وقایع اسرائیلیه: در اسرائیل، روایتهای خبری با موانع متعددی مواجهند؛ از نظارت نظامی بر اخبار داخلی گرفته تا فشار بر رسانههای خارجی و تلاش سیستماتیک برای کنترل محتوا در پلتفرمهای دیجیتال جهانی. در این گزارش قصد داریم به ابعاد مختلف سیاست چندلایه سانسور و روایتسازی در اسرائیل بپردازیم.
از آغاز با سانسور
زیربنای قانونی سانسور در اسرائیل از خودش قدیمیتر است. محدودیتهای آزادی رسانهها در ابتدا توسط بریتانیاییها در طول قیمومیتشان بر فلسطین وضع شد، در آن زمان، قوانین اولیه مربوط به مطبوعات تصویب شد و اسرائیل نیز پس از اعلام موجودیت در سال 1327 قوانین بریتانیایی درباره مطبوعات را حفظ کرد و اجرای سانسور را بهعهده وزارت کشور و ارتش گذاشت، بهویژه در موضوعهایی که به امنیت ملی مربوط میشد.
در سال 1332، اسرائیل برای رسمیکردن رابطه بین ارتش و رسانهها، کمیته سردبیران را تشکیل داد. در این سازوکار، سردبیران مطبوعات متعهد میشدند قبل از انتشار مطالب حساس، آنها را به سانسورچی نظامی ارائه کنند. این روند باعث شکلگیری نوعی خودسانسوری در میان روزنامهنگاران شد. شدیدترین شکل سانسور اسرائیل، در سرزمینهای اشغالی پس از جنگ شش روزه اعمال شده است. در این مناطق، رسانهها مستقیماً زیر نظر ارتش کار میکردند و در صورت انتشار مطالبی خلاف نظر ارتش، با مجازاتهای جدی مواجه میشدند. با آغاز انتفاضه اول در سال 1366، فشار بر رسانههای عربی و خبرنگاران فلسطینی بیشتر شد. پس از تأسیس تشکیلات خودگردان فلسطین، بحث سانسور به شکل دیگری ادامه پیدا کرد؛ این بار برخی رسانههای فلسطینی از سرکوب صدای منتقد در درون تشکیلات خبر میدادند. امروزه برخی سازمانهای بینالمللی مطبوعات این رژیم را «آزاد» میدانند، اما برخی دیگر به وجود سانسور نظامی مداوم اشاره میکنند؛ بهویژه در موضوعهای مربوط به درگیری با فلسطینیها.
جنگ علیه مطبوعات آزاد
سال گذشته، اسرائیل در شاخص آزادی مطبوعات سازمان گزارشگران بدون مرز، رتبهای بسیار نامطلوب یعنی ۱۰۱ از میان ۱۸۰ کشور کسب کرد (۴ رتبه سقوط نسبت به سال قبلش) و این رتبه اکنون به ۱۱۲ (از میان ۱۸۰ کشور) کاهش یافته؛ پایینتر از کشورهایی مانند هائیتی، گینه بیسائو، سودان جنوبی و چاد. البته این ارزیابی فقط وضعیت روزنامهنگاری در داخل اسرائیل را منعکس میکند و قتل عام گسترده خبرنگاران در غزه را در بر نمیگیرد. محدودیتهای آزادی مطبوعات در اسرائیل فراتر از غیرقانونی کردن جنبههایی از گزارشگری روزنامهنگاران و محدودسازی محتوا است و شکلی تهاجمی به خود گرفته. طبق آمار فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران (IFJ)، اسرائیل از ۷ اکتبر تاکنون حداقل ۱۶۴ خبرنگار را در غزه به شهادت رسانده است. برخی سازمانها این تعداد را تا ۲۳۲ نفر نیز اعلام کردهاند. تعداد دیگری از خبرنگاران هم در لبنان و کرانه باختری هدف قرار گرفتهاند.
ارتش اسرائیل به طور مکرر خبرنگاران غزه را در حالیکه هویت رسانهایشان مشخص بوده و کارت خبرنگاری داشتند هدف قرار داده است. علاوه بر این، اسرائیل خبرنگارانی را که برای رسانههای وابسته به حماس کار میکنند، به عنوان «اهداف نظامی مشروع» تلقی میکند و بارها مدعی شده خبرنگارانی که کشته شدهاند ارتباطی با حماس داشتهاند؛ اغلب بدون این که سندی ارائه کند. اما خبرنگاران در غزه تنها با تهدید مداوم مرگ از بمبارانهای اسرائیلی مواجه نیستند؛ آنها همچنین از گرسنگی، تشنگی و آوارگی رنج میبرند. اسرائیل این وضعیت وخیم را با مسدود کردن ورود تمامی خبرنگاران خارجی به غزه برای بیش از یک سال و نیم تشدید کرده. اسرائیل به طور منظم خبرنگاران فلسطینی از غزه و کرانه باختری را بازداشت و زندانی میکند. این سرکوبها در طول جنگ شدت یافته و شاهد ممنوعیت فعالیت رسانههایی مانند المیادین و الجزیره در داخل سرزمینهای اشغالی بودهایم.
جنگ ۱۲ روزه با ایران و تشدید سانسور در بحران
در دورههای جنگ یا بحران امنیتی، دامنه و شدت سانسور در اسرائیل افزایش مییابد. در طول جنگ ۱۲روزه ایران و اسرائیل، مقررات تازهای، بهطور خاص مربوط به درگیری با ایران (علاوه بر کنترلهای قبلی) وضع شدند و محدودیتهای ویژهای برای نحوه گزارش خبرنگاران از تأثیر حملات ایران بر اسرائیل تعیین شد. در یک بخشنامه که روز چهارشنبه 30 خرداد 1404 منتشر شد، دفتر سانسور نظامی اسرائیل هشدار داد نباید هیچ اطلاعاتی منتشر شود که محل حملهها، عملکرد سامانههای پدافندی یا میزان خسارات را مشخص کند؛ چرا که این موارد ممکن است «به ایران کمک کند» و «تهدیدی واقعی برای امنیت اسرائیل» باشد.
در این دستورالعمل خبرنگاران و سردبیران از کارهای زیر منع شدند:
۱. فیلمبرداری یا پخش تصاویر از محل برخورد موشکها، بهویژه نزدیک پایگاههای نظامی.
۲. استفاده از پهپاد یا دوربینهای با زاویه باز برای نشان دادن مناطق هدف قرار گرفته.
۳. مشخصکردن دقیق مکانهایی که در نزدیکی تأسیسات امنیتی آسیب دیدهاند.
۴. پخش تصاویر مربوط به شلیک موشکهای اسرائیلی یا رهگیری موشکهای ایرانی.
۵. اشتراکگذاری ویدیوها در شبکههای اجتماعی (زنده یا ضبطی) بدون بررسی و تأیید قبلی سانسورچی.
۶. انتشار آمار کشتهشدگان و میزان خسارت ناشی از حملات ایران بدون تأیید سانسورچی.
این محدودیتها بلافاصله اجرایی شدند. مثلاً بامداد سهشنبه و قبل از اعلام عمومی دستور، چند عکاس در بندر حیفا در حالی که قصد داشتند دوربینهایی برای ثبت حملات احتمالی به بندر نصب کنند، بازداشت شدند. پخش زنده حیفا در شبکه CNN متوقف شد و پخش زنده تلآویو در یوتیوب نیز مسدود شد.
دو روز بعد، محدودیتها سختتر شد و شلومو کاری، وزیر ارتباطات و ایتامار بنگویر، وزیر امنیت ملی اسرائیل اعلام کردند که بر اساس «کار مشترک ستادی» تصمیم گرفتهاند رسانههای بینالمللی حتی قبل از فیلمبرداری از این مکانها، و نه فقط قبل از انتشار عمومی فیلم، به مجوز نیاز داشته باشند. بر این اساس، پلیس اسرائیل و افسران ارتش مجازند جلوی فعالیت خبرنگارانی که بدون اجازه تصاویر زنده یا گزارشها را منتشر میکنند، بگیرند و آنها را به ظن جاسوسی دستگیر کنند.
در جریان حملات موشکی ایران به اسرائیل خبرنگار فاکسنیوز در ویدئویی تائید کرد که ایران به مقر اصلی ارتش اسرائیل یعنی کریا حمله کرده که معادل پنتاگون در آمریکا است. فاکسنیوز به دلیل فیلمبرداری خبرنگارش از محل اصابت و اطلاعرسانی از محل حساس که مورد اصابت موشک ایرانی قرار گرفته بود، مورد انتقاد اسرائیل قرار گرفت زیرا قوانین سانسور اسرائیل را به خبرنگارانش گوشزد نکرده بود.
در همین رابطه خبرنگار شبکه آلمانی ARD در پیامی ویدئویی گفت: «بر اساس قوانین سانسور ما تنها اجازه داریم از برخورد موشکها به اهداف غیرنظامی فیلم بگیریم و خبر مخابره کنیم. برای مثال خانههای مسکونی؛ ولی اگر هدفهای نظامی یا استراتژیک مورد اصابت قرار بگیرد ما اجازه نداریم فیلم بگیریم و مخابره کنیم مگر اینکه قبل از آن از یک مسئول سانسور نظامی اجازه بگیریم. سازمان سانسور میگوید علت این سختگیری این است که ایران نباید به اطلاعات حساس دست پیدا کند ولی مشکل اینجا است که به این شکل این تصور ایجاد میشود که ایران تنها هدفهای غیرنظامی را هدف گرفته و مورد اصابت قرار داده است.»
محدویتها در بستر شبکههای اجتماعی نیز تشدید شد؛ گزارشهای متعدد از کاربران ایرانی در شبکههای اجتماعی نشان میداد که اینستاگرام تصاویر پرچم ایران را که در روزهای اخیر توسط میلیونها کاربر ایرانی استوری شده بود، حذف کرده است. این اقدام واکنشهای گستردهای را در میان کاربران ایرانی به دنبال داشت و بسیاری آن را سانسور و محدودیت آزادی بیان دانستند.
طبق گزارش رسانه تایمز اسرائیل در طول جنگ ۱۲ روزه، از میان ۵۵۰ موشک و ۱۰۰۰ پهپاد شلیک شده از سوی ایران حدود ۵۰ موشک اصابت کرده و باقی موشکها با نرخ موفقیت ۹۰ درصدی رهگیری شدهاند. و ۹۹ درصد پهپادهایی که تهدید ایجاد میکردند نیز رهگیری شدند. طبق گزارش صندوق غرامت مالیات بر املاک اسرائیل، تاکنون حدود ۴۱هزار درخواست خسارت در اسرائیل ثبت شده که حدود ۳۳ هزارمورد مورد مربوط به خسارت ساختمانها و حدود ۴۰۰۰ مورد مربوط به خسارت وسایل نقلیه و ۴۵۰۰ مورد برای خسارت به محتویات و تجهیزات است. کانال ۷ اسرائیل اعلام کرد حدود ۱۱ هزار نفر پس از حملات موشکی ایران به ساختمانهایشان به هتل منتقل شدند به این معنا که دیگر آن سازه قبلی محل سکونتشان قابلیت زندگی ندارد و باید تخریب شود. با یک حساب ساده روشن میشود این میزان تخریب ثبت شده در اسرائیل تاکنون، با اصابت فقط ۵۰ موشک ایرانی همخوانی ندارد.
اخیراً رئیس مؤسسه وایزمن در یک برنامه تلویزیونی در کانال ۱۳ اسرائیل گفت: «ویرانی گستردهای رخ داده و ما تا ۵۰۰ میلیون دلار خسارت دیدهایم؛ مرکز «وایزمن» و قلب تپنده مؤسسه مورد اصابت قرار گرفته است.» مجری نیز اضافه کرد: «نه تنها «وایزمن» بلکه بسیاری از پایگاههای ارتش و نقاط استراتژیک دیگر مورد اصابت قرار گرفتند، اما سانسور اجازه انتشار آنها را نمیدهد؛ ما با وضعیتی مواجه شدیم که در آن عموم مردم متوجه دقت بمباران توسط ایران و میزان خسارت به بسیاری از سایتها نشدند.»
متن کامل گزارش مهسا جعفریفر، خبرنگار در وقایع اسرائیلیه بخوانید.