کانال پاناما؛ نقطه اتصال اقیانوس اطلس به اقیانوس آرام
به نظر میرسد کانال پاناما، نخستین و آسانترین هدف ترامپ باشد؛ یک آبراهه غیرطبیعی که توسط دست بشر در کشور پاناما ساخته شده و محل اتصال دو اقیانوس اطلس و آرام به یکدیگر است. ایجاد کانال پاناما باعث شده کشتیها مستقیماً بتوانند از اروپا به آمریکا و سپس آسیای شرقی متصل شوند و مجبور نباشد برای رسیدن به اقیانوس آرام، آمریکای جنوبی را دور بزنند.
طول کانال پاناما 82 کیلومتر است که توسط آمریکاییها ساخته شده و مدیریت آن نیز در ابتدا با دولت آمریکا بود. مدیریت این کانال در سال 1977 و با امضای معاهده توریخوس-کارتر تغییر کرد و به صورت مشترک توسط آمریکا و پاناما انجام میشد و سپس در 1999 به صورت کامل به دولت پاناما منتقل شد. یکی از نگرانیهای آمریکا که باعث شده ترامپ برای تصاحب مجدد آن اقدام کند، به نقشآفرینی چین در کشورهای آمریکای لاتین ارتباط دارد. چینیها حتی به دنبال ایجاد مسیر ترانزیتی کوتاهتری نسبت به کانال پاناما هستند (تصویر 1) که میتواند مدیریت کشورهای آمریکای لاتین را برای آمریکا سختتر از گذشته کند.
گرینلند؛ جزیرهای سرشار از منابع هیدروکربوری و معدنی
گرینلند، بزرگترین جزیره دنیا به مساحت بیش از 2 میلیون کیلومترمربع با 56 هزار نفر سکنه است که کمتراکمترین منطقه جهان محسوب میشود. به گزارش رویترز، تصاحب این جزیره توسط آمریکا، نفوذ چین و روسیه در قطب شمال را از بین خواهد برد. گرینلند همچنین دارای ذخایر ارزشمند نفت، گاز و معدنی است و به مسیرهای کشتیرانی قطب شمال نزدیک است.
بنابر گزارش رویترز، یک بررسی در سال 2023 نشان میدهد 25 ماده از 34 ماده معدنی که توسط کمیسیون اروپا «مواد خام حیاتی» تلقی میشود در گرینلند یافت شده است. آنها شامل مواد مورداستفاده در باتریها مانند گرافیت، لیتیوم و به اصطلاح عناصر خاکی کمیابند که در وسایل نقلیه الکتریکی و توربینهای بادی استفاده میشوند.
در حال حاضر، استخراج نفت و گاز طبیعی در گرینلند به دلایل زیستمحیطی ممنوع است و توسعه بخش معدن آن با تشریفات اداری و مخالفت مردم بومی مواجه شده است. به احتمال زیاد یکی از اهداف ترامپ برای تصاحب گرینلند نیز به همین منابع نفتی و معدنی سرشار این منطقه مرتبط باشد. جزیره گرینلند هماکنون جزئی از خاک دانمارک محسوب میشود که اقتصاد آن متکی به ماهیگیری است که بیش از 95 درصد صادرات آن را تشکیل میدهد. دولت دانمارک سالانه کمتر از یک میلیارد دلار برای ساکنان گرینلند هزینه میکند. گرینلند از طریق عضویت دانمارک، در ناتو حضور دارد.
این جزیره برای ارتش آمریکا و سیستم هشدار زودهنگام موشکهای بالستیک آن اهمیت استراتژیک دارد زیرا کوتاهترین مسیر از اروپا به آمریکای شمالی از طریق این جزیره قطب شمال میگذرد (تصویر 2). آمریکا برای گسترش حضور نظامی خود ازجمله قرار دادن رادارهایی در آنجا برای نظارت بر آبهای بین جزیره ایسلند و بریتانیا که دروازهای برای کشتیهای نیروی دریایی و زیردریاییهای هستهای روسیه است، انگیزه بالایی دارد. ولادیمیر باربین، سفیر روسیه در دانمارک میگوید آمریکا در حال ساخت زیرساختهای یک پایگاه هوایی در گرینلند است تا احتمالاً جنگندههای قادر به حمل کلاهکهای هستهای را در آنجا مستقر کند.
رویای ترامپ برای تبدیل شدن به وسیعترین کشور دنیا
حال بعد از کانال پاناما و جزیره گرینلند به سراغ اهمیت کانادا برای ایالات متحده آمریکا برویم. کشور کانادا برای سالها منبع اصلی واردات نفت آمریکا بوده و بیش از نیمی از کل واردات نفت خام آمریکا را در سال 2023 تأمین کرده است. طی 12 ماه گذشته، پالایشگاههای آمریکا بیش از 4 میلیون بشکه در روز از نفت خام کانادا را مصرف کردهاند که بیش از یکپنجم کل نفتی است که در آمریکا فراورش میشود.
اما در صورت تبدیل کانادا به ایالت پنجاهویکم آمریکا چه اتفاقی خواهد افتاد؟ در این صورت قلمروی آمریکا بسیار گسترش خواهد یافت و به 80 درصد مساحت آمریکای شمالی و 13 درصد مساحت کل خشکیهای دنیا میرسد. بدین ترتیب آمریکا با عبور از روسیه به بزرگترین کشور دنیا تبدیل خواهد شد.
از منظر تولید ناخالص داخلی، کانادا با جیدیپی 2 تریلیون دلار بعد از کالیفرنیا و تگزاس، سومین ایالت پردرآمد آمریکا خواهد بود. پیوستن کانادا به آمریکا، جایگاه اقتصادی این کشور را بالا خواهد برد و فاصلهاش با چین را بیشتر خواهد کرد. همچنین آمریکا میتواند به منابع قطبی دسترسی پیدا کند که ازجمله منابع دستنخورده کاناداست که میتوان به بزرگترین ذخایر آب شیرین دنیا و 13 درصد از منابع نفت خام دنیا اشاره کرد. اما برای بررسی دقیقتر اهداف و انگیزههای دونالد ترامپ با امیرعلی ابوالفتح، کارشناس مسائل آمریکا به گفتوگو نشستیم. مشروح مصاحبه در قالب یادداشت در ادامه آمده است.
مهار چین با تصاحب کانال پاناما توسط ترامپ
ادعای دولت ترامپ درباره کانال پاناما بخشی از یک برنامه بزرگتر است. الان دونالد ترامپ به عنوان رهبر جریان «ملیگرایان حمایتگرایانه» ایفای نقش میکند؛ عبارتی که ترامپیستها خود را اینگونه معرفی میکنند و معتقدند باید ایالات متحده آمریکا فقط به فکر خودش باشد. یعنی میگویند «اول آمریکا» یا به اصطلاح America First؛ و تمام امکانات جهانی باید در خدمت ایالات متحده بسیج شود.
اینها حالا یک گروهند که در انتخابات ریاستجمهوری هم برنده شدهاند. درنتیجه زاویه دید دونالد ترامپ بالاتر از صرفاً موضوع تصاحب کانال پاناما است و شما باید ادعاهای ترامپ درباره کانال پاناما، کانادا، مکزیک و گرینلند را در یک پکیج تحلیل کنید. ابتدا از کانال پاناما شروع کنیم. حرف اول و آخر و هدف اصلی ترامپ، موضوعات اقتصادی است. یعنی ترامپ ناظر به یک نگرانی اقتصادی، اقداماتی را ترتیب میدهد که آن نگرانی مربوط به بودجه دولت آمریکاست که با کسری مواجه است. یک نگرانی دیگر ترامپ موضوع رقابت با چین است که این موضوع هم لبه اقتصادی دارد.
مناقشه ترامپ درباره کانال پاناما مربوط به مهار چین است. آمریکاییها مدعیاند چینیها با استفاده از کانال پاناما در حال سرمایهگذاری در کشورهای آمریکای لاتین هستند که روزی حیاطخلوت آمریکا بود. چینیها با سرمایهگذاری، اعطای وام و بستههای تأمین مالی، بازار مصرف آمریکای لاتین را در دست گرفتهاند و نفوذ سیاسی و امنیتی در این منطقه پیدا کردهاند. کنترل این کانال از جهت امنیت اقتصادی و امنیت ملی برای آمریکا حیاتی است. این کانال را خود آمریکاییها ساختند و هدفشان این بود که غرب و شرق آمریکا را به هم نزدیک کنند. به جای دو نیروی دریایی، یک نیروی دریایی داشته باشند. هر کشتی که میخواهد از نیویورک به لسآنجلس یا بالعکس برود کل قاره آمریکای جنوبی را دور نزند و از باریکه کانال پاناما حرکت کند.
افزایش 20 درصدی خاک آمریکا با تصاحب گرینلند
ضمن اینکه تصاحب گرینلند توسط آمریکا باعث میشود که آنها فرصت حضور رقیب خود یعنی چین در آن منطقه را هم بگیرند. بالاخره دانمارک هم مثل اتحادیه اروپا الان با چینیها تجارت میکند. اتفاقاً آمریکا الان به اروپا نیز حساس شده است که چرا اینقدر با چینیها قرارداد امضا میکنید؛ مثلاً در حوزه تراشه یا پروژه «یک کمربند یک راه» چین.
گرینلند دو میلیون کیلومتر مربع وسعت و فقط 60 هزار نفر جمعیت دارد. این سرزمین خالی از جمعیت است و اقتصاد آنها هم شیلات است، بیچارهها زمین کشاورزی که ندارند. 60 هزار نفر از ساکنان آنجا ماهی را از دریا شکار میکنند و میخورند. ولی دانشمندان پیشبینی میکنند که بهزودی یخهای قطبی آب شده و در گرینلند زمینهای کشاورزی ایجاد میشود.
آمریکاییها برای 50 الی 60 سال آینده خود برنامهریزی میکنند. یک زمانی که رئیسجمهور آمریکا آلاسکا را به قیمت 7 میلیون دلار خرید، برخی روزنامههای آمریکایی تیتر زدند که بزرگترین حماقت اقتصادی رقم خورده و رئیسجمهور بیعقل ما 7 میلیون دلار پول بیزبان را داده و یک تکه یخ خریده که به جز خرس قطبی در آن هیچ چیزی وجود ندارد. بعدها همین آلاسکا به یکی از بزرگترین منابع نفت و گاز آمریکا تبدیل شد که از زیر یخ در آمد. ترامپ هم نگاهش بساز و بفروش است و نگاه تجارتمحورانه دارد.
مساحت آمریکا الان 10 میلیون کیلومتر مربع است، حالا میخواهد سرزمینی را تصاحب کند که دو میلیون کیلومتر مربع وسعت دارد، یعنی میخواهد 20 درصد خاک خود را اضافه کند. ضمن اینکه پیشبینی میشود گرینلند هم سرشار از منابع نفت و گاز باشد.
درآمد 200 میلیارد دلاری کانادا از تجارت با آمریکا
ماجرای ادعاهای ترامپ درباره کانادا و مکزیک این است که این دو کشور به واسطه آمریکا به اوضاع اقتصادی خوبی رسیدهاند. یعنی کلاً سخن ترامپ با همه کشورهای همسو با آمریکاست که شامل اروپا، کانادا، مکزیک، کرهجنوبی، ژاپن و مابقی کشورها میشود.
ترامپ میگوید شما کشورهای توسعهنیافته یا جنگزده بودید که آمریکا به شما کمک کرد، امنیت را تأمین کرد تا شما بهجای اینکه پولتان را خرج ارتش کنید، کارخانه بزنید و به ثروت هم رسیدید و وضع مالی شما هم خوب شده است. حال اما منِ دولت آمریکا به مشکل خوردهام، پس باید دست در جیبتان کنید و پول بدهید.
مثلاً هماکنون 80 درصد صادرات کانادا به آمریکاست. یعنی اگر کانادا، بازار آمریکا را از دست بدهد، به یک کشور جهان سومی تبدیل میشود. حرف ترامپ این است که کانادا سالانه 200 میلیارد دلار از بازار آمریکا سود میکند و دیگر بس است. خود دولتِ آمریکا الان دخل و خرجش با یکدیگر نمیخواند و نمیتواند به کشورهای دیگر از جمله کانادا اینهمه لطف داشته باشد. پس یا باید کانادا بشود ایالت پنجاهویکم آمریکا یا اینکه ترامپ تعرفهها را علیه این کشور اعمال میکند.
حرف ترامپ روشن است، میگوید آقا پول بدهید. آقای کرهجنوبی، من دارم از شما حمایت میکنم پول بدهید. آقای کینگ عربستان من دارم حمایت میکنم پول بدهید. پول بدهید، چون اقتصاد من مشکل دارد. دیگر آن دوره مفتخوری گذشته است. ترامپ میگوید حساب، حساب است، کاکا برادر.
گزارش کامل سیداحسان حسینی،خبرنگار گروه اقتصاد را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.