جواد عبدلزاده؛ مهندس عمران و کارشناس HSE: بیستوهشتم آوریل از سال ۲۰۰۳ میلادی، توسط سازمان بینالمللی کار (ILO) بهعنوان روز جهانی ایمنی و بهداشت نامگذاری شده و هرساله با شعارهایی که به نظر میرسد آمال و آرزوی این نهاد بینالمللی برای سیستم کاری دنیاست، گرامی داشته میشود. استراتژیها و اهداف هر مجموعهای برای عملیاتی و محققشدن نیازمند تبلیغ و اشاعه در داخل مجموعه و در منظر ذینفعان است و طراحی چنین شعارهایی تلاشی است که سازمان بینالمللی کار برای نیل به محیط کار ایمن (دور از شرایط و اعمال ناایمن) و در جهت پیشگیری از حوادث و بیماریهای شغلی سامان داده است. ۲۸ آوریل که مصادف با ۸ اردیبهشت است، بهانهای است تا ایمنی و بهداشت و اهمیت آن در محیط کاری یادآوری شده و فرهنگسازی در خصوص HSE(ایمنی شغلی - بهداشت فردی - حفاظت از محیطزیست) گامی بهپیش بردارد.
برخی از شعارهای سازمان بینالمللی کار که در سالهای گذشته در جهت نامگذاری این روز بهکاررفته، بدین شرح است:
سال ۲۰۰۸: زندگی من، کارمن، کار ایمن من، با مدیریت احتمال خطر در محیط کار
سال ۲۰۰۹: سلامت و زندگی در محیط کار: حق اساسی هر انسان
سال ۲۰۱۰:خطرات نوظهور و الگوهای جدید پیشگیری، در دنیای در حال تغییر
سال ۲۰۱۱: سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت حرفهای: ابزاری برای بهبود مستمر
سال ۲۰۱۲:ترویج ایمنی و بهداشت در اقتصاد سبز
سال ۲۰۱۳: پیشگیری از بیماریهای شغلی
سال ۲۰۱۴: ایمنی و بهداشت در استفاده از مواد شیمیایی در محل کار
سال ۲۰۱۵: تحقق کار شایسته با نهادینهسازی فرهنگ ایمنی و بهداشتکار
سال ۲۰۱۶: استرس در محیط کار یک چالش جمعی
سال ۲۰۱۷: محیط کار ایمن و سالم در گرو بهینهسازی اطلاعات ایمنی و سلامت کار
سال ۲۰۱۸: نسل ایمن و سالم با بهبود ایمنی و بهداشت کارگران جوان و پایاندادن به کار کودکان
سال ۲۰۱۹: آیندهکاری ایمن و سالم
سال ۲۰۲۰: همهگیری جهانی را متوقف کنیم. ایمنی و بهداشت حرفهای میتواند جان انسانها را نجات دهد.
سال ۲۰۲۱: پیش بینی، آمادگی و پاسخگویی به بحرانها: هم اکنون روی تابآوری نظامهای ایمنی و بهداشت سرمایهگذاری کنیم.
سال ۲۰۲۲: برای تحقق فرهنگ مثبت ایمنی و بهداشت حرفهای، بیایید با یکدیگر کار کنیم.
سال ۲۰۲۳: محیط کار ایمن و بهداشتی، حق اساسی نیروی کار
سال ۲۰۲۴: زمان روبهاتمام است. شرایط تغییر اقلیم، هم اکنون از ایمنی و بهداشت حرفهای محیط کار اطمینان حاصل کینم. و شعار جهانی انتخاب شده برای سال جاری نیز چنین است که: (رشد در هوش مصنوعی و دیجیتالیشدن، جهشی در مسیر درست برای ایمنی و سلامت در کار)
به بهانه این روز، چندسطری از مشکلات موجود سیستم HSE در ایران مینویسیم:
صفرشدن ریسکها، محال است
مطمئناً هیچگاه از هیچ محیط کاری انتظار نمیرود که فضایی خالی از هرگونه خطر و ریسک بوده و کلیه مخاطرات آن حذف شده و یا با موارد بیخطر، جایگزین شده باشد. هر محیط کاری همانند جایجای جامعه زیستی بشر، هر آن و هر لحظه، درگیر با شرایط ناایمن و اعمال ناایمن بوده و ریسکهایی که با درصدهای متنوع، میتوانند تهدیدی برای انسان و محیطزیست پیرامون آن باشند. آنچه در HSE هدفگذاری میشود، کمکردن این ریسکها و کاهش مواجهه با خطرات است. حذف خطرات اساسی گاهی بسیار پرهزینه بوده و اصلاً ممکن نیست. جایگزینی نیز نیازمند خلاقیتها و توان علمی و مالی است که بتواند مناسبترین گزینهها را جایگزین سیستمهای خطرآفرین نماید. الزامات قانونی و کنترلهای مهندسی و مدیریتی همگی در تلاش برای کاهش ریسکها هستند و وسایل حفاظت فردی بهعنوان آخرین گام در جلوگیری از مخاطرات نقشآفرینی مینمایند. تمامی این موارد مشروط به حواسجمعی نیروی کار و تبعیت کامل او از دستورالعملها، میتوانند تعداد حوادث و شدت آسیبها را به حداقل برسانند، اما رسیدن به عدد صفر و هدفگذاری چنین موردی غیرممکن است. پس منطقی بیندیشیم و درست برنامهریزی کنیم. صفرشدن ریسکها محال است، اما باید خود را به مرز صفرشدن خطرات، نزدیک و نزدیکتر کرد.
صاحبان صنایع، ایمنی را مانع خود میپندارند
شعار معروف «اول ایمنی، بعد کار» بهشرط رعایت، در نگاه اول مانع و سرعتگیری است در جهت تولید و کار بیشتر. طبیعی است که کارفرمایان و صاحبان صنایع، در تلاش برای جلوگیری از اتلاف زمان و توقف خط تولید، اولویت را به کار داده و چنین میاندیشند که فارغ از هزینه بالای رعایت ضوابط ایمنی، هدررفتن زمان کاری، بزرگترین ضرر وارده از سوی واحد HSE به سیستم تولیدشان است. کارفرمایان نهایت کار خود در زمینه ایمنی را همین نصب تابلوی «اول ایمنی، بعد کار» در جایجای مجموعه خود دانسته و حداکثر لطفی که مینمایند ایجاد (ایمنی نمایشی) با استفاده از خرید حداقلیترین وسایل حفاظت فردی مورد نیاز آنهم از نوع کمترین قیمت موجود در بازار است. این ایمنی نمایشی که مخصوصاً در بازدیدها، همایشها و عکسهای تبلیغی، نمود بیشتری پیدا میکند، دستآویز و سندسازی بیش نیست، آنهم از برای ارائه ادله و سند در محاکم قضایی پیشرو. با این نگاه HSE هیچگاه به نتیجه نرسیده و ایمنی و بهداشت در محیط کاری، هرگز محقق نخواهد شد. چرا که ایمنی به شعار حاصل نمیشود؛ بلکه شعوری میطلبد که نخستین پله آن، درک درست موضوع از سوی کارفرمایان و صاحبان صنایع است.
بازرسیهای ناقص، پاشنه آشیل ایمنی است
تکراری شدن فضا و محیط کاری، همیشه عامل ندیدن دیدنیهاست. وقتی در یک فضای محدود هر روز مشغول فعالیت هستید، طبیعی است که چشمهایتان به فضا عادت نموده و خیلی از دیدنیها را دیگر تشخیص نداده و دقت لازم برای تشخیص عیوب و نواقص، حتی دیدن زیباییها و محاسن را ندارد. بازرسیها همیشه و در هر کاری، برای رویت اشکالات و معایبی است که حاضرین دائمی در آن فضا، از دیدن آن غافل شده و یا آگاهی از مشکل به وجود آمده ندارند. در قوانین و آییننامهها و دستورالعملهای HSE همیشه بازرسی مورد تأکید بوده و بر آن و دقیق بودن آن تأکید شده است. این بازرسیها در دو نوع درونسازمانی و مستمر و برونسازمانی و موردی و ادواری، در نظر گرفته شده که متأسفانه در هر دو گونه، اشکالات اساسی وجود دارد.
بازرسیهای درونسازمانی ما به دلیل دوری از زبان «چکلیستی» یا عدم آگاهیهای بهروز و درست، متأسفانه با مشکلات عدیدهای مواجه است. هنوز واحدهای HSE،جایگاه درستی در چارت سازمانی نداشته و متأسفانه نوع نگاه سازمان به این مجموعه نیز درست نیست؛ لذا بسیار مشاهده میشود که حفظ روابط بر رعایت ضوابط، از طرف مسئولان واحدهای HSE ارجح قلمداد شده و خودبهخود آنچه بایستی دیده شود، گزارش شود، ممانعت لازم بهعملآمده و اقدام اصلاحی متناسب با آن عملیاتی شود، مورد چشمپوشی قرار گرفته و عاملی میشود برای خطرات افزونتر و حوادث حادتر. هنوز زبان چکلیست بهعنوان زبان قانونی و بینالمللی واحدهای HSE مورد توجه کامل قرار نگرفته و هنوز امضاها و تأییدها، صوری محسوب میشوند و این عذر بدتر از گناه، اطمینان نابجایی در مجموعهها به وجود میآورد که خود پایهٔ خطرات افزونتر است.
بدتر از این، غفلتهای بازرسان برونسازمانی است. بازرسانی که با اعلام قبلی در مجموعه حاضر شده! اتاق مدیران را برای بازدید انتخاب کرده! و گاهی با بازدیدهای مختصر از محوطه و فضای کاری، تأییدهای کتبی یا ضمنی به مجموعهها میدهند که حاصل آن غیر از تشویق به تداوم دورزدن HSE چیزی نمیتواند باشد. غفلت بازرسان نهادهای قانونی از موارد ایمنی به هر دلیل و توجیهی باشد، غیرقابلقبول بوده و باوجدان کاری هیچ انسان آگاه و مسئولی همخوانی ندارد. آیا غیر از این است که بازرسیها برای کشف نواقص و عیوب است؟ آیا سیستم کارگری، برای رفع نواقص امیدی غیر از بازرسیهای نهادهای قانونی و اخطار و تذکرهای ایشان میتواند داشته باشد؟ آیا برهمزدن سیستمهای غلط ایمنیهای نمایشی که کارفرماها راه انداختهاند، بهجز با بازرسیهای موشکافه و قانونی ممکن است؟ هرچه در این باب گلایه شود کم است و واقعیت مطلب آن است که بازرسی بعد از حادثه و اعلام گزارش خسارات، هیچ تطابقی با روح مواد قانونی موجود در کشور نداشته و چیزی نیست غیر از کمکاری و اهمال نهادهای نظارتی. شاید حذف چنین بازرسیهای نمایشی، بهتر از تداومشان باشد. حداقل در این صورت، تأییدیههای صوری نیز صادر نمیشود.
عدم آگاهی از قوانین و حقوق، زندگی کارگران را تهدید میکند
در قانون کار، صیانت از جان کارگران اعم از سلامت جسمی و روانی، جزو وظایف کارفرمایان است. تهیه وسایل حفاظت فردی، تحویل و آموزش و نظارت بر استفاده از آنها توسط کارفرما پیشبینی شده. آییننامههای متعدد حفاظتی تدوین شده که همگی بر اهمیت تأمین ایمنی برای کارگران تأکید دارد. استانداردهای متعدد نیز برای لزوم رعایت ضوابط در تولید وسایل و رعایت تاریخهای تولید و مصرف تأکید دارند. اما متأسفانه ناآگاهی نظام کارگری از الزامات ایمنی کاری و مسئولیتهای کارفرمایان و البته عدم حمایت لازم قانونی در خصوص تضمین شغلی در کنار عدم وجود اتحادیهها و انجمنهای کارگری قدرتمند، باعث شده که حقوق کارگران نادیده گرفته شده و آنچه برای ایشان بهجامانده است چیزی نیست غیر از ترس و دلهره و اضطراب شدید در موقع فعالیت و استرس دائمی خانواده که هر روز چشمانتظار بازگشت سالم پدر یا مادر کارگر خود، به منزل هستند.
مطالبه حق، وظیفه هر صاحب حقی است. اینکه کارگران برای دریافت وسایل حفاظتی و اجرای آموزشها، رسید دهند غافل از عدم استاندارد بودن وسایل، اینکه کارگری بدون مطالعه کافی، قراردادی را امضا کند که تأمین امینی را برای کار از طرف کارفرما پیشبینی نکرده باشد، اینکه سیستم کارگری باوجود مواد قانونی متعدد، از تشکیل انجمنهای کارگری و کمیتههای ایمنی در کارگاه خود غفلت نماید و مواردی اینچنین، همهوهمه ناشی از عدم آگاهی کافی سیستم کارگری در خصوص حقوق خویش است. راه چارهای متصور نیست مگر افزایش آگاهیها و بازشدن قفل دهانهایی که از ترس اخراج، مجبور به سکوت شدهاند.
هیچ کاری به هر قیمتی، ارزش ازدستدادن جان یا آسیب جسمی موقت یا دائمی را ندارد. هیچ کاری با هر حقوق و مزایایی ارزشی بیپدر شدن فرزندان را ندارد. بایستی دراینخصوص همانطور که قانونگذار پیشبینیهای لازم در فصل چهارم قانون کار را نموده است، سخت گرفت و جدیت به خرج داد تا کارفرمایان و صاحبان کار برای راهاندازی درست و تأمین موارد مورد نیاز سیستم ایمنی در مجموعه خویش جدی باشند و بهجای هزینه پنداری سیستم HSE، آن را سرمایهگذاری برای حفظ جان انسانها و البته رشد و تعالی بیشتر و مستمر تولید به شمار آورند.
با گزارش شبهحادثهها، جلوی حادثهها را بگیریم
یکی از مهمترین جنبههای ایجاد ایمنی در محیط کاری، استفاده از تجارب سایر مجموعهها و کارگاههای مشابه است. این امر باعث میشود حوادث رخداده در سایر مجموعهها یا حتی اتفاقات مجموعه کاری خودمان در گذشته، در کارگاهمان تکرار نشوند و پیشگیری معنی واقعی خود را بیابد. در تعاریف اگر اتفاقی دارای خسارات مادی و جانی باشد، حادثه نامیده میشود. البته برخی تعاریف، حادثه را اتفاقی میدانند که خسارت جانی داشته باشد و در غیر این صورت، آن را شبهحادثه به شمار میآورند. طبق تجارب بهدستآمده، شبهحادثهها در صورت ثبت و گزارش و انجام اقدامات اصلاحی، میتوانند جلوی حوادث را بگیرند.
یکی از مشکلات اساسی در صنایع و کارگاهها، عدم گزارش و عدم ثبت حادثهها و شبهحادثهها حتی در داخل خود سازمان است چه رسد به اینکه این موارد به اشتراک گذاشته شده و مانع از تکرار در مجموعههای دیگر شود. در این مورد بایستی نخست ارتباط درستی بین سیستم کارگری و واحد HSE مجموعهها ایجاد شود تا تمامی اتفاقها بدون لکنتزبان، گزارش شود و صدالبته بعد از گزارش و انجام اقدامات اصلاحی فوری، ثبت و مستندسازی گردد. گام دوم دراینخصوص ارائه گزارشها به نهادهای قانونی برای ثبت آماری و بهرهبرداری لازم از این آمارها در مواقع مورد نیاز است. طبیعی است که در این مرحله مجموعهها از ترس رتبهبندی ایمنی و کاهش اعتبار، اهمال و چشمپوشیهایی در گزارش داشته باشند، اما ایمنی شوخیبردار نبوده و بایستی دراینخصوص با پیشبینیهای لازم قانونی، راه را برای ارائه کامل گزارشها در نظر گرفت. ایکاش سوتزنیهای ایمنی را ترویج کنیم، تا ایمنتر کارکنیم.
و ایکاش روزی برسد که نهادهای قانونی از جمله اداره کار و معاونت روابط کار وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و همچنین سازمان تأمین اجتماعی با به اشتراک گذاشتن آخرین اطلاعات و آمار و ایجاد سامانهای برای بارگذاری گزارش حوادث و شبهحوادث در آن، از طرف مجموعههای مختلف صنایع، اعم از کارفرمایان و کارگران، راه را برای تکرار آن در سایر مجموعهها مسدود کرده و هزینه تجربهکردن مجدد را از بین ببرند که بسیاری از این تجربهها، به قیمت خون نیروهای کاری کشور تکرار میشوند.
استفاده از پیشرفتهای ارتباطی در HSE الزامی است
ارتباطات و پیشرفت شگرف تجهیزات و وسایل ارتباطی، بهترین فرصت برای واحدهای ایمنی و بهداشت صنایع و کارخانهها است تا بهجای دستورالعملها و آییننامههای قطور، با استفاده از اپلیکیشنها و سیستمهای ارتباطی سهل، به سمت اختصاصی کردن ایمنی هر شغل و حرفه گام بردارند. راه بر این نیست که ضوابط اختصاصی ایمنی هر حرفهای را با ساعات طولانی و تجهیزات متنوع آموزشی به همگان یاد داده و به ذهنهای فرار اعتماد کنیم. آزمونی بگیریم و مدرکی بدهیم و بگوییم نشان تعالی ایمنی متعلق به مجموعه ماست. در عصر ارتباطات و پیشرفته امروزی، لازم است موارد و ضوابط ایمنی هر شغل و حرفهای را متناسب با مکان و زمان انجام آن، با استفاده از شیوههای جذاب صوتی و تصویری در اختیار کارگر قرار داده و از او انتظارات متناسب با آموزش و حرفه خود، داشته باشیم. عدم استفاده از هوش مصنوعی و تجهیزات مدرن ارتباطی که کارگر غافل را، با اخطارهای بهموقع، به سمت حواسجمعی و دوری از خطرات پیش میبرد، خیانتی است به جامعه کارگری که میتواند به بهای جان انسانی تمام شود. شایستهتر آن است نهادهای مسئول در بعد کلان و کارفرمایان و صاحبان صنایع در حیطه مدیریتی خود، گامهای اساسی به این سمتوسو را برداشته و مقدمات استفاده از این تکنولوژی را در جهت بالابردن ضریب ایمنی کاری، فراهم سازند. هوش مصنوعی در شعار سال ۲۰۲۵ روز ایمنی و بهداشت حرفهای، حاضر است و امید آنکه به سیستم HSE در کشور ما نیز راه یابد.