یا برنامه غنیسازی در ایران را تعطیل میکنید یا مسیر دیگری پیش میگیریم. اصل حرف استیو ویتکاف در مصاحبه جدیدش همین است. یک تهدید ضمنی و خواستهای زیادهخواهانه در مورد برنامه هستهای ایران که یکی از خطوط قرمز ایران برای نشستن پای میز مذاکره است.
ویتکاف که در تیم ترامپ بیشتر به چهرهای مشهور بود که تصور میشد دنبال به نتیجه رسیدن یک توافق با ایران است، حالا صراحتاً اظهاراتی که روبیو، وزیر خارجه تندرو و جنگطلب آمریکا مطرح میکرد را تکرار کرده است.
نماینده ترامپ در امور خاورمیانه به این نکته هم اشاره میکند که مذاکرات هفته گذشته به خاطر تردید در موفق بودن به تأخیر افتاده و تهدید آخر را هم روی میز گذاشت: «امیدواریم که این یکشنبه، مذاکرات مفید باشد. اگر چنین شود، مذاکرات ادامه پیدا میکند.
اما اگر این یکشنبه باز هم بینتیجه باشد، ادامه نخواهد یافت و باید مسیر دیگری را در پیش بگیریم.» با مطرح شدن ادعاهایی توسط ویتکاف که جزء خطوط قرمز ایران است، تقریباً تمام کارشناسان بینالملل نیز به این موضوع تأکید دارند مسیری که آمریکا دنبال میکند، به این معنی است که آنها دنبال به نتیجه رسیدن یک توافق نیستند. به همین منظور با علیرضا کوهکن، حسن بهشتیپور و حمیدرضا غلامزاده، کارشناسان مسائل بینالملل گفتوگو کردیم که در ادامه از نظر میگذرانید.
علیرضا کوهکن: آمریکا نمیتواند کیس خاصی از ایران بسازد
علیرضا کوهکن، کارشناس مسائل بینالملل به این موضوع اشاره کرد که ویتکاف تنها خواسته واقعی آمریکا را مطرح کرد و این خواسته زیادهخواهانه ناشی از اشتباه تحلیلی غلطی است که آمریکا در مورد ایران دارد. درواقع آمریکا به دنبال ساختن کیس خاصی از ایران است که در واقعیت این اتفاق قابل تحقق نیست.
ویتکاف خواسته واقعی آمریکا را مطرح کرد
کوهکن در مورد اینکه هدف آمریکا از مطرح کردن غنیسازی صفر ایران چیست؟ گفت: «دو نکته را باید در نظر گرفت: یک اینکه مذاکرات از آن حالت کلی به سمت مسائل دقیق پیش میرود. معمولاً در جلسات مذاکره ابتدا درباره اصل مذاکره، نحوه مذاکره، هدف و اراده مثبت صحبت میکنند که در این زمینه دو طرف نگاه مثبتی داشتهاند.
اما وقتی وارد جزئیات میشوند، شرایط متفاوت میشود. این اتفاقی که افتاده هم در همین چهارچوب است. آمریکاییها حالا که وارد جزئیات شدهاند، سعی میکنند، مواضعشان را دقیقتر و کاملتر مطرح کنند. اگرچه این یک عادت قدیمی است که بیرون از میز مذاکره و قبل از شروع گفتوگو، خواستههای حداکثری مطرح میشود تا نهایتاً در زمان مذاکره چکشکاری شود.
و نکته دوم آنکه به سفر ترامپ به منطقه ارتباط دارد. شاید مخاطب بعضی از این صحبتها، مذاکرات و ایران نباشد. اما چیزهایی که ویتکاف گفته، قبلاً هم افراد دیگری در دولت ترامپ گفتهاند. خودش هم بهصورت ناواضح تکرار کرده بود، خواسته واقعی آمریکاییهاست و آن چیزی که آنها دوست دارند همین چیزی است که بیان میکنند.
اینکه چقدر به آن برسند یا نه، شرایط نشان خواهد داد. البته فکر میکنم تیم ایرانی بههیچوجه زیر بار چنین خواستههایی نخواهد رفت و اگر آمریکاییها واقعاً ارادهشان این باشد که دنبال این خواستهها بروند، نه برای چانهزنی، بلکه برای تحقق آن حرکت کنند، مذاکرات چشمانداز روشنی نخواهد داشت.»
اگر آمریکا این مسیر را دنبال کند توافقی در کار نخواهد بود
کوهکن در مورد اینکه چقدر احتمال دارد مذاکرات یکشنبه آخرین دور مذاکراتی ایران باشد نیز گفت: «من فکر نمیکنم این آخرین مذاکرات باشد. احتمالش کم است، اما ممکن است مذاکرات با وقفه مواجه شود، نه اینکه آخرین مذاکرات باشد.
ما با شرایطی مواجهیم افرادی که با ما مذاکره میکنند، مثل خود همین ویتکاف، یک سابقه دیپلماتیک قوی ندارند که بتوانید بر اساس آن پیشبینی کنید چه کار میخواهند بکنند. خودش، رئیسش و بقیه تیم که این کار را انجام میدهند. به همین دلیل، پیشبینی کردنش سخت است.
اما برخلاف طرف آمریکایی، موضع طرف ایرانی کاملاً مشخص است. اگر آمریکا دنبال این موضوع باشد، توافقی در کار نیست. مذاکره به معنای گفتوگو میتواند ادامه داشته باشد، اما توافقی که نتیجهاش بشود این چیزهایی که ویتکاف گفته یا روبیو میگوید یا بعضی وقتها خود ترامپ میگوید، در کار نخواهد بود.
اگر نکته دیگری که در صحبتهایش چند بار روی آن تأکید داشت، باشد- یعنی جلوگیری از دستیابی به سلاح هستهای - یا اینکه تأکید دیگری که داشت که میخواست تفاوت خودش را با مذاکرات قبلی نشان بدهد، مثلاً اینکه «ما سانست نباید داشته باشیم»، اینها مسئله خاصی ندارند.
چون تعهد ایران به انپیتی هیچ سانست و پایانی ندارد. عدم پیگیری سلاح هستهای پایانی ندارد. اینها چیزهایی هستند که میشود بر سرشان توافق کرد. مسئله خاصی برای آنها وجود ندارد. اما اینکه دنبال این باشید که از ایران یک کیس خاص بسازید، یعنی ایران از حقوق مسلمش در انپیتی دست بکشد — آن هم فقط ایران — که چند بار تأکید میکنند که ایران تنها کشوری است که مثلاً غنیسازی میکند و بمب ندارد، اتفاق نخواهد افتاد. همه اینها ناشی از یک تحلیل اشتباه است که توانمندی جمهوری اسلامی تضعیف شده و این تحلیل اساساً اشتباه بوده و ممکن است باعث کنش اشتباه هم بشود.»
حمیدرضا غلامزاده: حذف غنیسازی نقطۀ شروع اعمال فشار علیه ایران در مذاکره است
حمیدرضا غلامزاده تغییر ادبیات ویتکاف را در این چهارچوب را به توافق انگلیس و آمریکا مرتبط دانست و به این موضوع اشاره کرد، که به نتیجه رسیدن این توافق، نیاز ضروری ترامپ برای توافق را رفع کرد. او در مورد علت تغییر ادبیات ویتکاف گفت: «مهمترین نکته در مورد این تغییر ادبیات این است که ترامپ توانست به اولین دستاورد سیاست خارجیاش، که آن معامله با انگلیس است، برسد. تا الان بهشدت نیاز داشت به اینکه یک توافق خارجی امضا کند، یک دستاورد داشته باشد و تا الان چنین چیزی وجود نداشت.
الان با توافقی که با انگلیس امضا کرده، این امر محقق شده و دیگر نیاز ضروری ندارد. لذا اکنون دستش بازتر است برای اینکه در مذاکرات، فشار بیشتری به ایران وارد کند و امتیازگیری بیشتر و حداکثری انجام بدهد. طبیعتاً نقطه شروع بحثش را باید حذف غنیسازی ایران بگذارد و از اینجا فشار را آغاز کند و در مقابلِ عقبنشینی، امتیاز بیشتری بگیرد. یک گام در این موضوع پیشتر آمدند و جدیت هم دارند. اصلاً بحث افکار عمومی هم مطرح نیست.
اتفاقاً این هدف را جدی دنبال میکنند، نه به این معنا که حاضر نباشند اصلاً امتیاز بدهند؛ خط قرمز نیست، ولی حتماً بهعنوان یک ابزار فشار علیه ایران استفاده خواهند کرد. بهخصوص که از آن طرف، تصورشان این است که ایران میز مذاکره را ترک نخواهد کرد و این هم دلیلی است برای اینکه فشار جدیتر و بیشتری در مذاکره وارد کنند.
طبیعتاً تنها راهش این است که ایران اساساً این بحث را نپذیرد، چون خلاف قواعد آژانس است و طبق اساسنامه آژانس، ایران بهعنوان یک عضو میتواند و حق دارد که غنیسازی کند و ضرورتی هم ندارد که از این حق کوتاه بیاید و عدول کند.
لذا ایران باید حتماً جلوی این زیادهخواهی بایستد، چون حتی اگر بحثش هم مطرح شود و بخواهد توی گفتوگو چنین درخواستی مطرح کند و در میز مذاکره بخواهد در مورد این مسئله چانهزنی کند، حتماً ناچار به امتیازدهی بیشتر خواهد شد.
پس باید این ادبیات و اظهار از سمت تیم ما جا بیفتد که آمریکا با زیادهخواهی فراتر از قواعد آژانس، مذاکرات را به شکست رسانده و متوقف کرده است. چون طرف مقابل خوشبین است که یا ما امتیاز بدهیم یا اگر ندادیم، ایران را بهعنوان مقصر مطرح کند، از آن طرف هم که در کنار این هویج، یک چماقی هم دارد که در ادبیاتهای ویتکاف هم آمده؛ که اگر توافق نشود ایران مسیر دیگری خواهد رفت، این همان چماقی است که بهعنوان تهدید بالای سر ایران نگه داشتهاند، در حالی که حتماً تهدید غیرواقعی است و قابلیت مدیریت دارد و باید تهدید متقابل صورت گیرد.»
حسن بهشتیپور: ایران اگر میخواست غنیسازی را تعطیل کند، در دوران بوش پسر این کار را میکرد
حسن بهشتیپور، کارشناس مسائل بینالملل، به این موضوع اشاره کرد که اگر ایران میخواست، تعطیلی غنیسازی هستهای را دنبال کند، در دوران بوش پسر توافق را امضا میکرد و در این مورد توضیح داد: «واقعیت این است که تیم ترامپ خودشان هم نمیدانند دقیقاً میخواهند چه کار کنند. به نظر میرسد، علاقهمندند با موضعگیریهای متناقض در صحنه رسانه، یک عملیات روانی را طراحی کنند که بتوانند یک فشار رسانهای را از قبل از مذاکرات سازماندهی کرده و در طول مذاکرات از آن استفاده کنند. در اینکه ویتکاف آنچه را که پای میز مذاکرات میگوید با آنچه در رسانهها مطرح میشود متفاوت است، حداقل برای من شکی وجود ندارد. اما خب، ویتکاف مثل روبیو و مثل خود ترامپ، نه فقط راجع به ایران، در موضوع اوکراین، در موضوع غزه و موضوعات دیگر، خیلی متناقض موضعگیری کردهاند و اصطلاحاً موضعگیری زیگزاگی داشتند. باید ببینیم در مذاکرات یکشنبه هم، همین حرف را میزند که در تبلیغات و رسانه مطرح کرده یا آنجا حرف دیگری میزند؟ اگر همان حرف را بزند، این به معنای این است که نمیخواهند با ایران به توافق برسند.
اگر قرار بود، ایران غنیسازی را متوقف کند، خب با بوش پسر و دولت بوش پسر به توافق میرسیدند و این همه سال این قضیه کش پیدا نمیکرد. هر پژوهشگری میداند که خانم کاندولیزا رایس، وزیر خارجه وقت آمریکا، میگفت ایران باید غنیسازی را فوراً متوقف کند و وقتی متوقف کرد، من شخصاً حاضرم با هر فردی در هر زمانی و در هر کجا مذاکره کنم. ولی تا زمانی که ایران متوقف نکرده، من آماده نیستم که مذاکره کنم. بعداً اوباما آمد و از این موضع عدول کرد. در سال ۱۳۹۰ یک نامه رسمی نوشت و پذیرفت که غنیسازی اورانیوم در ایران ادامه پیدا کند، ولو به صورت محدود. این موضع اوباما بود که گره مذاکراتی را باز کرد و ایران مستقیماً با آمریکا وارد گفتوگو و مذاکره شد، قبل از دولت روحانی. اگر این موضعگیری ویتکاف بر سر میز مذاکره هم باشد، آنها میدانند که مذاکرات شکست میخورد. این تخیل یا این تصور که به خاطر شرایط ایران و مشکلات اقتصادی، ممکن است ایران از این قضیه عدول کند، حداقل من بهعنوان یک پژوهشگر، خیلی خیلی بعید میدانم. آنها نمیدانند این موضوع، مسئلهای حیثیتی و یک موضوع امنیت ملی و منافع ملی در ایران است و این در چهارچوب ارتقای علم در ایران است.
بحث غنیسازی فقط به معنی غنیسازی نیست. مجموعه چرخه سوخت هستهای، یک مجموعه است که موجب ارتقای علم در جنبههای مختلف در ایران شده و ایران این را یک پرستیژ میداند و میخواهد این سیاست را ادامه دهد. باید این موضوع برایشان جا بیفتد که این مسئله یک موضوع حیثیتی و استقلالخواهی و هویتی برای ایرانیهاست.»