کد خبر: 201830

حمایت از کودک‌کُشی

پیام پیجری که نتانیاهو به ترامپ هدیه داد

پیجر طلایی که بر روی میز رئیس‌جمهور آمریکا در کاخ سفید قرار دارد، نمادی از عملیات پیجرها است که منجر به کشته شدن بیش از ۳۰ غیرنظامی از جمله دو کودک و مجروح شدن ۴ هزار نفر در جنوب لبنان شد. این هدیه توسط نخست‌وزیر رژیم به ترامپ تقدیم شد و نقش آمریکا را در اقدامات ضدانسانی نیز به تصویر کشید.

پیجری طلایی روی میز رئیس‌جمهور آمریکا در کاخ سفید. نمادی از عملیات پیجر‌ها که در جنوب لبنان انجام شد و درنتیجه آن بیش از 30 غیرنظامی ازجمله دو کودک شهید و 4 هزار نفر هم مجروح شدند. هدیه‌ای که نخست‌وزیر رژیم در دیدارش با ترامپ تقدیم متحد بزرگش کرد تا نام خود و ایالات متحده را به عنوان عاملان اصلی این جنایت در تاریخ ثبت کند.
نکته‌ای که نتانیاهو نیز آن را در پلاک حک کرده بود: «به رئیس‌جمهور دونالد ترامپ، بزرگ‌ترین دوست و بزرگ‌ترین متحد ما.» واقعیت آن است که اگر قرار بود با استناد به مدارک، غیرانسانی بودن اقدامی که منجر به آسیب دیدن و زخمی شدن کودکان و غیرنظامیان شده را توضیح داد، نمی‌توانست به اندازه هدیه نتانیاهو، چهره واقعی رژیم را به تصویر بکشد و مهم‌تر از همه دخیل بودن آمریکا در اقدامات ضدانسانی صهیونیست‌ها را برای افکار عمومی جهان اثبات کند.
این جنس اقدامات البته برای آمریکایی‌ها نیز تازگی ندارد. اگر نگاهی به تاریخ بیندازیم، به کارنامه روشنی از جنایات متحد بزرگ رژیم می‌رسیم که نقطه اوج آن در جنگ جهانی دوم رخ داد و آمریکایی‌ها هنوز از این اقدامات در کارنامه افتخارات خود یاد می‌کنند.

ثبت طلایی جنایتی کور علیه غیرنظامیان
17 و 18 سپتامبر 2024، انفجار‌های کوچکی در مناطق مختلف لبنان گزارش شد. این انفجار‌ها که شمار زیادی از غیرنظامیان را مصدوم کرد، عملیات رژیم‌صهیونیستی بود که با هدف آسیب زدن به حزب‌الله لبنان اجرا شد.
روز گذشته گالانت، وزیر جنگ سابق رژیم در گفت‌وگویی به بیان جزئیاتی از این عملیات پرداخت. او در بخشی از این گفت‌وگو به این موضوع اشاره کرد که «واحد‌های اطلاعاتی اسرائیل، سیستم ارتباطی حزب‌الله در جنوب لبنان، لبنان و سایر مناطق را مختل می‌کنند.» در هفته اول اوت مشخص می‌شود برخی اعضای حزب‌الله به این اختلال مخابراتی مشکوک شده‌اند. رژیم فردی که این موضوع را فاش کرده بود را شناسایی می‌کند و برای آنکه حزب‌الله گمراه شود، همراه با یک نفر دیگر او را ترور می‌کند.
بعد از آنکه احتمال لو رفتن عملیات تقویت می‌شود، تصمیم گرفته می‌شود سیستم‌های ارتباطی حزب‌الله فعال شود. عملیات زودتر از موعد انجام می‌شود و منجر به زخمی و مجروح شدن 4 هزار نفر می‌شود. گالانت البته به این موضوع هم اشاره می‌کند که «این عملیات به قیمت از دست دادن یک ابزار استراتژیک تمام شد، اما گزینه دیگری وجود نداشت... موارد دیگری هم بوده که قابل انفجار بوده اما بعد از عملیات پیجر دیگر امکان نداشت...»
آنطور که شواهد نشان می‌دهد، هراس از لو رفتن عملیات، منجر شده تا زمان عملیات کمی جلو بیفتد. نکته مهم دیگر که وزیر جنگ رژیم هم به آن اشاره می‌کند، این است که رژیم ابزار استراتژیکی را در این جنگ سوزاند.
اهداف عملیات آن‌طور که باید محقق نمی‌شوند و کشته‌هااز نگاه آن‌ها قابل توجه نیست. نکته مهم‌تر آنکه پس از این، ساختار اطلاعاتی و امنیتی حزب‌الله نیز بازتولیدی قوی‌تر و مستحکم‌تر خواهد داشت. فارغ از این موارد، عملیات پیجر‌ها، عملیاتی کور بود که به اهداف اصلی خود نیز نرسید. انفجار پیجر‌هایی که استفاده از آن حتی در میان غیرنظامیان نیز معمول بود، مشخصاً تلفات قابل توجهی از غیرنظامیان را به خود اختصاص داد.
شهادت 30 غیرنظامی ازجمله دو کودک در مکان‌هایی غیرنظامی و عمومی مثل بازار، فروشگاه‌ها و حتی در خانه‌ها نشان می‌داد رژیم همانند سابق با عملیات‌های کور و با تلفات گرفتن از غیرنظامیان، به دنبال به دست آوردن دست برتر در جنگ است.
به هرصورت این موضوع قابل انکار نیست که رژیم بار دیگر جنایتی جنگی مرتکب شده است. این عملیات در تضادی آشکار با قوانین بین‌المللی بود. در ماده 7 پروتکل اصلاحی دوم کنوانسیون ژنو، استفاده از تله‌های انفجاری ممنوع شده. موضوعی که کارشناسان آن‌ها را شامل اشیایی که غیرنظامیان به آن جذب می‌شوند یا به استفاده عادی غیرنظامیان مرتبط است، می‌دانند.
موضوعی که در ماجرای انفجار پیجر‌ها در لبنان رخ داد، مشخصاً نقض کنوانسیون ژنو است. اگرچه بعد از انجام عملیات انفجار پیجر‌ها، مقامات کاخ سفید این عملیات را رد یا تایید نکردند و صرفاً به بیان این جمله که «آمریکا از قبل از این رویداد مطلع نبود و نقشی در این حمله نداشت» بسنده کردند، اما پیجر طلایی که نخست‌وزیر رژیم، روز چهارشنبه به کاخ سفید برد، جای شک و شبهه‌ای باقی نگذاشت که این عملیات تحت حمایت آمریکا صورت گرفته است.

این بهترین چیز در تاریخ است
انجام این دست جنایت توسط رژیم و نقض چندباره قوانین بین‌المللی، چندان عجیب نیست و از زمان اعلام موجودیت این رژیم، سابقه دارد. نکته عجیب ماجرا ابراز خوشحالی از جنایاتی است که مستقیماً علیه غیرنظامیان صورت گرفته است. در شرایطی که تمام مردم جهان غیرانسانی بودن اقدامات رژیم را فریاد می‌زنند، اما همچنان در بر همان پاشنه می‌چرخد.
البته در طول تاریخ نمونه این اقدامات از جانب متحد بزرگ رژیم، یعنی آمریکا مخصوصا در جریان جنگ جهانی دوم رخ داده است. بمباران اتمی هیروشیما که سالگرد آن هرسال در ژاپن برگزار می‌شود و رئیس‌جمهور آمریکا هم برای عرض تسلیت به این کشور سفر می‌کند، ازجمله این موارد است.
این عملیات ساعت 8:15 دقیقه، 6 اوت 1945 انجام می‌شود. بمب «پسرکوچک»، درست مقابل بیمارستان عمل جراحی شیما منفجر می‌شود و همان لحظه نزدیک به 100هزار نفر، در هیروشیما فوت می‌کنند. از این آمار 8000 نفر کودک بودند که کاملاً از بین رفتند و اثری از آن‌ها باقی نماند.
سرهنگ «پل تبتز»، خلبان بمب‌افکنی که «پسر کوچک» را در آسمان هیروشیما ر‌ها کرد، ساعت 3:05 دقیقه ظهر به پایگاه آمریکا برمی‌گردد. اسپاتز، فرمانده نیروی هوایی استراتژیک آمریکا به استقبال خلبان بمب‌افکن «انولا گای» می‌رود و نشانی مخصوص را به سینه او می‌چسباند. تبتز به خاطر ریختن بمب‌ها برسر مردم هیروشیما، نشان افتخار می‌گیرد و ارتش به او عنوان قهرمان جنگی می‌دهد.
ترومن، رئیس‌جمهور آمریکا هم که هنگام شنیدن این خبر، سوار برکشتی نیروی دریایی آمریکا بود، در واکنش به این خبر فریاد زد و گفت: «این بهترین چیز در تاریخ است.» خدمه کشتی نیز به پیروی از رئیس‌جمهور خوشحالی کردند و «صدای تشویق و روی میز کوبیدن» آن‌ها بلند شد.

بمبارانی وحشتناک‌تر از هولوکاست
فوریه 1945 در روز‌هایی که آلمان در بدترین شرایطش پس از جنگ قرار داشت، آمریکا با همکاری بریتانیا، پناهجویانی که از شرق روسیه فرار کرده بودند و به درسدن در شرق آلمان پناه برده بودند را هدف حمله قرار دادند.
در روز 15 فوریه، آمریکا با نزدیک به 200 بمب‌افکن به زیرساخت‌های این شهر حمله کرد. آمریکایی‌ها نزدیک به 950 تن بمب انفجاری و بیش از 290 تن بمب آتش‌زا در این شهر استفاده کردند. آمار رسمی دقیقی از میزان تلفات این جنایت جنگی وجود ندارد، اما برمبنای آمار غیررسمی بیش از 200 هزار غیرنظامی در این حملات کشته شدند و 12هزار خانه نیز در جریان این حملات تبدیل به خاکستر شد، اما نکته عجیب آن بود که هیچ زمان این بمباران به عنوان جنایت جنگی به رسمیت شناخته نشد.
این حمله با واکنش‌های زیادی در مجامع بین‌المللی همراه شد. دبیرکل سابق سازمان دیده‌بان نسل‌کشی، در واکنش به این جنایت گفت: «هولوکاست فاجعه غیرانسانی و وحشتناکی است و جنایت جنگی شناخته می‌شود اما در مورد بمباران درسدن که هزاران نفر غیرنظامی را از بین برد، حرفی‌ زده نمی‌شود.
قتل‌‌عام مردم در شهر درسدن هم یکی دیگر از جنایات جنگی است که حتی از هولوکاست هم وحشتناک‌تر است.» با این حال، بعد از انجام این بمباران به ژنرال‌های مسئول این عملیات نیز نشان افتخار داده شد.

گزارش کامل  زهرا طیبی، خبرنگار را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.