کد خبر: 210478

ترکیه، اسرائیل و انگلیس در حال ساخت ائتلافی پنهان‌ هستند

جولانی در باکو، نقشه جدید برای منطقه؟

مقامات حکومت جولانی در ماه‌های اخیر دیدار‌ها و گفت‌وگوهای زیادی در قالب‌های مختلف برای عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونی داشته‌اند و آذربایجان در کنار امارات، بیشترین فعالیت‌ها را دراین‌خصوص انجام داده است.

احمد الشرع ملقب به ابومحمد الجولانی، رهبر گروه تروریستی هیئت تحریرالشام و حاکم سوریه روز گذشته (شنبه ۲۱ تیر ۱۴۰۴، ۱۲ جولای ۲۰۲۵) در باکو پایتخت آذربایجان با الهام علی‌اف، رئیس‌جمهور مادام‌العمر این کشور دیدار کرد. این دیدار بر اساس دعوت طرف آذربایجانی و برای مذاکره بر سر ارائه کمک‌های گازی به دمشق صورت‌گرفته است. این سفر اما علاوه بر مفاد اعلام شده، احتمالاً دارای بخش‌های اعلام نشده مهمی است. مقامات حکومت جولانی در ماه‌های اخیر دیدار‌ها و گفت‌وگوهای زیادی در قالب‌های مختلف برای عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونی داشته‌اند و آذربایجان در کنار امارات، بیشترین فعالیت‌ها را دراین‌خصوص انجام داده است.

نکات
دیدار حاکمان سوریه و آذربایجان حاوی نکاتی است که درک بخشی از آن‌ها نیازمند درک زوایای خاصی است. در این بخش تلاش شده این موارد موردبررسی قرار گیرند. 

1- توازن‌بخشی بین جبهه عربی و جبهه ترکیه
در مجموعه دوستان جولانی که شامل ترکیه و دولت‌های حاشیه جنوبی خلیج‌فارس می‌شود، از سمت جبهه ترکیه، آذربایجان و از سمت جبهه دولت‌های حاشیه جنوبی خلیج‌فارس، امارات به رژیم صهیونی نزدیک‌تر بوده و روابط گسترده‌تری دارند. روابط این دو کشور با رژیم صهیونی نسبت به دیگران ابعاد نظامی، امنیتی و اقتصادی بیشتری دارد. جولانی از یک‌سو خواهان استفاده میانجی‌گران برای عادی‌سازی رابطه با رژیم صهیونی است و از طرف دیگر احتمالاً درصدد توازن‌بخشی میان جناح‌های مختلف برآمده است؛ اگر از طرف دولت‌های عربی امارات فعالیت می‌کند، از سمت ترکیه نیز آذربایجان پیشنهاد شده است. 

2- آذربایجان یار کوچک‌تر در سیاست خارجی
با شکست برنامه‌های ترکیه در غرب آسیا در اواخر دهه ۲۰۲۰ که حاصل آن پایداری نظام سوریه، سقوط محمد مرسی در مصر و تکه‌تکه‌شدن لیبی بود، این کشور به سمت آذربایجان گرایش بیشتری یافت. این اتفاق دلایلی داشت؛ اول آنکه برخلاف احزاب سیاسی و گروه‌های شبه‌نظامی، آذربایجان یک دولت و یک کشور بود که از مزایای خاصی از جمله امکان تحرک دیپلماتیک برخوردار بود. دومین مورد به استقلال مالی‌اش مرتبط می‌شد. رابطه و اتحاد با آذربایجان نه‌تنها نیازی به ارائه کمک مالی نداشت، بلکه سودآور بود. سومین مسئله به ثبات آن برمی‌گشت که از دهه ۱۹۹۰ میلادی پایداری‌اش را نشان داده بود. آذربایجان آرزوهای برآورده نشده اردوغان در غرب آسیا را برآورده می‌کرد که شامل ترانزیت انرژی و کالا می‌شد. بر همین اساس آذربایجان به یک ستون در سیاست خارجی آنکارا تبدیل شد که حضورش در همکاری‌های ترکیه- پاکستان و تبدیل آن از همکاری‌های دوجانبه به سه‌جانبه، وقوع جنگ ۲۰۲۰ قفقاز و تلاش برای اشغال جنوب ارمنستان نمود‌های آن بودند. ترکیه در هر بازی و ائتلافی آذربایجان را به‌عنوان یار کوچک‌تر همراه خود دارد. پرونده سوریه نیز از این مسئله مستثنی نیست؛ چه اینکه اولین نشانه‌های پیوند مسئله آذربایجان با سوریه از جنگ ۲۰۲۰ و انتقال برخی از عناصر تکفیری از این کشور به قره‌باغ آشکار شد. 

3- مقبولیت آذربایجان در چشم رژیم صهیونی
کشور‌های بزرگ منطقه به دلیل ابعاد قدرت و اصطکاک ناگزیر منافع با دیگر بازیگران از جمله رژیم صهیونی، چندان مطلوب تل‌آویو نیستند. ایران، ترکیه و عربستان سعودی سیاست‌های متفاوتی در برابر رژیم صهیونی دارند، اما حتی نرم‌ترین نگاه نیز با این موجودیت دچار چالش است. رژیم صهیونی به‌طورجدی با برنامه فروش اف-۳۵ به ترکیه و برنامه هسته‌ای عربستان مخالف است. در جهان اسلام و منطقه اما هیچ کشوری برای صهیونیست‌ها مانند آذربایجان نیست. قدرت‌های‌ منطقه مانند ایران، ترکیه، عربستان و مصر با رژیم صهیونی اصطکاک دارند. دیگر دولت‌های کوچک در منطقه نیز تحت‌تأثیر یک یا چند قدرت منطقه‌ای هستند و جدای از آن‌ها قادر به فعالیت نیستند. دسته دیگری از کشور‌ها دارای استقلال کافی بوده اما جریانات سیاسی داخلی و فشار افکار عمومی مانع از همکاری آن‌ها با رژیم صهیونی می‌شود. آذربایجان اما جزء هیچ‌کدام نیست؛ نه قدرت بزرگی است که دچار برخورد منافع با رژیم صهیونی شود، نه زیر لوای یکی از قدرت‌های منطقه است و نه خفقان حکومت مجالی برای اثرگذاری افکار عمومی داده است.
از سوی دیگر هم‌مرز، هم‌نژاد و هم‌مذهب بودن چنین دیکتاتوری‌ای با ایران، یک مزیت برای رژیم صهیونی آفریده تا بتواند با تقویت این حکومت، برای تهران دردسرسازی کند. بهره‌گیری از خاک و ظرفیت‌های آذربایجان برای جاسوسی و ترور در ایران و همچنین وجود برخی گزارش‌ها درباره عبور پهپاد و ریزپرنده از مرز آذربایجان به داخل ایران بخشی از این همکاری‌ها هستند. آذربایجان از یک‌سو مقبول‌ترین دولت جهان اسلام و منطقه برای رژیم صهیونی است و از سوی دیگر صهیونیست‌ها به دلیل ابعاد دیگر مطلوبیتش، یعنی نقش‌آفرینی در مقابله با ایران، درصدد تقویت جایگاه آن در منطقه برآمده‌اند. رژیم صهیونی بر این ‌اساس خود را به یک کارت بزرگ برای بازی آذربایجان در سیاست خارجی‌اش تبدیل کرده است. این پدیده به میزانی قابل‌توجه است که در پی تضاد منافع ترکیه و رژیم صهیونی در سوریه پس از سقوط اسد، آذربایجان میانجیگری میان آن‌ها را برعهده داشت. این قضیه حکایت از آن دارد که تل‌آویو در این باره ارتقای جایگاه و بازیگری آذربایجان در ترکیه را مدنظر داشته است. 

متن کامل گزارش سیدمهدی طالبی، پژوهشگر حوزه بین‌الملل را در روزنامه فرهیختگان بخوانید