کد خبر: 205946

حادثۀ بندرعباس «همدلی» را به «برند ملی» مهم ایران تبدیل کرد‌

همدلی برند ایرانیان

تصاویر مخابره شده از اطفای حریق و رسیدگی به مجروحان حادثه و حضور پرقدرت نیروهای آتش‌نشانی و چهره‌های خسته و دود گرفته آن‌ها در دل حادثه بارها و بارها در رسانه‌ها منتشر شد و مردم نیز در تولیدات محتوایی‌شان از آن‌ها تشکر کردند. به گونه‌ای که برخی تصاویر تبدیل به بنرها و پوسترهای افتخارآمیزی شدند که می‌توان آن‌ها را در آلبوم «غرور ملی ایرانیان» ثبت کرد.

بهمن 1401 بود که زلزله شدید در کشور ترکیه با خسارات مالی و جانی بسیار زیادی همراه بود. آن‌جا بود که مسئولان رسانه‌ای ترکیه تصمیم گرفتند برنامه اختصاصی برای ترمیم این سوگ ملی راه بیندازند. از این رو، برنامه‌ای به نام «یک قلب یک ترکیه» در همه شبکه‌های این کشور به شکل همزمان منتشر شد و چهره‌های شاخص هنری این کشور نیز در آن حاضر شدند و توانستند مبلغ بسیار هنگفتی را جمع‌آوری کنند تا به خسارت‌های سنگین زلزله اختصاص پیدا کند. موضوعی که بسیار در رسانه‌های جهان مخابره شد و ترکیه این همدلی را به عنوان یکی از داشته‌های بزرگ ملی خود به جهان معرفی کرد.
حادثه انفجار بندر شهید رجایی بندرعباس به یکباره همه کشور را تحت تأثیر قرار داد. مهم‌ترین بندر ترانزیتی کشور به یکباره غرق در آتش شد و به سختی توسط آتش‌نشانی‌ها در چند روز اطفای حریق شد. علت حادثه تا این لحظه به شکل دقیقی مشخص نشده‌است و تاکنون رسانه‌های ضد ایرانی تلاش کرده‌اند جریان روایی این حادثه را به نفع اهدافشان کج کنند. اما جریانی مردمی در کنار این حادثه شکل گرفت که توانست نخبگان و چهره‌های شاخص هنری و سرشناس را نیز با خود همراه کند تا ایرانیان در کنار داغ و درد این حادثه، تصویری همدل و همراه از خود به همه جهان به عنوان «برند ملی» مخابره کنند.

   خون ایران در رگ هرمزگان
بعد از اعلام خبر انفجار بندر شهید رجایی از سوی رسانه‌ها، اعلام شد که بانک خون کشور نیازمند اهدای خون است. در همان ساعت‌های اول، صف‌های طویل هموطنانمان در مراکز اهدای خون شکل گرفت و حتی در برخی از نقاط کشور، ازدحام جمعیت در‌های بسته را از جا درآورد. صف‌های شبانه‌روزی و چندساعته‌ای که زمان انتظار برای خون‌گیری را به بالای 2 ساعت رساند و بسیاری از مردم در خیابان‌ها و روی جدول‌ها نشستند تا نوبتشان شود. طولی نکشید که تصاویر ازدحام جمعیت از سوی رسانه‌ها و خود مردم در شبکه‌های اجتماعی مخابره شد. این تصاویر نه‌تنها از جمعیت نکاست، بلکه انگیزه‌ای نیز برای باقی مردم شد تا خودشان را به سیل جمعیت اهداکنندگان برسانند. تصاویری که مورد توجه کاربران و رسانه‌های خارج از ایران نیز قرار گرفت. یکی از کاربران آمریکایی بعد از دیدن این تصاویر در صفحه شخصی خود نوشت‌ آخرین باری که ایالات متحده چنین صفی را دیده، صف تخم‌مرغ و نیمروی ارزان قیمت در آمریکا بوده ‌است. این در حالی است که ایرانیان برای اهدای خونشان اینطور در صف ایستاده‌اند.

  خلبان ایلوشین، قهرمان ملی
یکی از قهرمانان ملی این روزها خلبان ایلوشین 76 بود که برای خاموش کردن آتش بندر و اطفای حریق، حدود 20 پرواز انجام داد که برخی از آن‌ها به علت از دست ندادن زمان در شب اتفاق افتاد. فیلم‌های این خلبان شجاع برای این عملیات پرخطر تبدیل به یکی از پربازدیدهای رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی شد تا بار دیگر در دل حوادث کشور، قهرمانان ملی این‌طور سر بیرون بیاورند و افتخارآمیز عمل کنند.

  هلال احمر و آتش‌نشانی تا پای جان برای ایران
تصاویر مخابره شده از اطفای حریق و رسیدگی به مجروحان حادثه و حضور پرقدرت نیروهای آتش‌نشانی و چهره‌های خسته و دود گرفته آن‌ها در دل حادثه بارها و بارها در رسانه‌ها منتشر شد و مردم نیز در تولیدات محتوایی‌شان از آن‌ها تشکر کردند. به گونه‌ای که برخی تصاویر تبدیل به بنرها و پوسترهای افتخارآمیزی شدند که می‌توان آن‌ها را در آلبوم «غرور ملی ایرانیان» ثبت کرد.

  ویزیت رایگان پزشکان
بعد از حادثه تلخ بندرعباس، اصناف مختلف تلاش کردند هرکدام به نوبه خود، سهمی از خود در ترمیم این حادثه تلخ ایفا کنند. چیزی نگذشت که پزشکان، به خصوص در نواحی جنوبی کشور و شهرهای مجاور، اعلام کردند که حاضرند به شکل رایگان به مداوای حادثه‌دیدگان انفجار بندر شهید رجایی اقدام کنند. از این رو، اسامی پزشکان لحظه به لحظه لیست شد و توسط چهره‌های مشهور جنوبی منتشر گردید تا به آن‌ها برای درمان مراجعه شود.

  لغو کنسرت‌ها و جشن‌های شادی فستیوال کوچه
فستیوال کوچه که در دور قبل با حواشی زیادی نیمه‌تمام ماند، این بار نیز برگزاری و عدم برگزاری آن با حاشیه‌های زیادی همراه شد و بعد از اخبار مختلف از لغو و عدم برگزاری، بالاخره خبر خوش برگزاری آن اعلام شد. سیل مشتاق برای حضور در این مراسم، بلیت‌‌های بوشهر را نایاب کرد و بلیت کنسرت‌ها نیز یکی پس از دیگری رکورد زد. هنرمندان مختلف نیز خودشان را به کوچه رساندند تا در این فستیوال بومی شرکت کنند و در نهایت، کوچه برگزار شد. اما یک روز بعد از برگزاری فستیوال، خبر حادثه تلخ بندرعباس تبدیل به غمی بزرگ در دل‌های همه هموطنانمان، به خصوص خطه جنوب شد. کوچه‌ای‌ها با آنکه برای برگزاری یک مراسم چندین و چند روزه تدارکات ویژه‌ای دیده بودند، سازهایشان را زمین گذاشتند، سنج و دمامشان را در دست گرفتند و به جای آنکه از کوچه پس‌کوچه‌هایشان صدای شادی بلند شود، نوای عزا بلند کردند و مراسم باشکوهی برای همسایه داغدار جنوبی خود گرفتند. دست آخر، برگزارکنندگان فستیوال کوچه با متنی زیبا خبر لغو مراسمی را که با حواشی و دست‌اندازهای فراوان برگزاری شده بود، اعلام کردند. در بخشی از این متن آمده‌است: «جنوب خونه‌ایه با یه نخلی وسطش، یه کُناری گوشه‌ش، یه قایقِ کهنه‌ای کُنجش. یه اتاقی‌ش اهوازه، یکی‌ش بوشهره، یه بزرگ و پهن و قشنگ‌ش بندرعباسه. خونه‌ای که یه چیش‌ش گریه‌س، دیگه دست و نی و نای نداره.» اتفاقی که بسیار مورد توجه مردم قرار گرفت تا از این همدردی و احترام به غم هموطن، همه ایران به خود ببالد.

  به ایران‌مان افتخار کنیم
بعد از راه افتادن جریان‌های همدلی مردم به اشکال مختلف توسط ایرانیان، بسیاری از چهره‌های شاخص و مشهور نیز تلاش کردند خودشان را به صفوف مردم، چه به شکل حضوری و چه به شکل مجازی، برسانند. بسیاری از چهره‌ها با انتشار تصاویری از همدلی و حضور مردم در صف‌های اهدای خون یا آتش‌نشانان و هلال احمری‌ها در بطن حادثه نوشتند: «به ایران‌مان افتخار کنیم. ایرانی که در دو سه سال گذشته بارها مورد هجوم قرار گرفته بود و زندگی در آن همچنان توسط برخی چهره‌های از ایران رفته تحقیر می‌شود. همین چند وقت پیش بود که یکی از مجریان خانم سابق تلویزیون که از نوجوانی در برنامه‌های تلویزیونی حضور داشت، فیلمی همراه با همسرش منتشر کرد که درصد احتمال تولد یک انسان در ایران را یک درصد حساب کرد و با تمسخر می‌گفت 80 میلیون ایرانی چقدر بدشانس بوده‌اند که جزء این یک‌درصد شده‌اند.‌اما تصاویر بی‌نظیر همدلی و همراهی ایرانیان در این غم و سوگ ملی، بار دیگر چهره افتخارآمیزی از ایرانی بودن و زندگی در ایران را به نمایش گذاشت.»

  با این ظرفیت باید چه کار کرد؟
همواره چنین حوادثی برای ما یادآور می‌شود که ایرانیان با وجود تلاش‌های مکرر رسانه‌های خارجی برای ایجاد تفرقه و جدایی، در حوادث ملی خود دوشادوش هم قرار گرفتند و به داد یکدیگر رسیده‌اند. تجلی این همدلی را می‌توان در روزهایی که بخشی از ایران به یاری بخش‌های دیگر نیاز دارد، به خوبی مشاهده کرد. ظرفیتی که به نظر می‌رسد دُرّ نایابی است که در کمتر کشوری حضور دارد و می‌توان این حجم از همدلی را از برندهای ملی ایرانیان به جهان معرفی کرد. آنچه وظیفه مدیران رسانه‌ای و فرهنگی کشور در این مقاطع است، همین که باید برای ثبت، تقویت و مخابره این برند ملی ارزشمند قدم‌های ویژه‌ای بردارند. همدلی‌ای که روزی طلا برای کشور دوست و مسلمان منطقه است و روزی «خون» برای هموطن داغدیده جنوبی، یکی از وظایف مهم رسانه‌های کشور در حوزه بین‌الملل همین تقویت برند ملی کشور است. به خصوص در روزهایی که دشمنان ایران با زبان فارسی به غم ایرانیان در برنامه‌هایشان می‌خندند.