بگذارید همین ابتدا برگردم به 36 سال پیش، وقتی اولین نمایشگاه کتاب برگزار شد. آبان ماه 1366، نمایشگاهی زیر بمباران، در هنگامه آخرین ماههای جنگ ایران و عراق برپا شد و ماندگار ماند. این نمایشگاه با همراهی 200 ناشر داخلی با 8 هزار عنوان کتاب و 196 ناشر خارجی با 26 هزار عنوان کتاب از 32 کشور جهان در محل دائمی نمایشگاههای بینالمللی تهران برگزار شد.
شاید برای شما هم جالب باشد وقتی تعداد ناشران خارجی را در این نمایشگاه میشنوید. انگار که جنگ و بمباران کشور همسایه هیچ تأثیری بر تصمیم فرهنگی دولت آن زمان نداشت و همه با هم یک کلام شدند تا بزرگترین نمایشگاه کتابی آن زمان خاورمیانه را برگزار کنند. بعد از دوسال، زمان برگزاری این نمایشگاه به بهار و اردیبهشت رسید. برگردیم به اردیبهشت 1404 که حتماً با تجربه سی و اندی سال برگزاری باید شاهد نمایشگاهی باشیم که بهتر و اصولیتر از دورههای نخست برگزار شود؛ اما هنوز کمبود و نقصهایی وجود دارد که توجه برگزارکنندگان را میطلبد.
1- کتاب گران است و حتماً این گزاره درست است؛ ارزش ریالی کتابهای منتشرشده در فروردینماه 1403، 11 میلیارد و 62 میلیون و 571 هزار و90ریال بوده و میانگین قیمت کتاب نیز به ۱۸۱ هزار تومان میرسید. این درحالی است که در فروردین 1402 میانگین قیمت کتاب ۸۱ هزار تومان ثبت شد؛ این یعنی افزایش ۱۱۰ درصدی قیمت کتاب از سال ۱۴۰۲ تا ۱۴۰۳. فروردین 1404، میانگین قیمت کتاب، 212 هزار تومان بوده است که در مقایسه با سال 1403، کتاب 22درصد گران شده و در مقایسه با دوسال قبل این عدد به 169درصد میرسد!
حالا باید دید وزارت فرهنگ و ارشاد برای این گرانیها چه برنامهای دارد. سال گذشته، گزارشی را منتشر و به اثر گرانی بر خرید مردم در نمایشگاه کتاب اشاره کردیم. مردم در نمایشگاه سی و پنجم نهایتاً 2 یا 3 کتاب را میتوانستند با این گرانی تهیه کنند و گلایه اصلیشان هم به همین مسئله برمیگشت. طبیعتاً دادن تسهیلات به ناشران و کمک کردن به آنها برای چاپ کتاب، راهگشا خواهد بود تا چرخه نشر به درستی در این مسیر بچرخد و بتواند کتاب را ارزانتر به دست مخاطب برساند و نمایشگاه کتاب به ویترینی برای نخریدن بدل نشود.
2- مهمانان خارجی نمایشگاه را جدی بگیرید؛ سال گذشته این تیتر را انتخاب کردیم تا بگوییم اگر قرار است نشری حرفهای داشته باشیم یکی از ملزومات آن توجه و تعامل با حوزه بینالملل است؛ حالا این تعامل هم میتواند با کشورهای اطراف صورت بپذیرد و هم با کشورهای دورتر. ابتدای همین یادداشت، از اولین دوره نمایشگاه کتاب گفتم که با وجود سایه جنگ و بمباران، 196 ناشر خارجی از 32 کشور حضور داشتند، حالا آمار سال 66 را بگذارید کنار آمار سال 1403 و نمایشگاه سی و پنجم. تعداد غرفههای حاضر در بخش بینالملل نمایشگاه سیوپنجم عدد 29 را نشان میداد و حدود 10 کشور هم در این غرفهها حضور داشتند.
مشکل اینجاست که برخلاف سال 66، نمایشگاه کتاب به عنوان شاهراه دیپلماسی فرهنگی محسوب نمیشود؛ همین امر باعث شده نمایشگاه در انحصار چند کشور خاص دربیاید و همانها هم نتوانند حضوری فعال در غرفههایشان داشته باشند. اگر بهصورت دقیقتر و با برنامهریزی بهتر به بخش بینالملل نمایشگاه توجه شود، اثرات مثبتش در فرایند دیپلماسی فرهنگی کشور نمود پیدا خواهد کرد.
3- چند سال پیش، در میانه شلوغیهای نمایشگاه کتاب، یک جمع دانشآموزی چندنفره، وسط چمنهای نمایشگاه کتاب نشسته بودند و با هم یک کتاب را میخواندند و من هم محو تماشای شور و شوق اینها برای خواندن کتاب... چند ساعتی مشغول خواندن بودند و بعد هم قرار گذاشتند برای فردا و تکرار همین بساط کتابخوانی. همین یک تصویر نشان میدهد کار فرهنگی در نمایشگاه کتاب چقدر جای کار دارد. نمایشگاههای بینالمللی کتاب، برنامههای ویژهای برای وجه نمایشگاهی خود دارند، از حضور نویسندگان گرفته تا پرداختن به محتوای کتابها در بخشهای مختلف. سالهاست گفته میشود نمایشگاه کتاب باید وجه فروشگاهیاش را کمتر سازد و بیشتر به بعد نمایشگاهی و کار فرهنگی توجه کند؛ البته برخی چنین رویکردی را اینطور تعبیر میکنند که باید برای بالابردن کمیتها تلاش کرد و نتیجه این تعبیر میشود؛ آمارهایی که از فلان تعداد کار فرهنگی در نشستهای خبری نمایشگاه بیان میشود و یا روی سایتها قرار میگیرد با این حال در نهایت خروجی و تأثیرگذاری و کیفیت کار آن طور که باید نیست و ماجرای تکراری توجه به کمیت به جای کیفیت رقم میخورد.
4- نمایشگاه سی و ششم در آستانه بازگشایی است و اولین رویدادی به حساب میآید که تمام و کمال در دست دولت چهاردهم بوده و دولت هم وقت کافی برای اجرای آن را داشته، پس به این ترتیب نمایشگاه سی و ششم میشود اولین آزمون جدی وزارت ارشاد دولت چهاردهم. اگر قرار باشد، تمام نکات امتحانی مرتبط با نمایشگاه را برای برگزارکنندگانش لیست کنیم، حتماً این یادداشت مجال گفتن حق مطلب را نخواهد داشت.
اما در این میان نباید یک مسئله مهم را فراموش کرد؛ مردمی بودن یکی از ویژگیهای منحصر به فرد نمایشگاه کتاب است؛ مخاطب عمومی که عدم توجه به آن ضربهزننده خواهد بود. محلی که مخاطب همیشگی کتاب خودش را در برابر ناشرانی میبیند که یک سال با کتابهایشان مراوده داشته است و نویسندگانی را میبیند که با نوشته و روایتهایشان زندگی کرده. نباید به سادگی از کنار این موارد دوستداشتنی گذشت. برای همین است که هر سال به اردیبهشت که میرسیم زمزمه از همهجا شنیده میشود که کتاب مهم است و نمایشگاه کتاب مهمتر.