فرهیختگان: روزنامه «تهران تایمز» در گزارشی که چهارشنبهشب منتشر شد، این خبر را منتشر کرد که رژیم صهیونیستی در حال برنامهریزی برای اجرای یک عملیات مخرب در خاک ایالات متحده بوده است. هدف این عملیات، بر اساس گزارش، جعل شواهد برای متهم کردن ایران و ایجاد بهانهای برای آغاز یک جنگ تمامعیار بین ایالات متحده و ایران بوده است. این طرح که به نظر میرسد با هدف دستکاری افکار عمومی آمریکا و توجیه اقدامات نظامی علیه ایران طراحی شده بود، از طریق اطلاعات بهدستآمده از یک کشور دوست کشف شد. ایران، با آگاهی از این توطئه، پیامهایی را به مقامات آمریکایی ارسال کرد و بدین ترتیب از وقوع این رویداد جلوگیری به عمل آمد.
کا به طور در جنگ 12 روزه تحمیلی به ایران توسط رژیم صهیونیستی، آمریکامل از همان ابتدا نقش داشت. برنامهریزی برای برگزاری دور ششم مذاکره با ایران و هم زمان تخیله مقامات سیاسی آمریکا از منطقه و جایگزینی آن با ادوات نظامی نشان میدهد آمریکا از همان آغاز با اسرائیل هماهنگ بوده که اوج این هماهنگی نیز در حمله به تأسیسات ایران در نطنز، فردو و اصفهان با بمبافکنهای آمریکا نمود پیدا کرد.
با این وجود برخی مخالفتهای داخلی در فضای سیاسی و اجتماعی آمریکا مانع از این میشد تا آمریکا با دست باز و علنیتر وارد عملیات شود به همین دلیل نیز به نظر میرسد اسرائیل قصد داشته کار دولت آمریکا را راحتتر کرده و با راه انداختن یک نمایش امنیتی دیگر همچون 11 سپتامبر فضای سیاسی و اجتماعی آمریکا را برای تشدید اقدامات آمریکا علیه ایران فراهم آورد. نتانیاهو در مقابل چنین خدماتی تلاش کرد حمایتهای شخص ترامپ برای ایجاد مصونیت قضایی در اسرائیل را دریافت کند.
اینجا عراق و افغانستان نیست
در 11 سپتامبر حملاتی که به مرکز تجارت جهانی در نیویورک و ساختمان پنتاگون در واشنگتن انجام شد، به سرعت بهعنوان بهانهای برای آغاز جنگهای ایالات متحده در افغانستان و عراق مورد استفاده قرار گرفت. حادثه ۱۱ سپتامبر به دلیل تأثیرات گستردهاش بر افکار عمومی و سیاست خارجی آمریکا، بهعنوان یک نمونه کلاسیک از عملیات «پرچم دروغین» (False Flag)مورد بحث قرار میگیرد. این حمله با هدف ایجاد بهانه برای مداخلات نظامی در خاورمیانه طراحی شده بود. شواهد متعددی از جمله سرعت غیرمعمول تحقیقات رسمی، تناقضات در گزارشهای کمیسیون ۱۱ سپتامبر و منافع سیاسی و اقتصادی ایالات متحده و متحدانش در منطقه، به این گمانهزنیها دامنزده است. این حادثه به دولت آمریکا امکان داد تا با ایجاد فضای ترس و ناامنی، حمایت عمومی را برای جنگهای پرهزینه در منطقه جلب کند.
شباهت میان حادثه ۱۱ سپتامبر و توطئه ادعایی اسرائیل برای انجام انفجاری در خاک آمریکا قابل تأمل است. هر دو رویداد با هدف دستکاری افکار عمومی و ایجاد بهانه برای اقدامات نظامی علیه کشورهای خاص طراحی شدهاند. در مورد ۱۱ سپتامبر، القاعده و سپس دولتهای افغانستان و عراق بهعنوان مقصران اصلی معرفی شدند، در حالی که در توطئه اخیر، ایران هدف اتهامات قرار گرفته است. این الگو نشاندهنده استفاده مکرر از بحرانهای امنیتی برای پیشبرد اهداف امنیتی است.
بررسی حادثه ۱۱ سپتامبر و توطئههای مشابه نشان میدهد که استفاده از عملیاتهای امنیتی برای ایجاد بحران و توجیه مداخلات خارجی، بخش مهمی از استراتژی قدرتهای غربی و متحدانشان است. اما چنین شابلونی زمانی جواب میدهد که کشور مورد هدف از قدرت بازدارندگی برخوردار نبوده تا دولت مهاجم هزینه انسانی و مالی زیادی متحمل نشود و زیر فشار انتقادهای داخلی قرار نگیرد. در مورد ایران چنین الگویی به دلیل حجم خسارات متقابلی که به اسرائیل تحمیل شد، جواب نمیدهد. ایران با ایستادگی حداکثری خود این هشدار را به مقامات سیاسی آمریکا داد که ایده «پرچم دروغین» برای رادیکالهای کاخ سفید پر هزینه تمام میشود. رساندن چنین پیام هشداری با هدف قرار دادن پایگاه آمریکایی العدید در قطر توانست در عقب راندن آمریکا از موضع تشدید تنش بسیار مؤثر واقع شود.