کد خبر: 203179

همیشه پای چین در میان است

چرا ترامپ به دنبال پایان دادن به جنگ اوکراین است؟

تیم دونالد ترامپ در دوره دوم خود با رویکرد واقع‌گرایانه و با تمرکز بر منافع ملی آمریکا درصدد پیشبرد سیاست خود در صحنه جهان است و خود را نه به‌عنوان بازیگر، بلکه به‌عنوان بازیگردان در جهان دیپلماسی می‌داند و تنها هدف آن‌ها مقابله با چین است.

سیدسالار رحیمی، پژوهشگر مسائل بین‌الملل در یادداشتی نوشت: 24 فوریه سال 2025 میلادی، جنگ روسیه و اوکراین وارد سومین سال خود شد. تاریخ شروع این جنگ، همانند جنگ جهانی اول و دوم، برای اروپایی‌ها بسیار مهم است. اما تاریخی که اروپایی‌ها می‌بایست آن را بهتر به خاطر بسپارند، 6 نوامبر سال 2024 است؛ درست یک روز پس از انتخابات آمریکا. آن روز، خبرگزاری CNN به‌درستی در یک تیتر یازده‌کلمه‌ای، اوضاع جهان پس از انتخاب ترامپ به عنوان 47مین رئیس‌جمهور آمریکا را توصیف کرد. CNN آن روز تیتر زد: «دور دوم ترامپ هیچ شباهتی به دوره اول او نخواهد داشت.» این در حالی است که دوره اول ترامپ، بسیار متفاوت‌تر از دوره اول و دوم سایر رئیس‌جمهور‌های ایالات‌متحده بوده است. ترامپ در کارزار‌های انتخاباتی خود به‌صورت مداوم از جنگ روسیه و اوکراین سخن می‌گفت و ادعا می‌کرد که می‌تواند این جنگ را در 24 ساعت تمام کند و طرفین را به سوی صلح ببرد. او به‌صورت مکرر از سیاست‌های جو بایدن، رئیس‌جمهور وقت ایالات‌متحده درمورد جنگ روسیه و اوکراین انتقاد می‌کرد.
پس از مراسم تنفیذ ترامپ در تاریخ 20 ژانویه 2025، آقای رئیس‌جمهور تنها به 40 روز زمان نیاز داشت تا این جنگ را به سمت مرحله‌ای تازه هدایت کند. دولت آمریکا با چرخش در سیاست‌های خود در قبال جنگ اوکراین، با هدف‌های بسیار مهم‌تر برای کشور خود سعی در ایجاد صلح دارد که منافع آمریکا در تمام جهات تأمین شود و به مقصود اصلی سیاست خارجی خود، یعنی مقابله با چین برسد.
ترامپ با هدف به پایان رساندن جنگ در شرق اروپا، روز جمعه اول ماه مارس میزبان زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین بود. در این دیدار ترامپ اعلام کرد اگر آمریکا نمی‌بود اوکراین در این جنگ شکست می‌خورد. این صحبت‌ها واکنش رئیس‌جمهور اوکراین را نیز در پی داشت. تمام جهان شاهد جدال لفظی رئیس‌جمهور آمریکا و معاون او، جی‌دی ونس و رئیس‌جمهور اوکراین، ولادمیر زلنسکی در کاخ سفید بودند. این اتفاق تمام جهان را متحیر کرد به‌گونه‌ای که تمام رسانه‌ها به این موضوع پرداختند. رسانه‌های آمریکایی مدعی شدند که بعد از این اتفاق و بی‌احترامی رئیس‌جمهور اوکراین به دونالد ترامپ، ایالات‌متحده تمام کمک‌های خود را به اوکراین متوقف می‌کند و دیگر حامی این کشور در جنگ با روسیه نخواهد بود. مقامات کشور‌های اروپایی پس از اتفاقات کاخ سفید اعلام کردند که همچنان به حمایت‌های خود از زلنسکی و کشور اوکراین ادامه خواهند داد و این کشور را در جنگ با روسیه تنها نخواهند گذاشت.
با مشاهده این اتفاقات، چند موضوع مطرح می‌شود؛ اول اینکه چرا جنگ شروع شد و آینده آن چه خواهد شد؟ و دوم اینکه چرا سیاست‌های آمریکا پس از ترامپ در قبال جنگ روسیه و اوکراین تغییر کرد و هدف از این تغییر چه بود؟ و سوم اینکه چگونه با ایجاد صلح در شرق اروپا می‌توان به مقابله با چین پرداخت؟ در این نوشتار به بررسی جنگ روسیه و اوکراین و تغییر سیاست‌های دولت ترامپ خواهیم پرداخت و همچنین سیاست صلح برای مقابله با چین را نیز بررسی خواهیم کرد و سعی می‌کنیم آینده تحولات را نیز بررسی کنیم.

   سیاست‌های ترامپ برای صلح چگونه و با چه هدفی است؟
از زمان روی کار آمدن دونالد ترامپ این کشور تقریباً تمام کمک‌های مالی خود به تمام متحدانش به‌غیر از اسرائیل را قطع کرده است. آخرین بسته کمک‌های مالی که آمریکا به اوکراین داد، در زمان جو بایدن بود و دیگر بعد از آن این کشور هیچ کمکی به این کشور نکرده است. این کشور اعلام کرده است که دیگر کمکی به اوکراین نخواهد کرد و تمام کمکی که به این جنگ کرده را پس خواهد گرفت. همچنین ترامپ اعلام کرده اگر کشور‌های عضو ناتو هزینه دفاعی خود را به 5 درصد تولید ناخالص داخلی افزایش ندهند، دیگر هزینه‌های ناتو را نخواهد پذیرفت و دیگر پولی بابت آن پرداخت نخواهد کرد. همچنین آقای رئیس‌جمهور تعرفه‌های 25 درصدی را بر واردات فولاد و آلومینیوم از اتحادیه اروپا تعیین کرده است.
اما تمام این کار‌ها به چه دلیل انجام می‌شود و مراد ترامپ از این‌گونه رفتار در صحنه سیاست بین‌الملل چیست؟
تیم دونالد ترامپ در دوره دوم خود با رویکرد واقع‌گرایانه و با تمرکز بر منافع ملی آمریکا درصدد پیشبرد سیاست خود در صحنه جهان است و خود را نه به‌عنوان بازیگر، بلکه به‌عنوان بازیگردان در جهان دیپلماسی می‌داند و تنها هدف آن‌ها مقابله با چین است. اما چگونه می‌توان با ایجاد صلح در شرق اروپا به مقابله با چین پرداخت؟
ترامپ برای اینکه روسیه را وادار به صلح کند از کشور اوکراین تضمین‌های بسیار خوبی گرفته است؛ تضمین‌هایی که فقط به نفع آمریکاست. براساس داده‌های جغرافیایی کشور اوکراین دارای 22 ماده از 34 ماده معدنی حیاتی است که کشور‌های پیشرو برای صنایع دفاعی خود نیاز دارند. همچنین این مواد در توسعه ابزار‌های هوش مصنوعی نیز استفاده می‌شوند. کشور اوکراین دارای 20 درصد از ذخایر گرافیت جهان است و این مواد برای تولید باتری خورشیدی و راکتور‌های هسته‌ای مورد استفاده قرار می‌گیرد. دولت ترامپ قراردادی را با کشور اوکراین منعقد کرده است که دسترسی ایالات‌متحده به این منابع معدنی اوکراین را فراهم می‌کند و اجازه بهره‌برداری از آن را نیز به این کشور می‌دهد. طبق گفته اسکات بسنت، وزیر خزانه‌داری آمریکا این قرارداد با اوکراین امضا شده و دیگر معامله تمام است. زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین نیز در مصاحبه اخیر خود با Fox News اعلام کرد هیچ مشکلی درمورد امضای قرارداد مواد معدنی وجود ندارد و فقط این کشور تضمین‌های بهتری در برابر روسیه می‌خواهد. کشور روسیه پس از انتخاب ترامپ به‌عنوان سکان‌دار اصلی کاخ سفید شاهد چرخش سیاست‌های تیم ترامپ به سمت خود بود. ترامپ در دوران انتخابات و بعد از مراسم تنفیذ خود بار‌ها از ولادیمیر پوتین تمجید کرد و او را یک رهبر مهم در صحنه جهان دانست و اقرار کرد که پوتین خواهان صلح است و می‌خواهد با او دیدار کند. رئیس‌جمهور آمریکا همچنین درمورد سرزمین‌هایی که روسیه در تصرف خود دارد نیز به توافقاتی رسیده است و اعلام کرده که پوتین باید درمورد این زمین‌ها همکاری لازم را انجام دهد.
اما چگونه و با چه هدفی سیاست تیم رئیس‌جمهور آمریکا به سمت روسیه متمایل شد؟ پاسخ این سؤال را می‌توان از حرف‌های وزیر امور خارجه آمریکا، مارکو روبیو متوجه شد.
مارکو روبیو در مصاحبه با خبرگزاری Bloomberg گفت: «ما نمی‌توانیم اجازه دهیم که روسیه به شریک کوچک چین تبدیل شود. ما می‌خواهیم بدون ایجاد اختلاف میان همسایگان دارای سلاح هسته‌ای آن‌ها را از همدیگر دور کنیم.» روبیو ادامه داد: «نمی‌دانم که تا چه حد می‌توانیم باعث شویم که رابطه این دو قطع شود، اما تمام تلاش خود را می‌کنیم.»
با توجه به صحبت‌های وزیر امور خارجه آمریکا، دولت ترامپ قصد دارد با نزدیک کردن روسیه به خود، این کشور را از چین دور کند و باعث ایجاد اتحاد کشور خود و روسیه شود. دقیقاً کاری که 53 سال پیش نیکسون در برابر دولت شوروی انجام داد. در سال 1972، ریچارد نیکسون، رئیس‌جمهور وقت آمریکا با سفر تاریخی خود به پکن باعث عادی‌سازی روابط آمریکا و چین شد و ضربه مهلکی با این کار به اتحاد جماهیر شوروی زد.
اکنون و در سال 2025، آقای ترامپ قصد دارد با سیاست مشابه اما این بار با بازیگر دیگری همین اتفاق را رقم بزند. او با به ارمغان آوردن صلح برای روسیه و بیرون کشیدن این کشور از جنگ اوکراین می‌تواند روسیه را از فشار اتحادیه اروپا خلاص کند و همچنین این کشور را به دست‌نشانده خود در مقابل اتحادیه اروپا تبدیل کند.

   آینده چه می‌شود؟
بالاخره صلح در شرق اروپا انجام می‌شود، اما چند سناریو برای آن وجود دارد که به ترتیب آن‌ها را بررسی می‌کنیم.
سناریوی اول: متحمل‌ترین سناریو این است که اوکراین و روسیه با توجه به موارد گفته‌شده به صلح راضی خواهند شد و آمریکا برنده اصلی این صلح است زیرا از سمت اوکراین به منابعی دست خواهد یافت که می‌تواند با آن‌ها تسلیحات نظامی بهتری تولید کند و برتری خود را بر چین تضمین کند و از سمت روسیه نیز آمریکا با به ارمغان آوردن صلح برای روسیه، این کشور را به متحد اصلی خود تبدیل می‌کند و باعث دوری این کشور از چین می‌شود.
سناریوی دوم: اوکراین تضمین‌های آمریکا را دلگرم‌کننده نمی‌بیند و ایالات‌متحده با قطع کمک‌های خود از این کشور و حمایت از روسیه، اوکراین را تا جایی به پیش می‌برد که این کشور حاضر به هرگونه معاهده‌ای برای صلح شود و آن موقع است که آمریکا قراردادی بسیار بهتر برای خود را به اوکراین تحمیل می‌کند.
سناریوی سوم: روسیه راضی به صلح نخواهد شد و آمریکا با ادامه حمایت از اوکراین، روسیه را بیشتر در جنگ درگیر می‌کند تا زمانی که روسیه نیز راضی به هرگونه صلحی شود و آن زمان دیگر روسیه سرزمین‌های تصرف‌شده را از دست خواهد داد و جایگاهی که اکنون می‌تواند نزد آمریکا داشته باشد را نیز نخواهد داشت.
باتوجه به موارد فوق در هر سناریو آمریکا برنده صلح در شرق اروپا است، این امکان نیز وجود دارد که هیچ کدام از سناریو‌های مطرح‌شده اتفاق نیفتد و مسئله جنگ در اروپا به سمت‌وسوی دیگری برود.

متن کامل این گزارش را در روزنامه فرهیختگان بخوانید