وقایع اسرائیلیه: از زمان امضای توافقهای ابراهیم در سال ۱۳۹۹، همکاری امنیتی و نظامی میان اسرائیل و برخی کشورهای عربی وارد مرحلهای تازه شده است. آمریکا، با تکیه بر ظرفیتهای سنتکام، نقش پررنگی در پیوند دادن این بازیگران برای ایجاد یک چتر دفاعی مشترک ایفا کرده است. در این گزارش، سعی داریم سیر شکلگیری این طرح و وضعیت فعلی آن را بررسی کنیم.
پسزمینه شکلگیری
ایده دفاع هوایی مشترک، سالهاست که در ساختار دفاعی آمریکا و اسرائیل مطرح است و دستکم در چهار دولت اخیر ایالات متحده دنبال شده است. با توجه به وجود زیرساختهای نظامی گسترده آمریکا در منطقه و ضرورت حفاظت از اسرائیل و متحدانش در خلیج فارس و رقابت با حضور چین و روسیه در منطقه، آمریکا همواره بهدنبال ایجاد یک چتر دفاع هوایی منطقهای بوده است. مایکل کوریلا، فرمانده سنتکام، در مصاحبه با آکسیوس میگوید: «یکی از مهمترین چالشها، مقابله با این تصور است که ایالات متحده قصد دارد خاورمیانه را ترک کند.» در چنین فضایی، پیمان دفاع هوایی یکپارچه میان آمریکا و کشورهای منطقه میتواند تا حدی جایگزین کاهش حضور نظامی مستقیم آمریکا شود، در حالی که پیام تعهد امنیتی واشنگتن نیز همچنان حفظ میشود. او میگوید: «تعهد سنتکام به منطقه آهنین است... این منطقه در مرکز رقابت راهبردی آمریکا با روسیه و چین قرار دارد.»
این ایده در اسرائیل نیز از مدتها قبل وجود داشته است. تسویکا هایموویچ، فرمانده پیشین یگان پدافند هوایی اسرائیل، در گفتوگو با اورشلیم پست میگوید: «این ایده جدیدی نیست. ما از سال ۲۰۱۵ و در دوره ریاست آیزنکوت در مورد آن صحبت میکردیم. آن زمان بود که برای اولینبار، دفاع منطقهای به بخشی از استراتژی ما تبدیل شد.» او میگوید اولین گام در تحقق این ایده، جلب مشارکت آمریکا و استفاده از توانمندیهای نظامیاش در کشورهای عربی دور از مرزهای اسرائیل بود. هدف، ایجاد شبکهای از هشدارهای زودهنگام با استفاده از پایگاهها و سامانههای راداری آمریکا بود تا تهدیدهای موشکی در مراحل اولیه شناسایی شده و به اسرائیل فرصت واکنش سریع داده شود.
او ادامه میدهد: «یادم است که در تور معرفیای که با فرماندهی اروپا (یوکام) و فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) داشتیم، آنها با این ایده موافقت کردند. از آن زمان، دفاع منطقهای به واقعیت تبدیل شد.»
از یوکام به سنتکام
نقطه عطف مهم در شکلگیری ساختار امنیتی جدید منطقه، پیوستن اسرائیل به فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) در سال ۱۴۰۰ بود. تغییری که تا پیش از آن، بهدلیل مخالفت برخی کشورهای عربی، امکانپذیر نبود. اسرائیل پیش از این زیر چتر فرماندهی اروپایی آمریکا (یوکام) قرار داشت، مسئلهای که عملاً هرگونه ارتباط نظامی مستقیم و برنامهریزیشده با ارتشهای عربی را مسدود میکرد. اما عضویت در سنتکام، معادله را تغییر داد. اسرائیل حالا میتوانست بهطور رسمی و مستمر در کنار ارتشهای عربی حاشیه خلیج فارس، در قالب یک شبکه مشترک فعالیت کند.
از سایه به صحنه؛ ائتلاف دفاع هوایی خاورمیانه علنی میشود
در تابستان ۲۰۲۲، در آستانه سفر جو بایدن به منطقه، بنی گانتز، وزیر دفاع اسرائیل، در جلسهای توجیهی با کمیته روابط خارجی و دفاعی کنست، از طرحی به نام «ائتلاف دفاع هوایی خاورمیانه» خبرداد. او اعلام کرد: «این برنامه از قبل در حال اجرا است و تاکنون توانسته با موفقیت تلاشهای ایران برای حمله به اسرائیل و سایر کشورها را رهگیری کند.» او نامی از آن کشورها نبرد و جزئیات بیشتری در مورد حملات خنثی شده ارائه نکرد. در این فضا، با سفر جو بایدن به عربستان، برای شرکت در نشستهای چندجانبه، این ایده علنی شد. بایدن بهطور رسمی از ایجاد یک سامانه دفاعی منطقهای حمایت کرد و آن را ضرورتی برای مقابله با تهدیدات فزاینده ایران و نیروهای ادعایی نیابتیاش خواند.
پایگاه العدید قطر، محور هماهنگی دفاعی
واشنگتن به اسرائیل و کشورهای عربی منطقه پیشنهاد داد تا یک شبکه دفاع هوایی و موشکی مشترک ایجاد کنند؛ شبکهای که هدف آن سه محور اصلی بود: ۱. شناسایی سریعتر تهدیدات از طریق تبادل دادههای راداری و اطلاعاتی، ۲. افزایش سرعت واکنشهای دفاعی به حملات موشکی و پهپادی و ۳. تقسیم هزینههای سنگین دفاعی میان کشورهای عضو این ائتلاف.
ایده اصلی این طرح بر پایه تجربیات جنگهای خلیج فارس و نیز سامانههای دفاعی ناتو طراحی شد؛ یعنی ساخت یک سیستم چندلایه هشدار و رهگیری که امکان پاسخ سریعتر و هماهنگتر به حملات را فراهم میکند.
در این ساختار، ایالات متحده خصوصاً از طریق پایگاه العدید قطر بهعنوان مرکز فرماندهی، دادههای راداری و اطلاعاتی را از کشورهای مختلف منطقه گردآوری و تحلیل میکند. این پایگاه در واقع گره مرکزی شبکه است؛ یعنی اطلاعات از اسرائیل و کشورهایی مثل عربستان، امارات و دیگران به این پایگاه میرسد، آنجا تحلیل میشود و پس از پردازش، هشدارها و تحلیلهای مربوط به تهدیدهای احتمالی دوباره به آنها بازگردانده میشود.
رزمایشهای مشترک
از زمان شکلگیری ائتلاف، رزمایشهای متعددی برای تقویت توان دفاع هوایی مشترک برگزار شده است. از مهمترین آنها میتوان به رزمایش سالانه «Iniochos» در یونان اشاره کرد که در آن جنگندههای اسرائیلی، اماراتی و دیگر کشورها معمولاً بدون اعلام رسمی نام اسرائیل، به تمرین مشترک میپردازند. همچنین، رزمایشهایی که در سال ۱۴۰۳ در اردن و عربستان برگزار شدند، سناریوهای مقابله با تهدیدات هوایی و اشتراکگذاری اطلاعات را تمرین کردند. رزمایش «Eagle Resolve» نیز که زمستان همان سال در قطر برگزار شد، یکی از بزرگترین تمرینات دفاع هوایی در خلیج فارس بود.
اخیراً قطر در رزمایش هوایی «Iniochos 2025» به میزبانی یونان، در کنار اسرائیل، بحرین و امارات شرکت کرده که شامل تمرینهای نبرد هوایی مشترک بود. بهگزارش رسانههای اسرائیلی، انتشار نام قطر در کنار اسرائیل در فهرست رسمی شرکتکنندگان، برای تلآویو غیرمنتظره بود، چراکه پیشتر چنین همکاریهایی معمولاً محرمانه انجام میشدند. این در حالی است که پایگاه العدید قطر نیز نقشی کلیدی در ساختار دفاع هوایی مشترک منطقهای ایفا کرده است. با این وجود، این کشور همواره بهدلیل پیچیدگی روابطش با بازیگران مهمی چون ایران و همچنین مسئله میانجیگری فعال میان حماس و اسرائیل و مواضعش در حمایت از فلسطین، همواره از اعلام همکاری با اسرائیل خودداری کرده و ناگزیر به حفظ توازنی حساس میان امنیت، دیپلماسی و حساسیتهای داخلی و منطقهای بوده است.
اولین تجربه دفاع هوایی مشترک
پس از آنکه در اثر حمله هوایی اسرائیل به ساختمان کنسولگری در مجاورت سفارت ایران در سوریه، هفت تن از جمله فرمانده ارشد نیروی قدس سپاه پاسداران، سرتیپ محمدرضا زاهدی، به شهادت رسیدند، ایران وعده داد که پاسخ میدهد.
آمریکا تلاش کرد دولتهای عربی را تحت فشار قرار دهد تا اطلاعات خود درباره برنامههای احتمالی ایران برای حمله به اسرائیل را به اشتراک بگذارند و در رهگیری موشکها و پهپادهایی که به سمت اسرائیل شلیک میشود، کمک کنند. واکنش اولیه چندین دولت عربی محتاطانه بود، چراکه میترسیدند کمک به اسرائیل آنها را مستقیماً درگیر این درگیری کند و خطر انتقام از سوی تهران را به همراه داشته باشد. پس از مذاکرات بیشتر با ایالات متحده، امارات و عربستان بهطور خصوصی توافق کردند که اطلاعات را به اشتراک بگذارند.
طبق ادعای والاستریت ژورنال، دو روز قبل از حمله، ایران، عربستان و دیگر کشورهای خلیج فارس را در جریان کلیات و زمانبندی طرح خود برای پاسخ به اسرائیل قرار داد تا آن کشورها بتوانند از حریم هواییشان محافظت کنند. این اطلاعات به ایالات متحده منتقل شد و به واشنگتن و اسرائیل هشدارهای مهمی از قبل داده شد. با قطعی شدن حمله ایران، کاخ سفید به پنتاگون دستور داد تا هواپیماها و منابع دفاع موشکی را به منطقه منتقل کند و رهبری هماهنگی اقدامات دفاعی بین اسرائیل و دولتهای عربی را برعهده گرفت.
۱۳ آویل ۲۰۲۴ ایران وعدهاش را عملی کرد و با بیش از ۳۰۰ پهپاد انتحاری و موشکهای بالستیک و کروز، سرزمینهای اشغالی را مورد هدف قرار داد که نخستین رویارویی مستقیم و علنی نظامی بین ایران و اسرائیل بود. عملیات سپر آهنین نامی بود که اسرائیل روی تلاش هماهنگ برای دفع حمله موشکی و پهپادی ایران گذاشت. این اولین باری بود که اتحاد نوپای پدافند هوایی در این عملیات مورد آزمایش قرار میگرفت.
موشکها و پهپادهای ایران از لحظه پرتاب توسط رادارهای هشدار اولیه در کشورهای خلیج فارس که به پایگاه العدید قطر متصل بودند، ردیابی شدند و این مرکز اطلاعات را به جتهای جنگنده چندین کشور در حریم هوایی اردن و سایر کشورها و همچنین به کشتیهای جنگی در دریا و دفاع موشکی در اسرائیل منتقل کرد. در میان کشورهای عربی مشارکتکننده، اردن فعالترین نقش را ایفا کرد. این کشور چندین پهپاد و موشک ایرانی را بر فراز حریم هواییاش رهگیری کرد و حریم هواییاش را نیز برای اسرائیل باز گذاشت.