سند نهایی هجدهمین کمیسیون مشترک اقتصادی ایران و روسیه در جریان سفر وزیر نفت ایران به روسیه امضا شد. در جریان این سفر، وزیر نفت قراردادی گازی امضا کرد که برمبنای آن گاز روسیه از جمهوری آذربایجان منتقل و در آستارا به ایران میرسد. آنطور که وزیر نفت در مورد امضای این قرارداد گفته، قرار است سالانه 55 میلیارد مترمکعب گاز روسیه که معادل 150 تا 151 میلیون مترمکعب در روز است، از مسیر خشکی و با استفاده از جمهوری آذربایجان به آستارا و از آستارا به ایران برسد. امضای این توافق درحالیکه مذاکرات ایران با آمریکا در جریان است، این پیام روشن را دارد که سیاست همسایگی همچنان در سیاست خارجی ایران حائز توجه است. از طرفی با توجه به آنکه رژیم صهیونیستی نیز در منطقه قفقاز حضور و نقشآفرینی دارد، لزوم توجه به این منطقه را دوچندان میکند. برای بررسی ابعاد مختلف این توافق با احسان موحدیان، کارشناس قفقاز گفتوگو کردیم که مشروح آن را از نظر میگذرانید.
هشداری در مورد سنگاندازی اسرائیل
احسان موحدیان معتقد است برای فعالیت در حوزه انرژی نباید تنها به یک کشور متکی بود و ادامه داد: «یک نکته کلی این است که ما در موضوع انرژی اصولاً نباید فقط به یکی از کشورهای منطقه قفقاز وابستگی پیدا کنیم و به صلاح ما نیست. اگر تمام وابستگی انرژی ما به یک کشور باشد، آن کشور میتواند در تمام بزنگاههای مختلف که با ما وارد چالش میشود، از وابستگی یک طرفه استفاده کند. الان مسیر کامیونهای ما که میخواهند به روسیه بروند، عمدتاً از آستارا عبور میکند. آذربایجان محور ایجاد کرده و باعث کندی مسیر شده است. مثلاً زمانی که ما سبزیجات صادر میکردیم و بعد با ترکیه اختلاف پیدا شد، معطلی ایجاد شد و سبزیها فاسد شدند. بلافاصله آذربایجان هم از مسیر نخجوان ورود کامیونهای ایرانی را ممنوع کرد. در بحث گاز که موضوع انتقال گاز روسیه به ایران است، اگر این وابستگی ایجاد شود، خطر تشدید میشود؛ چون آذربایجان خودش صادرکننده نفت و گاز است و به هر حال دوست دارد به هاب گازی تبدیل شود. از طرفی، آذربایجان با ترکیه روابط عمیقی دارد. ممکن است وقتی توافقات انجام میشود، به خاطر اختلافاتی که با ایران دارد یا بر سر اختلاف قیمتی که ممکن است پیش بیاید یا برای وارد کردن فشار سیاسی، مشکلاتی ایجاد کند. اینها همه مسائلی است که باعث نگرانی درباره امنیت انتقال میشود. باید ظرفیت ارمنستان هم مورد استفاده قرار بگیرد و همچنین ظرفیت ترکمنستان. مسئله دیگر این است که روسیه به ارمنستان لوله گاز دارد و این لوله ظرفیت خالی دارد. در حال حاضر گاز از ایران به ارمنستان میرود. حالا میشود با کارهای فنی تازه گاز را از گرجستان و ارمنستان به ایران منتقل کرد. ما از نظر مرزی اصلاً لولهای در آستارا نداریم و از لب مرز داخل ایران، هیچ لولهای وجود ندارد. باید لولهگذاری انجام شود که خود این مسئله است. همچنین خط لوله آذربایجان هم بسیار فرسوده است و بازدهی مناسبی ندارد. آذربایجان میگوید ۱۵۰ میلیون مترمکعب در روز ظرفیت دارد ولی این تردید وجود دارد که این خط لوله چنین ظرفیتی داشته باشد. علاوه بر این، همانطور که گفتم از لب مرز ایران خط لولهای وجود ندارد. همه این نکات باید لحاظ شود. علاوه بر این، ما با آذربایجان اختلافات اساسی داریم. این کشوری است که خیلی به اسرائیل وابسته است و روابط بسیار دوستانهای با اسرائیل دارد. چند روز قبل گفته شد بعد از سفر پزشکی نتانیاهو، قرار است سفر دیگری به جمهوری آذربایجان انجام شود. قاعدتاً شیطنتهایی برای تحت فشار گذاشتن ایران وجود دارد یا اینکه القا کنند ایران نسبت به رفتار جمهوری آذربایجان با اسرائیل بیتفاوت شده یا حساسیتش کمتر شده است. این شیطنتها وجود دارد. ماجرا، هم جنبههای فنی دارد که نباید به یک کشور وابسته باشیم و هم اینکه اصولاً نباید به جمهوری آذربایجان این مقدار وابستگی ایجاد کنیم، مخصوصاً در حوزه انرژی که این کشور خودش مدعی صادرات نفت و گاز است. از مسیر ارمنستان و گرجستان که بخواهیم گاز بیاوریم، آنها حق ترانزیت میگیرند و راضی هستند. چون خودشان نفت و گاز ندارند و بعداً نمیتوانند برای ما شرط و شروط سختی بگذارند یا ما را اذیت کنند. بنابراین اینکه فقط از مسیر آذربایجان باشد، به نظر من منطقی نیست. در مورد سفرهای اخیر هم میتوان گفت از نظر سیاسی، قصدی پشت این سفرها هست که شاید بتواند از شیطنتهای اسرائیل جلوگیری کند.»
هیچ کریدور تثبیت شدهای در حوزه انرژی نداریم
موحدیان به این موضوع هم اشاره کرد که در حال حاضر هیچ کریدور تثبیت شدهای در حوزه انرژی نداریم و گفت: «مهمترین مسئلهای که وجود دارد این است که ایران در حال حاضر محل عبور هیچ کریدور مهم تثبیت شدهای در حوزه انرژی نیست. به هر حال، قرارداد گازی داریم. مثلاً ارمنستان و ترکمنستان از طریق ایران تبادل گاز میکنند. ما به ترکیه صادرات گاز داریم، ولی ایران در هیچ کریدور مهم انتقال کالا و انرژی دنیا که تثبیت شده باشد، قرار ندارد. به طور مقطعی، مثلاً کالا از افغانستان به اروپا میرود یا از آسیای مرکزی به بنادر ما میآید، منتها به علت اینکه زیرساختهایمان کامل نیست و فرسوده است و مشکلات و قوانین گمرکی داریم، این باعث میشود ایران به عنوان یک مسیر قابل اتکای کریدوری در طولانیمدت جا نیفتد. اگر این شکل بگیرد و بهفرض این اتفاقاتی که گفتم نیفتد، کمک خواهد کرد که ما به مسیر تثبیت شده انتقال کالا و انرژی دنیا تبدیل شویم، به خصوص در حوزه انرژی. وقتی شما یک مسیر مهم انتقال انرژی دنیا باشید، تمامیت ارضی و امنیت و ثبات شما برای دنیا اهمیت پیدا میکند. این مهمترین انتفاع این پروژه است و اگر روسها به ما وابسته شوند، قاعدتاً در حوزههایی که ما به کمکشان احتیاج داریم - در حوزههای مختلف اقتصادی و سیاسی و امنیتی - رفتار مناسبتری با ما خواهند داشت و بیشتر با ما راه خواهند آمد و منافع ما را در نظر خواهند گرفت. شاید اگر این کریدور قبل از عقد قرارداد تفاهم همکاری ایجاد شده بود، روسها در آن توافقنامه بندهایی را میگنجاندند که از نظر امنیتی و سیاسی بیشتر به نفع ایران بود. منتهای مراتب الان اینطور نیست و حجم تجارت ما با روسیه و ارزش قراردادهای تجاری چندان بالا نیست. علیرغم اینکه روسها در قفقاز با ترکیه به شدت مشکل و اختلاف نظر دارند، مجبورند هوای ترکیه را داشته باشند و به ترکیه امتیاز بدهند. چرا؟ چون در حوزه مسائل امنیتی، حوزه انرژی، حوزههای اقتصادی ترکیه به روسیه نیاز دارد. ما هم باید این وابستگیها را مخصوصاً در حوزه اقتصادی، تجاری و انرژی ایجاد کنیم. قاعدتاً از کشورهای دیگر دنیا هم میتوانیم بیشتر انتظار داشته باشیم که منافع ما را لحاظ کنند.»
موحدیان در مورد اینکه امضای این توافق گازی در شرایطی که مذاکرات ایران و آمریکا، جریان دارد چه معنایی دارد، گفت: «اشتباهی که در گذشته انجام دادیم این بود که وقتی برجام را امضا میکردیم، دنبال این نبودیم که حمایت روسها و چینیها و سعودی را جلب کنیم. الان تلاش میکنیم خودمان را به عنوان بازیگری مطرح کنیم که به همه بازیگران در نظام بینالملل توجه دارد و میخواهد هم نگاه به غرب داشته باشد، هم به شرق. این کار را انجام میدهیم، هم با روسها ارتباط برقرار میکنیم، هم با چینیها. در هنگام امضای برجام، سعودیها، دنبال برقراری ارتباط با ایران بودند، ما توجهی نمیکردیم. در حال حاضر رفتار ما هوشمندانه و عاقلانهتر و دوراندیشانهتر شده است و در حال تلاشیم که غیر از غربیها توجه بازیگران دیگر را جلب کنیم. این بار رفتار هوشمندانهتری نشان دادیم. با روسها در حوزه انرژی کار کردیم و با چینیها و سعودیها میتوانیم در حوزههای مختلف اقتصادی کار کنیم. این باعث میشود دست ما پر باشد. براین اساس اگر آمریکاییها بخواهند به ایران فشار بیاورند، چون این کشورها در کار کردن با ما منافع دارند، دیگر علیه ما موضع نمیگیرند. آمریکا هم نمیتواند حرفش را به کرسی بنشاند.»