کد خبر: 206779

دولت دو پرچم برادران اسلحه

«دروزی‌ها»، وفاداران رژیم اسرائیل

در میان گروه‌های گوناگون ساکن اسرائیل، جامعه دروزی بخشی حیاتی از بافت اجتماعی محسوب می‌شود. همان‌طور که یهودیان آمریکا که حدود ۲ درصد جمعیت آن کشور را تشکیل می‌دهند، به‌خوبی در جامعه آمریکا ادغام شده‌اند، دروزی‌ها که حدود ۱.۶ درصد جمعیت اسرائیل را تشکیل می‌دهند نیز چنین وضعیتی دارند.

زهرا صمصامی؛ وقایع اسرائیلیه: در دل ساختار اجتماعی و سیاسی اسرائیل، جامعه دروزی نقشی در ظاهر کوچک اما در باطن ژرف و تأثیرگذار ایفا می‌کند. این اقلیت مذهبی، در خلال قرن‌ها سکوت و انسجام، اکنون در اسرائیل به یکی از وفادارترین اقشار به نظام سیاسی و امنیتی بدل شده است. حضور دروزی‌ها در ارتش، دستگاه‌های امنیتی و حتی ساختارهای سیاسی، در مقایسه با دیگر اقلیت‌های عرب، چشم‌گیر است.
این مشارکت گسترده، حاصل نوعی تفاهم نانوشته است: پذیرش، حمایت و فرصت‌های برابر در قبال تعهد کامل به قوانین و امنیت ملی. بهای این اتحاد استراتژیک، نوعی فاصله‌گذاری تدریجی با هویت عربی و پیوندهای تاریخی با جهان عرب است. نسل جوان دروزی، بیش از پیش در چهارچوب فرهنگی و مدنی اسرائیل تعریف می‌شود؛ فرایندی که برخی آن را ادغام موفق و برخی دیگر از آن به‌عنوان گسست فرهنگی یاد می‌کنند. چنین حضوری، از آنان شریکی بی‌صدا اما راهبردی ساخته است.

  دروزی‌های اسرائیل؛ پیوندی ناگسستنی از ایمان، هویت و وطن
در میان گروه‌های گوناگون ساکن اسرائیل، جامعه دروزی بخشی حیاتی از بافت اجتماعی محسوب می‌شود. همان‌طور که یهودیان آمریکا که حدود ۲ درصد جمعیت آن کشور را تشکیل می‌دهند، به‌خوبی در جامعه آمریکا ادغام شده‌اند، دروزی‌ها که حدود ۱.۶ درصد جمعیت اسرائیل را تشکیل می‌دهند نیز چنین وضعیتی دارند. برخلاف باور رایج، بالاترین نرخ خدمت سربازی در ارتش اسرائیل نه متعلق به یهودیان، بلکه به دروزی‌ها تعلق دارد؛ آماری که نشان می‌دهد حدود ۸۰ درصد مردان دروزی وارد نیروهای دفاعی اسرائیل می‌شوند و بسیاری در واحدهای رزمی و فرماندهی مشغولند. این سطح از تعهد، تنها محصول ضرورت‌های سیاسی نیست، بلکه در باورهای دینی، تجربه‌های تاریخی و نگاه فرهنگی آنان ریشه دارد. یکی از اصول بنیادین این آیین ‌وفاداری به سرزمینی است که در آن زندگی می‌شود‌. همین اصل موجب شده که دروزی‌ها، با وجود زبان و فرهنگ عربی، هویتی مستقل از دیگر اقوام عرب در منطقه داشته باشند.
نقطه عطف روابط آنان با اسرائیل به سال ۱۹۴۸ بازمی‌گردد؛ در دوران تأسیس اسرائیل در دهه 1940، دروزی‌ها به عنوان یک اقلیت در منطقه بودند. آنان در دوران جنگ‌ها و عملیات‌ها، به اسرائیل کمک کردند و با آن‌ها همکاری کردند. این همکاری‌ها در طول زمان باعث شد که دروزی‌ها جایگاه خاصی در جامعه اسرائیل پیدا کنند. این اتحاد ریشه در حادثه‌ای پیش‌تر در سال ۱۹۴۲ نیز داشت؛ زمانی که آرامگاه پیامبر شعیب، شخصیت مقدس دروزی‌ها، هدف حمله سنی‌ها قرار گرفت. از آن زمان، دروزی‌ها اسرائیل را دوست خود دانسته و خود را بخشی جدایی‌ناپذیر از آن تلقی کرده‌اند.
رهبران مذهبی این جامعه همواره تأکید کرده‌اند که رابطه آنان با اسرائیل فراتر از یک قرارداد سیاسی بلکه تعهدی دینی است. به گفته ‌موفد ماری‌، یکی از چهره‌های برجسته جامعه، «هر دروزی از نظر الهی به خاکی که در آن زندگی می‌کند متعهد است.» این نگرش، همراه با برخورداری از حقوق کامل شهروندی، از جمله دسترسی به کنست، رده‌های فرماندهی نظامی و مناصب اجرایی، سبب شده است دروزی‌ها نقش فعالی در ساختار قدرت ایفا کنند.
البته روابط آنان با هم‌کیشان خود در لبنان و سوریه همواره ساده نبوده است. دروزی‌های بلندی‌های جولان، پس از الحاق این منطقه به اسرائیل در ۱۹۸۱، میان حفظ تابعیت سوری یا پذیرش تابعیت اسرائیلی مردد ماندند. اگرچه برخی همچنان خود را سوری می‌دانند، اکثریت دروزی‌های اسرائیلی، به‌ویژه در مناطق شمالی، وفاداری خود را با ادامه خدمت نظامی و مشارکت اجتماعی نشان داده‌اند.
با وجود بسته‌بودن نسبی جامعه دروزی -از جمله ممنوعیت ازدواج با غیردروزی‌ها و محرمانه‌بودن آموزه‌های دینی- آنان به‌عنوان شهروندانی قانون‌مدار و میهن‌دوست شناخته می‌شوند. شهرهایی چون مغار، نمونه‌هایی از همزیستی دروزی‌ها با مسلمانان و مسیحیان در فضایی مسالمت‌آمیز هستند.

     پاسداران کیان صهیون
دروزی‌ها نه‌تنها در میدان جنگ، بلکه در فضای مجازی نیز مدافعان فعال اسرائیلند. افرادی مانند ‌منصور اشقر‌، با حضور در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی، از اسرائیل در برابر اتهامات بین‌المللی مانند ‌آپارتاید و نسل‌کشی‌ دفاع می‌کنند. به‌طور مثال غسان علیان اولین فرمانده غیر یهودی تیپ گولانی، مشهورترین تیپ ارتش اسرائیل شد. در جریان حمله ۷ اکتبر، سرهنگ دوم سلمان حبکا، یکی از برجسته‌ترین نظامیان دروزی، جان خود را در دفاع از غیرنظامیان از دست داد. او بالاترین رتبه نظامی کشته‌شده در عملیات زمینی غزه بود. در عملیات اخیر موسوم به ‌شمشیرهای آهنین‌، جامعه دروزی ده تن از جوانان خود را از دست داده است؛ جوانانی چون سرگرد جلاء ابراهیم، کاپیتان وسیم محمود، گروهبان انور سرحان و دیگران. این جان‌فشانی‌ها، رابطه دروزی‌ها با مردم اسرائیل را به ‌پیمانی خونین‌ تبدیل کرده است. همان‌گونه که نخست‌وزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو در مراسم یادبود در روستای جولیس گفت: «میان مردم دروزی و ملت اسرائیل، پیوندی خونین و حیاتی وجود دارد.»

     زنان در دوراهی فرهنگی، هویتی، اعتقادی
زنان دروزی در اسرائیل در تقاطعی از چالش‌های قومی، فرهنگی و اقتصادی قرار دارند که فرصت‌های شغلی و تحصیلی آن‌ها را به‌شدت محدود کرده است. این زنان، که همواره در کنار همسران خود در کار کشاورزی و امور منزل فعال بوده‌اند، با کاهش نقش کشاورزی در اقتصاد محلی، بیش از پیش در معرض محرومیت اقتصادی قرار گرفته‌اند.
بر پایه پژوهش‌های صورت‌گرفته، زنان دروزی با نوعی تبعیض مضاعف مواجه‌اند؛ از یک‌سو، به‌عنوان بخشی از جامعه عرب اسرائیل، از فرصت‌های شغلی محدود در بازار کار رنج می‌برند؛ و از سوی دیگر، به‌دلیل ساختار سنتی و بسته جامعه خود، غالباً اجازه کار در خارج از محدوده روستا را ندارند.
هرچند در سال‌های اخیر، شماری از زنان دروزی توانسته‌اند وارد حرفه‌های تخصصی و جایگاه‌های مدیریتی شوند، اما مشارکت کلی آنان در اقتصاد  و حتی در معیشت خانواده همچنان اندک است. بسیاری از این زنان در مشاغل کم‌درآمد مانند صنایع غذایی، نساجی و خدمات اجتماعی مشغول به کار هستند؛ صنایعی که اغلب توسط کارآفرینان یهودی در روستاهای دروزی راه‌اندازی شده‌اند. علاوه بر موانع فرهنگی، عوامل دیگری همچون تسلط ناکافی به زبان عبری، فشارهای اجتماعی و مخالفت برخی رهبران مذهبی با تحصیلات دانشگاهی و اشتغال زنان، از جمله عوامل محدودکننده جدی برای ارتقای نقش زنان دروزی در جامعه به شمار می‌روند.

     عقده هویت در برابر پیمان خون
روابط دروزی‌ها با دولت اسرائیل همیشه هموار نبوده است. تصویب قانون ‌دولت-ملت‌ در سال‌های اخیر که اسرائیل را صرفاً ‌سرزمین ملت یهود‌ معرفی می‌کند، موجی از انتقاد در میان جامعه دروزی به‌وجود آورد. در همایش «دروزی‌ها و امنیت اسرائیل – پیمان خون در عمل» که در کالج آکادمیک ‌الجلیل غربی‌ برگزار شد، چهره‌های برجسته مذهبی، نظامی و دانشگاهی دروزی همچون «شیخ موفق طریف، سفیر ردا منصور، پروفسور نسیم بن‌دیوید» از احساس تبعیض نسبت به این قانون سخن گفتند. وکیل ایاد فرج، مشاور شورای دینی دروزی‌ها، این قانون را «خطرناک» توصیف کرد و پرسید‌ چگونه می‌توان فرزندان دروزی را به خدمت اجباری فرستاد در حالی که قانونی آنان را از حقوق برابر محروم می‌کند؟ کرمل نصرالدین نیز گفت: «ما مشکلی با یهودی بودن جامعه نداریم، اما دموکراسی باید حفظ شود و سیاست‌ها بر پایه نیاز همه شهروندان تنظیم گردد، نه قومیت‌شان.»
عنان وهابه نیز هشدار داد که این قانون نه‌تنها روحیه نسل جوان دروزی را تضعیف کرده، بلکه اعتماد متقابل را نیز آسیب‌پذیر ساخته است. او خواستار تدوین قانون اساسی جامع‌تری شد که جایگاه واقعی اقلیت‌ها را به رسمیت بشناسد. پژوهشگرانی چون یعقوب و رمزی حلبی، در عین تأکید بر مشارکت بی‌چون‌وچرای جامعه دروزی در ساختارهای دفاعی و امنیتی، خواستار تجدیدنظر در نگاه نخبگان سیاسی به اقلیت‌ها شدند. پروفسور بن‌دیوید نیز یادآور شد که «‌پیمان خون»‌ باید در میدان سیاست و قانون هم معنا یابد، نه فقط در میدان جنگ.

     سخن پایانی
جامعه دروزی اسرائیل، با ترکیب هویت دینی، فرهنگی و ملی، یکی از نمونه‌های نادر همزیستی پایدار در خاورمیانه به‌شمار می‌رود. آنان با رد ایده دولت مستقل، بر وفاداری به سرزمین محل سکونت تأکید دارند. سرهنگ بازنشسته حماده غانم و ایال غانم، دو چهره سرشناس این جامعه، بر سه‌گانه هویتی آن‌ها تأکید دارند؛ مذهبی دروزی، فرهنگی عرب و ملی اسرائیلی. این ترکیب پیچیده، نه نشانه تناقض، بلکه گواهی بر سازگاری در برابر طوفان‌های سیاسی منطقه است.
با این حال، این رابطه را می‌توان یک ‌ائتلاف مشروط‌ تلقی کرد: تا زمانی که اسرائیل منافع حداقلی این جامعه را تأمین کند (امنیت، امکانات و احترام نسبی به هویت خاصشان)، این رابطه ادامه خواهد داشت. پایداری این رابطه وابسته به سیاست‌های آینده اسرائیل خواهد بود. اگر مسیر تضعیف جایگاه اقلیت‌ها ادامه پیدا کند، احتمال تنش جدی بیشتر می‌شود.