49 روز مانده به آغاز بیستوپنجمین دوره لیگ تکلیف اعضای کادرفنی تیمهای حاضر در این مسابقات تا حدودی مشخص است و فقط ابهاماتی در مورد سرمربیان مس رفسنجان و پرسپولیس وجود دارد. بعد از پایان دوره گذشته لیگ، 5 تیم یعنی استقلال، سپاهان، ذوبآهن، پیکان و خیبر نفر نخست امورفنی خود را تغییر دادهاند و هدایتشان را به ساپینتو، نویدکیا، حدادیفر، دقیقی و ربیعی سپردهاند. در روزهای اخیر نویدکیا، اسطوره 42 ساله زردپوشان اصفهانی پس از 8 ماه دوری از فوتبال با قبول هدایت تیم محبوبش به دنیای مربیگری بازگشت ولی هنوز سرمربیان نامآشنای زیادی در بازار وجود دارند که پسوند بدون تیم پشت نامشان قرار میگیرد. از مهمترین مربیان سرشناسی که فعلا تحت قرارداد هیچ باشگاه ایرانی نیستند میتوان به علی دایی، جواد نکونام، علیرضا منصوریان، مسعود شجاعی، ساکت الهامی، رضا عنایتی، عبدالله ویسی و سیروس دینمحمدی اشاره کرد که احتمالاً حضورشان در لیگ برتر به کیفیت و جذابیت مسابقات کمک کند.
جواد نکونام
شماره 6 سابق تیم ملی را باید یکی از مهمترین کاپیتانهای دهه اخیر یوزها دانست. نکونام که بیشترین بازی ملی را برای ایران انجام داده به پشتوانه وجهه بینالمللیاش، جایگاهش در میهنمان و سرمربیان بزرگی که در دوران بازی از آنها تأثیر گرفته بلافاصله پس از آویختن کفشهایش وارد حرفه مربیگری شد و در این مدت توفیقات جذابی مثل رساندن نساجی به سطح نخست فوتبال کشورمان بعد از 24 سال تلاش ناموفق و قهرمانی در جام حذفی و سوپرجام با فولاد را به دست آورده است. نکونام بعد از نایبقهرمانی با استقلال تهران در فصل دوم حضورش روی نیمکت آبیها موفق نشد نتایج مدنظر مدیران و هواداران تیم محبوب پایتخت را به دست آورد و مخالفانش با شتابزدگی باعث شدند این سرمربی جوان بعد از گذشت 7 بازی از فصل 1404-1403 استعفایش را تقدیم مدیران کند و در 9 ماه اخیر مسابقات را از فضاهای غیرفوتبالی رصد کند.
سرمربی سابق تیمهای خونه به خونه، نساجی، فولاد و استقلال در این مدت پیشنهادهای مختلفی از تیمهای لیگ برتری داشته ولی به آنها پاسخ منفی داده و هرچقدر از فضای فوتبال دور بماند کارش برای اثبات شایستگیهایش سختتر میشود. بدون شک نکونام از ظرفیت فنی بسیار بالایی برخوردار است و اگر کمی در افکار فنی خود و انتخاب اطرافیانش بازنگری کند رسیدن به موفقیتهای بزرگ برای کسی که در 40 سالگی طعم قهرمانی جام حذفی را چشیده و شاگرد کیروش، دنیزلی، بلاژویچ، کاماچو و فرانکو زولا بوده دور از دسترس نیست.
مسعود شجاعی
شجاعی نخستین بار مربیگری را در لیگ بیستم و در قامت مربی و بازیکن تیم تراکتور تجربه کرده است و پس از پایان فوتبالش در قامت مربی تیمهای هوادار و مس رفسنجان ظاهر شده و حتی در دوره گذشته لیگ پرسپولیس مدل گاریدو را به زانو درآورد ولی رویکرد بیش از حد هجومی لژیونر سابق فوتبال ایران باعث شده خیلی فرد موفقی در این حرفه نباشد. شجاعی بنفشپوشان تهرانی را به زحمت در لیگ حفظ کرد و از باشگاه رفسنجانی به دلایل نتایج ضعیف اخراج شد. با این حال او هنوز در ابتدای دوران مربیگریاش قرار دارد و هنوز فرصت آزمون و خطایش به پایان نرسیده و فرصت بسیار مناسبی برای تبدیل شدن به یک مربی بزرگ و پرمشتری پیش روی خود میبیند.
علی دایی
علی دایی که سابقه یک قهرمانی با سایپا در لیگ برتر را دارد، همواره به خاطر نام بزرگش و همچنین سابقه 3 قهرمانی در جام حذفی جزو مربیان محبوب تیمهای لیگ برتری بوده است. او در 12 دوره مسابقات روی نیمکت باشگاههای حاضر در مهمترین تورنمنت ایران نشسته ولی بعد از اختلافنظر با مدیران باشگاه سایپا در هفتههای پایانی دوره هجدهم لیگ خلیجفارس از فوتبال فاصله گرفته و در 74 ماه اخیر بیشتر از گذشته به تجارت و امور اقتصادیاش رسیدگی میکند ولی هنوز بارقههای امید بابت بازگشت شهریار به فوتبال و خلق کنفرانسهای مطبوعاتی جذاب توسط وی و کشف و عرضه استعدادهایی مثل انصاریفرد، طارمی، نوراللهی، عالیشاه و حسینزاده زنده است.
علیرضا منصوریان
شماره 10 سابق استقلالیها در تیم نفت تهران نگاه مخاطب را با نتایج قابل قبول در لیگ داخلی و مسابقات آسیایی ربوده بود ولی در قامت سرمربی باشگاه محبوبش نتوانست بدرخشد و تا پایان مدت قراردادش در جمع آبیهای تهران بماند. همچنین هدایت ذوبآهن، تراکتور، آلومینیوم، صنعت نفت و فولاد به قرار گرفتن نام منصوریان در میان سرمربیان سطح نخست فوتبال کشورمان کمک نکرد و حتی نتایج ضعیفش در فوتبال استان خوزستان به آینده مربیگری او خدشه وارد کرد و باعث شد او پس از هفته سوم فصل 1403-1402 لیگ جایی در سطح نخست فوتبال کشورمان نداشته باشد. ولی طبق شواهد هنوز سرمربی 53 ساله توانایی رهایی دادن قعرنشینان از خطر سقوط و سفت و محکم کردن جایگاه غیرمدعیان در رتبههای میانه جدول را دارد.
رضا عنایتی
عنایتی با موفقیت روی نیمکت هوادار و رساندن بنفشها به لیگ خلیجفارس و کسب نتایج مثبت لیگ برتری با تیم تهرانی نامش را بر سرزبانها انداخت ولی استراتژیهایش در نفت مسجدسلیمان، تیم ملی امید و پیکان به بنبست جدی خورد و باعث گنجاندن نامش در لیست سرمربیان ناکام و بازنده شد. در فوتبالی که چرخه مربیان حاضر در سطح نخستش محدودیت دارد هیچ بعید نیست در طول دوره بیستوپنجم لیگ باشگاههای مختلف به سراغ عنایتی و امثال او بروند و اگر این اتفاق پیش بیاید و شاهد لبیک گفتن سرمربی 48 ساله به پیشنهادهایش باشیم، عنایتی باید خیلی بیشتر از گذشته تلاش کند تا نتایج ضعیفش از ذهن فوتبالدوستان پاک شود.
ساکت الهامی
این سرمربی 54 ساله برخلاف 2 تجربه گذشتهاش نتوانست در لیگ بیستوچهارم ناجی نساجی باشد و نتایج ضعیفی که او به همراه ساوو میلوشویچ از خود بهجا گذاشتند تأثیر زیادی در سقوط ببرهای مازندران به سطح دوم فوتبال ایران داشت. در سالهای اخیر همواره حواشی و اتفاقات غیرفوتبالی الهامی باعث شده تواناییهای فنی و سابقه 2 قهرمانی او در جام حذفی به محاق برود. قطعاً اگر الهامی هیجانها و رفتارهایش را کنترل کند حضورش در لیگ بیستوپنجم محتمل به نظر میرسد و باعث پیشرفت فنی برخی تیمها میشود اما اگر روندش تغییر نیابد سود انتخاب الهامی کمتر از ضررهایش است.
سیروس دینمحمدی
اسم سیروس دینمحمدی تا 6 ماه پیش نام بسیار مهمی در سرمربیگری سطوح بالای فوتبال کشورمان نبود و این بازیکن نسل 1998 بیشتر به عضویتش در کادرفنی استقلال، هوادار و نساجی و کارشناسیهایش در رسانههای تصویری و مکتوب شهرت داشت ولی پس از جدایی روانخواه از تیم پیکان، مدیران خودروسازان تهرانی به دینمحمدی اعتماد کردند و او در دهه ششم زندگیاش با نتایج نسبتاً مثبت تیم تحت هدایتش را به لیگ برتر رساند. او حالا و پس از توفیق اشاره شده بیش از گذشته مشتری خواهد داشت و حضورش به عنوان سرمربی تیمهای لیگ برتری یک رویای بزرگ نیست. البته احتمال حضور او در تیمهای لیگ یکی بیشتر است.
عبدالله ویسی
ویسی در قامت تئوریسین تیمهای صبای قم و پیکان نامش در بین تماشاگران مسابقات لیگ چرخید و با قهرمان کردن استقلال خوزستان به اوج محبوبیت و معروفیت رسید ولی در انتخابهای بعدیاش بهمرور زمان سقوط تدریجی را تجربه کرد و از مربی قهرمان تبدیل به هدایتگری شد که حتی تیم نهچندان مطرحی مثل پالایش نفت بندرعباس به سراغش میآید. قطعاً آتیه ویسی نسبت به دهه گذشته دچار آسیب جدی شده ولی به دلیل حفظ فولاد و صنعت نفت در لیگ شاید هنوز چسباندن لقب مربی لیگ یکی به ویسی بیانصافی باشد.
دیگر مربیان سرشناس در دسترس
به جز اسامی اشاره شده افرادی مثل مجتبی جباری و سهراب بختیاریزاده که فصل گذشته با موفقیت امر محول شده را در استقلال به پایان رساندند شایستگی تبدیل شدن به یک سرمربی لیگ برتری را دارند. همچنین محمود فکری، سیدجلال حسینی، محمد نصرتی و آرش برهانی شاید با کمی خوششانسی و ارائه برنامههای جذاب در جلب نظر مدیران تیمهای لیگ برتری موفق باشند و مربیانی مثل فیروز کریمی، حمید درخشان، حسین فرکی و پرویز مظلومی با اتفاقات غیرقابل پیشبینی میتوانند دوباره طعم سرمربیگری در بالاترین سطح فوتبال ایران را بچشند. از سوی دیگر افرادی همچون مهدی پاشازاده، جواد زرینچه، علی سامره، علیرضا اکبرپور، بهنام سراج و داوود سیدعباسی بدون تجربه موفق در لیگ آزادگان اصولاً نباید مدنظر تیمهای لیگ برتری قرار گیرند و گمان میشود شخصی مثل وحید هاشمیان با سابقه حضور در کادرفنی تیم ملی و فریدون زندی که خیلی سخت توسط بزرگان و نامداران ایرانی وسوسه میشوند، حضورشان در کشورمان محتمل نیست.