
وقایع اسرائیلیه: هر کجای ماجرای رژیم صهیونیستی بایستیم و با هر لنزی نگاه کنیم، یک سر ماجرای تشکیل این رژیم، حتماً به انرژی و کریدورها میرسد. حتی اگر سالها قبل از تشکیل رسمی باشد، باز ربطی به این حوزه پیدا خواهد کرد. همانطور که در هفتههای گذشته هم خبری بیرون آمد از نقشه اسرائیل درمورد کریدوری به اسم داوود، معلوم شد که یکی از طرحهای رژیم اسرائیل برای ماندن در استان القنیطره سوریه و حضور بر ارتفاعات حرمون چیست.
کریدوری که اسرائیل را به مناطق کردنشین سوریه و کردستان عراق، متصل میکند. جدای از این امنیت خط لوله نفتی که از جمهوری آذربایجان قرار است به اسرائیل کشیده شود هم تأمین میشود. خط لولهای که از نخجوان به ترکیه آمده و از شرق فرات و مناطق کردنشین سوریه، قرار است به جولان اشغالی برسد. هیچ خطکشیای اتفاقی نیست. حتی همان خطکشی سایکس - پیکو هم با اینکه گفتیم فرهنگ و نژاد و قومیتهای مردم منطقه را در نظر نگرفت، اما منافع فرانسه و انگلیس را حتماً در نظر گرفت. فقط یک ایراد کوچک داشت.
ایرادی که اتفاقات مهمی را رقم زد؛ کشف منابع نفتی در کرکوک و موصل توسط انگلیسیها، در مناطقی که طبق توافقنامه باید تحت تسلط فرانسه میبود.
میشود دوباره خطکشی کنیم؟
این خواستهای بود که انگلیسیها بدشان نمیآمد از فرانسویها بکنند. کشف نفت در مناطق شمالی عراق کنونی مزاحمی برای توافق سایکس - پیکو بود. انگلیس یا باید از فرانسه میخواست که خط را چندکیلومتری بیاورند بالاتر یا اینکه شکمی روی خط ایجاد کنند که موصل و کرکوک (میدان نفتی باباگورگور یا باباغورغور که در اولین فوران چاه نفت در سال 1927 باعث کشتهشدن دو نفر از کارگران شرکت نفتی ترکیش شد که بعدها به شرکت نفت عراق تغییر نام داد) جزو مناطق انگلیس باشد.
انگلیس مناطق نفتی ایران را داشت، اما آن موقع فهمید ذخایر نفتی موصل و کرکوک از مسجدسلیمان ایران هم بزرگتر است. دعوا و کشمکش بین انگلیس و فرانسه بالا گرفته بود. انگلیس نمیخواست تنها به نفت استخراجی از مناطق نفتی پرشیا (خوزستان ایران و بصره عراق) متکی باشد. انگلیس میخواست از کرکوک و موصل به سمت مدیترانه خط لوله بکشد، درحالیکه زیاد موی دماغ فرانسه، بهعنوان متحدش در جنگ جهانی اول نشود و اصرار داشت که خط لوله از سرزمینهای تحت کنترل خودش، یعنی زیر خط سایکس - پیکو بگذرد. اتفاقی میافتد که همه چیز برای انگلیس مهیا میشود.
قبایل عرب وفادار به فیصل (پسر شریف حسین، پادشاه اول عراق) با اشغال شهرهای حاشیه رود فرات، دیرالزور و البوکمال، مرز شرقی سوریه را به شکل محدب درمیآورند. یعنی همان که انگلیس میخواست. همه چیز برای کشیدن خط لوله مهیا میشود.
کرکوک، البوکمال، التنف و حیفا
بعد از هزاران دعوا و معاهده با اندکی تفاوت همه چیز تقریباً مطابق خواست انگلیس میشود. مابین سالهای ١٩٢٧ تا ١٩٣٤ انگلیس و فرانسه تصمیم میگیرند، نفت کرکوک را به بنادر خود در حیفای تحت نظر انگلیس و بخشی را هم با یک انشعاب، به طرابلس سوریه که تحت نفوذ فرانسه است، منتقل کنند.
بالاخره همه چیز هم یکجا و به یکباره برای انگلیس نمیشود و سهمی هم برای فرانسه در نظر میگیرند. لذا در ١٥ سپتامبر ١٩٣٤، پروژهای برای انتقال منابع عظیم نفتی عراق (کرکوک)، به سرپرستی و مالکیت انگلیس و مشارکت شرکت ملی نفت عراق و شرکای فرانسوی و آمریکایی، اجرا شده و مقرر میشود نفت از طریق دو خط لوله از باباگورگور کرکوک به بنادر تحت نفوذ فرانسه و انگلیس سرازیر شود. خط لوله جنوبی به بندر حیفا و خط شمالی از سوریه و بندر طرابلس به مدیترانه میرسد. این خط لوله جنوبی، از سال ١٩٣٥ تا ١٩٤٨ نفت کرکوک را به بندر حیفا منتقل میکرد. از کرکوک به الحدیثه و از آنجا به البوکمال و از آنجا به التنف در کنار جنوب سوریه و در داخل خاک عراق، از مسیری که امروزه بخشی از آن در کشور اردن قرار دارد، سپس به بندر حیفا در ساحل مدیترانه میرسید و بار نفتکشها میشد. خط لوله شمالی و جنوبی را که نگاه کنیم، نکات جالبی میبینیم. هرجایی که در مسیر لوله برای احداث ساختمان یا پالایشگاهی برای نظارت بر لوله نفت علامتگذاری شده، امروز تبدیل به پایگاه آمریکا در منطقه شده یا از مناطق مهم درگیری مقاومت است؛ از نقاط استراتژیک البوکمال و التنف تا حمص و پالمیرا.
رابطه تیره انگلیس و کشور یهودی به مرگ خط لوله فوق انجامید. بله درست خواندید رابطه تیره. گروههای تروریستی یهودی که بعدها هستههای اولیه ارتش و موساد را شکل میدهند، حملات زیادی علیه انگلیسیها که فلسطین را به آنها هبه کرده بودند، انجام دادند. یکی از دلایلش همین خط لوله نفت و کنترلش بود. درواقع یهودیان از انگلیس سهم نفت (کرکوک) را طلب میکردند. در شمارههای بعدی به شناخت این گروهها و نحوه سازماندهی و تشکیلشان خواهیم پرداخت.