ویروس استاکس‌نت که در سال ۲۰۱۰ به تأسیسات هسته‌ای نطنز آسیب زد به طور گسترده به‌عنوان یک عملیات مشترک آمریکا و اسرائیل شناخته می‌شود. گزارش‌های متعدد از جمله اسناد افشاشده توسط ادوارد اسنودن این همکاری را تأیید می‌کنند. 

صداقت مخملی

یکی از مفاهیم کلیدی که قالیباف در گفت‌وگوی خود مطرح کرد «صداقت آمریکایی» است. او این اصطلاح را به‌عنوان یک طعنه به کار برد و به تجربه‌ای در دوران شهرداری تهران اشاره کرد که تابلو‌هایی با این مضمون نصب شده بود. به گفته او، این اصطلاح به معنای افشای نیت واقعی آمریکا در مذاکرات و روابط بین‌المللی است. قالیباف از قول رهبر انقلاب نیز به «دست چدنی با روکش مخملی» اشاره کرد که نشان‌دهنده دوگانگی در رفتار دیپلماتیک آمریکاست. 

اما آیا این ادعا صرفاً یک شعار سیاسی است یا ریشه در واقعیات دارد؟ برای پاسخ به این پرسش باید به تاریخچه دیپلماسی آمریکا با ایران نگاهی بیندازیم. توافق هسته‌ای برجام (۲۰۱۵) یکی از مهم‌ترین نمونه‌های دیپلماسی بین ایران و آمریکا بود. این توافق که پس از سال‌ها مذاکره به دست آمد به‌عنوان یک پیروزی دیپلماتیک برای ایران و گروه ۵+۱ تلقی شد. عراقچی در نشست اخیر خود با سفرا تأکید کرد این توافق نشان داد برنامه هسته‌ای ایران صلح‌آمیز است و دیپلماسی می‌تواند کارساز باشد. بااین‌حال، خروج یک‌جانبه آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸ توسط دونالد ترامپ، به اعتماد ایران به دیپلماسی آمریکا ضربه شدیدی زد. قالیباف به این موضوع اشاره کرد «ترامپ آمد، پاره کرد و رفت.» این اقدام نه‌تنها مذاکرات را به بن‌بست کشاند، بلکه تحریم‌های شدیدتری علیه ایران اعمال شد که به «فشار حداکثری» معروف شد. این تجربه نشان می‌دهد مفهوم کنایه‌آمیز «صداقت آمریکایی» ریشه در واقعیاتی دارد که ایران در مذاکرات خود تجربه کرده است. آمریکا بار‌ها نشان داده که در صورت عدم تأمین منافع یک‌جانبه خود از تعهدات بین‌المللی عقب‌نشینی می‌کند. 

دیپلماسی به‌عنوان مبارزه

یکی از نکات کلیدی که هر سه مقام ایرانی بر آن تأکید کردند، نگاه به دیپلماسی به‌عنوان یک ابزار مبارزه است. قالیباف به‌صراحت گفت «دیپلماسی یک روش مبارزه است.» و مذاکره به معنای تسلیم در برابر دشمن نیست. بقایی نیز مذاکره را «نوعی مبارزه» خواند و تأکید کرد دستگاه دیپلماسی ایران وظیفه دارد از این ابزار برای تأمین منافع ملی استفاده کند. عراقچی نیز بر آمادگی ایران برای مذاکره تأکید کرد، اما با این شرط که طرف مقابل تضمین دهد مذاکرات به تنش و درگیری منجر نشود. 

این دیدگاه نشان‌دهنده یک رویکرد استراتژیک در سیاست خارجی ایران است. برخلاف تصور برخی که مذاکره را نشانه ضعف می‌دانند، ایران دیپلماسی را به‌عنوان یک میدان نبرد برای دفاع از حقوق خود می‌بیند. قالیباف تأکید کرد که مذاکره برای نشان‌دادن چهره واقعی آمریکا به جهان ضروری است. او معتقد است که آمریکا تنها به منافع یک‌جانبه خود پایبند است و به قوانین بین‌المللی یا اصول انسانی اهمیتی نمی‌دهد. این رویکرد در مذاکرات هسته‌ای اخیر نیز مشهود است. ایران بار‌ها اعلام کرده که غنی‌سازی اورانیوم حق قانونی آن تحت معاهده NPT است و این موضوع فراتر از خط‌قرمزهای مذاکراتی است. قالیباف در این زمینه گفت: «غنی‌سازی حق ماست، نه خط‌قرمز ما، بلکه آن‌طرف‌تر از خط‌قرمز.»

عراقچی نیز در مورد حق غنی‌سازی ایران تأکید کرد: «ما هیچ توافقی که در آن غنی‌سازی وجود نداشته باشد نخواهیم داشت؛ اگر مذاکراتی شکل بگیرد موضوع مذاکره فقط هسته‌ای خواهد بود.» این موضع نشان‌دهنده عزم ایران برای حفظ استقلال در برنامه هسته‌ای خود است، حتی در صورت ازسرگیری مذاکرات. باتوجه‌به تحولات اخیر آینده مذاکرات هسته‌ای با چالش‌های جدی مواجه است. عراقچی تأکید کرد پیش از هر مذاکره جدیدی آمریکا باید تضمین دهد که اقدامات خصمانه‌ای مانند حملات اخیر تکرار نخواهد شد. او همچنین خواستار جبران خسارات واردشده به ایران شد. این شروط نشان‌دهنده رویکرد قاطع ایران است که علی‌رغم تحمیل یک جنگ 12 روزه حاضر به پذیرش مذاکرات یک‌جانبه نیست. قالیباف نیز دو پیش‌شرط اصلی برای مذاکرات آینده مطرح کرد: «امنیت پایدار در منطقه و انتفاع اقتصادی ایران.» او تأکید کرد تمامی تحریم‌ها صرف‌نظر از عنوان آن‌ها (حقوق بشر، تروریسم یا هسته‌ای) باید لغو شوند تا ایران بتواند از تجارت آزاد جهانی بهره‌مند شود. با این توصیفات دیپلماسی همچنان یک ابزار قدرتمند برای ایران باقی می‌ماند. همان‌طور که بقایی اشاره کرد: «ایران با استفاده از منطق دیپلماسی توانسته چهره واقعی آمریکا را به جهان نشان دهد.»

متن کامل این گزارش را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.