فرهیختگان: استیبلکوینها به لطف نهادهای حامی و سیاستگذاران آیندهنگر - که به مقررات توجه میکنند و آن را پیشمیبرند- به تمرکز اصلی در سال ۲۰۲۵ تبدیل شدهاند. در سناریویی خوشبینانه، بانک جهانی سیتی پیشبینی میکند این طبقه دارایی تا سال ۲۰۳۰ به ۳.۷ تریلیون دلار برسد. اگرچه این برای بازار استیبلکوینها دلگرمکننده است، اما باید در نظر بگیریم که چگونه میتوان آن را با توجه به مخالفتهای مداوم در مورد مقررات مالی، ناشی از عدم تمایل به پذیرش داراییهای دیجیتال، اجرا کرد. فعالان حوزه کریپتو در مورد موارد استفاده امیدوارکننده و اهمیت پذیرش استیبلکوینها در سیستم بانکداری مرکزی ما دیدگاه روشنی دارند. بااینحال عدم وجود اجماع روشن و متفقالقول در بین کشورها، دستیابی به پذیرش گسترده برای صادرکنندگان استیبلکوین را دشوار میکند و در نتیجه عدماطمینان و اصطکاک جهانی ایجاد میشود. آیا اگر مراکز مالی بزرگی مانند ایالات متحده و اروپا برای برداشتن گامهای درست برای ایجاد مقررات روشن استیبلکوین تلاش کنند، ظهور این طبقه دارایی یک رؤیا خواهد بود؟ چهارچوبهای روشن برای استیبلکوینها پیشرفتی مهم در جهت پتانسیل پذیرش بازار استیبلکوین، ایجاد چهارچوبهای فدرال صریح خواهد بود. حمایت از سوی تنظیمکنندهها، سیگنال اطمینانی برای مؤسسات مالی بزرگ خواهد بود تا از آن پیروی و از پذیرش استیبلکوینها حمایت کنند.
در یک اقدام مثبت برای ایالات متحده، قانون هدایت و ایجاد نوآوری ملی برای استیبلکوینهای ایالات متحده (GENIUS) که در ۴ فوریه ۲۰۲۵ ایجاد شد، پس از عدم موفقیت قبلی در گذر از یک مانع مهم در سنا، در ۲۰ مه ۲۰۲۵ از یک رأی رویهای عبور کرد. این امر امیدها را برای ایجاد چهارچوب نظارتی فدرال برای استیبلکوینها افزایش میدهد. در ژوئن ۲۰۲۴، مقررات بازارهای داراییهای رمزنگاری (MiCA) در بازارهای اروپایی اجرا شد. هدف میکا ایجاد چهارچوب نظارتی واحد و شفاف ضمن تضمین حمایت از مصرفکننده، ثبات مالی و یکپارچگی بازار است. اگرچه هنوز کمی با دنیایی فاصله داریم که در آن استیبلکوینها بهطور گسترده مورداستفاده قرار میگیرند و مقررات در کشورهای مختلف یکپارچه میشوند، اما تغییرات سیاستی برای پیشبرد قوانین روشن برای صادرکنندگان استیبلکوین یک گام در جهت درست است. با اقدام قدرتهای مالی بزرگ مانند اتحادیه اروپا و ایالات متحده، تنها مسئله زمان است که کشورهای دیگر نیز از آنها پیروی کنند.
آیا دلار آمریکا باید استاندارد استیبلکوینها باشد؟
مقررات برای حفظ ثبات مالی استیبلکوینها، برای حفاظت از مصرفکنندگان و ترویج نوآوری ضروری است، سپس این سؤال مطرح میشود که چه کسی تصمیم میگیرد و دستورالعملهای نظارتی را برای این طبقه دارایی تعیین میکند؟ امروزه بیشتر استیبلکوینها مبتنیبر دلار آمریکا هستند و ایالات متحده را بهعنوان یک بازیگر اصلی در این بازار حفظ میکنند. بااینحال، آیا استیبلکوینها باید همچنان توسط دلار آمریکا پشتیبانی شوند یا ارز محلی با توجه به تحولات در سیاستهای نظارتی در سایر نقاط جهان که دلار آمریکا ارز اصلی نیست؟ مقررات مبتنی بر ارز استدلال میکند اگر یک استیبلکوین به دلار آمریکا متصل باشد، دولت فدرال ایالات متحده باید حرف آخر را بزند، صرفنظر از اینکه در کجا در گردش است. در همین حال، مقررات مبتنی بر حوزه قضایی، مانند قانون میکای حوزه اتحادیه اروپا، میگوید که اگر یک توکن بهشدت در یک منطقه استفاده شود، مقامات محلی حرف آخر را میزنند. این تقسیمبندی با محدودکردن توانایی آنها در مقیاس جهانی بر صادرکنندگان تأثیر میگذارد. درحالیکه صادرکنندگان ایالات متحده همچنان با عدم اطمینان مواجهند، صادرکنندگان اتحادیه اروپا قادر خواهند بود مقررات سختگیرانه اما روشن میکا را هدایت کنند. برای کاربران این به معنای گزینههای استیبلکوین کمتر است، زیرا صادرکنندگان از بازارهایی با مقررات نامشخص اجتناب میکنند. نقش دلار آمریکا در امور مالی جهانی میتواند تضعیف شود اگر تأخیرها به یورو یا سایر استیبلکوینهای پشتیبانیشده توسط ارز اجازه دهد کشش پیدا کنند یا صادرکنندگان را به حوزههای قضایی با قوانین روشنتر سوق دهند و تسلط دلار آمریکا را در کریپتو و بازارهای جهانی کاهش دهد. یک راهحل عملی برای اینکه استیبلکوینها بدون محدودیتهای غیرضروری رشد کنند، ایالات متحده و اتحادیه اروپا به مقررات گسترده و شفاف نیاز دارند. بهجای چهارچوبهای رقابتی، تنظیمکنندهها باید با هم کار کنند تا سیستمی ایجاد کنند که نظارت و نوآوری را متعادل کند. بهجای تحمیل چهارچوب جهانی یکسان برای همه، هر منطقه باید سیاستهایی را توسعه دهد که در سیستمهای مالی خود کار میکنند و درعینحال به استیبلکوینها اجازه میدهند در سطح جهانی عمل کنند. هیچ یک از طرفین آماده نخواهند بود که منافع مالی خود را قربانی کنند، اما دنیایی با چهارچوبهای متضاد باعث عدم اطمینان صادرکنندگان و کاربران استیبلکوین میشود و از پذیرش آن جلوگیری میکند که به نفع هیچ یک از طرفین نخواهد بود. میتوان اینطور دید که جهان برای چنین ایدههای جدیدی آماده نیست، اما استیبلکوینها چهارچوبهای نظارتی سنتی را به چالش میکشند و ماندگارند. بهترین راه پیش رو یک رویکرد هماهنگ است که هم ماهیت ارز اساسی و هم بازارهایی را که استیبلکوینها در آن فعالیت میکنند، در نظر میگیرد. اگر تنظیمکنندهها نتوانند تعادل پیدا کنند، خطر ازدستدادن نوآوری، تشدید رقابت و تضعیف جایگاه استیبلکوینها در امور مالی بینالمللی را به جان میخرند. بااینحال، با چهارچوب مناسب، استیبلکوینها میتوانند کارایی، دسترسی و شمول مالی را در سطح جهانی افزایش دهند. دیگر رؤیایی نخواهد بود که یکطبقه ارز بینالمللی داشته باشیم که از مرزها فراتر میرود و سناریوی خوشبینانه ۳.۷ تریلیون دلاری تا سال ۲۰۳۰ بسیار واقعبینانهتر به نظر میرسد.