کد خبر: 205959

تأثیر دوری و نزدیکی چین و روسیه بر رژیم صهیونیستی چیست؟

چین، روسیه و اسرائیل؛ یک معادله چند مجهولی

چین و روسیه با تقویت همکاری‌های اقتصادی و امنیتی در قالب بریکس و سازمان همکاری شانگهای، در مسیر ایجاد نظمی نوین مستقل از غرب حرکت می‌کنند. این روند، چالشی برای جایگاه رژیم اسرائیل در ساختار جهانی تحت نفوذ آمریکا محسوب می‌شود.

وقایع اسرائیلیه: چین و روسیه تلاش کرده‌اند با تعمیق روابط دوجانبه و تقویت همکاری‌های چندجانبه در قالب‌هایی مانند بریکس، سازمان همکاری شانگهای و پیمان‌های اقتصادی و امنیتی منطقه‌ای، نظم جهانی تازه‌ای را پایه‌گذاری کنند که مستقل از محور غرب و به‌ویژه ایالات متحده باشد. این نظم نوین، بر اصولی مانند چندقطبی بودن جهان، احترام به حاکمیت کشور‌ها و مقابله با مداخلات یک‌جانبه‌گرایانه استوار است و به‌شدت با نظم بین‌المللی کنونی که بر اساس ارزش‌ها و منافع ایالات متحده طراحی شده، در تضاد است.
رژیم اسرائیل یکی از اصلی‌ترین بهره‌مندان این ساختار آمریکا محور است. واشنگتن در دهه‌های اخیر نه‌تنها از دولت عبری در برابر قطعنامه‌های بین‌المللی حمایت کرده، بلکه از طریق دیپلماسی، کمک‌های مالی - نظامی و فشار سیاسی، زمینه تثبیت موقعیت این رژیم در منطقه را فراهم آورده است. بنابراین، هرگونه تضعیف نظم آمریکایی و برآمدن یک محور جدید به رهبری چین و روسیه، تهدیدی بالقوه برای موقعیت برتر رژیم در ساختار جهانی به شمار می‌رود.
اما درصورتی‌که این محورِ چین - روسیه دچار تزلزل شود و نتواند نقش مؤثری در شکل‌دهی به موازنه‌های بین‌المللی ایفا کند، ایالات متحده و متحدانش بار دیگر دست بالا را در عرصه سیاست جهانی خواهند داشت. این به معنای افزایش فضای مانور برای طراحی و تحمیل قواعد بازی بین‌المللی بر مبنای منافع غرب خواهد بود؛ قواعدی که در بیشتر موارد، با منافع رژیم اسرائیل همسو است.

  افزایش نفوذ اسرائیل در روسیه
در ماه‌های گذشته، روابط رژیم اسرائیل و روسیه، به‌ویژه در زمینه بحران سوریه، شکل خاصی از همکاری تاکتیکی را تجربه کرده است. اگرچه دو طرف در سطوح استراتژیک اختلافاتی دارند - از جمله در خصوص ایران و محور مقاومت - اما توانسته‌اند نوعی «مدیریت تعارض» در میدان سوریه ایجاد کنند. افزون بر آن، سطح روابط دیپلماتیک میان مسکو و تل‌آویو در سال‌های اخیر نسبتاً فعال بوده و حتی در برخی زمینه‌ها، همکاری‌هایی در حوزه‌های علمی، فناوری و فرهنگی نیز دیده شده است.
رژیم امید دارد درصورتی‌که مسکو از پکن فاصله بگیرد، کرملین به دنبال بازتعریف برخی اولویت‌های سیاست خارجی خود و یافتن متحدان یا شرکای جدیدی خواهد بود تا این خلأ را جبران کند. در چنین شرایطی، رژیم دولت عبری خواهد توانست از فرصت به وجود آمده برای گسترش نفوذ خود در روسیه بهره‌برداری کند.

  فرصت‌های اقتصادی و تکنولوژیک
در پی تداوم جنگ اوکراین و افزایش فشار‌های اقتصادی و سیاسی از سوی غرب، روسیه با مجموعه‌ای از تحریم‌های گسترده و انزوای بی‌سابقه در عرصه‌های مالی، صنعتی و فناوری روبه‌رو شده است. این شرایط باعث شده مسکو برای حفظ توان رقابتی خود و ادامه روند توسعه اقتصادی، بیش از گذشته به دنبال یافتن منابع جایگزین برای فناوری‌های پیشرفته، سرمایه‌گذاری خارجی و بازار‌های نو باشد.
چین در این زمینه طی سال‌های اخیر به یکی از شرکای کلیدی روسیه تبدیل شده و با صادرات تجهیزات صنعتی، ارائه فناوری‌های نو، همکاری در پروژه‌های انرژی و تأمین برخی قطعات و نرم‌افزار‌ها، نقش حیاتی در پرکردن خلأ‌های ناشی از تحریم‌های غربی ایفا کرده است.
اما اگر به هر دلیلی - چه به دلیل فشار‌های غرب، چه به دلیل اختلافات راهبردی - چین تصمیم بگیرد روابط اقتصادی - فناورانه خود با روسیه را کاهش دهد یا رویکرد محتاط‌تری در قبال مسکو اتخاذ کند، روسیه ناچار خواهد شد به سمت کشور‌های دیگری برای تأمین نیاز‌های حیاتی خود حرکت کند. در این میان، رژیم اسرائیل می‌تواند به‌عنوان یکی از گزینه‌های جایگزین مطرح شود، به‌ویژه در حوزه‌هایی که در آن تخصص و برتری فناورانه دارد؛ مانند امنیت سایبری، فناوری‌های کشاورزی و آبیاری هوشمند، انرژی‌های تجدیدپذیر، تجهیزات پزشکی پیشرفته، و حتی برخی زیرساخت‌های فناوری اطلاعات.
روسیه در شرایط اضطرار اقتصادی ممکن است در برابر پیشنهادهای همکاری رژیم عبری، انعطاف بیشتری نشان دهد. این همکاری‌ها اگر گسترش یابند، نه‌تنها می‌توانند به ایجاد روابط اقتصادی جدید بین دو طرف منجر شوند، بلکه ممکن است زمینه‌ساز نوعی وابستگی متقابل نیز باشند. به‌عبارت‌دیگر، روسیه ممکن است در ازای دریافت فناوری یا سرمایه‌گذاری از سوی رژیم، مواضع سیاسی نرم‌تری نسبت به تل‌آویو اتخاذ کند.

  تضعیف حمایت از محور مقاومت
روسیه و چین به‌طور هم‌زمان روابط استراتژیک و راهبردی مستحکمی با ایران دارند. هر دو کشور به دلیل منافع مشترک در برابر غرب، در بسیاری از مسائل منطقه‌ای و بین‌المللی هم‌راستا عمل کرده‌اند. یکی از مهم‌ترین ابعاد این روابط، پشتیبانی هر دو کشور از ایران در زمینه‌های نظامی، اقتصادی و سیاسی است. ایران، به‌عنوان یک قدرت منطقه‌ای با نفوذ گسترده در غرب آسیا، حامی اصلی گروه‌های مقاومتی نظیر حزب‌الله لبنان، حماس فلسطین و جهاد اسلامی است؛ گروه‌هایی که به‌طور مستقیم و غیرمستقیم تهدیدی برای رژیم اسرائیل محسوب می‌شوند. این گروه‌ها با کمک‌های مالی، نظامی و آموزشی که از ایران و متحدانش دریافت می‌کنند، به‌ویژه در برابر اقدامات رژیم و هم‌پیمانان غربی‌اش، در حال تقویت خود هستند.
در سال‌های اخیر، روسیه و چین نه‌تنها در زمینه‌های اقتصادی و امنیتی، بلکه در حمایت از ایران و محور مقاومت نیز همکاری‌های نزدیکی داشته‌اند. این همکاری‌ها به‌ویژه در عرصه فروش تسلیحات پیشرفته، حمایت‌های سیاسی در مجامع بین‌المللی (از جمله سازمان ملل) و جلوگیری از تحریم‌های غربی علیه ایران و متحدانش، به‌وضوح قابل‌مشاهده است.
اما اگر شکاف بین چین و روسیه ایجاد شود و این دو قدرت نتوانند به هماهنگی‌های راهبردی خود ادامه دهند، تأثیرات زیادی بر حمایت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی از ایران و متحدانش خواهد گذاشت. درصورتی‌که این دو کشور نتوانند سیاست‌های منطقه‌ای‌شان را هماهنگ کنند، دیگر نمی‌توانند در موضوعات حساس مانند فروش تسلیحات به ایران، تأمین منابع اقتصادی، یا حمایت سیاسی از تهران در برابر فشار‌های غرب، به‌طور مشترک عمل کنند. این عدم هماهنگی می‌تواند باعث کاهش توان ایران در تأمین نیاز‌های نظامی و اقتصادی خود، به‌ویژه در برابر فشار‌های غرب و رژیم اسرائیل و در نتیجه باعث کاهش توان محور مقاومت در مقابله با رژیم صهیونیستی گردد. 

گزارش کامل گزارش ناعمه اصفهانیان را در وقایع اسرائیلیه بخوانید.