رد کردن یک تکه آهن یا چوب توسط مورچهها از دو درگاه مختلف، کار به شدت سختی است و نیازمند هوش و صبر در کنار یکدیگر است، که به جز کار جمعی ممکن نیست.
حالا نئولیبرالیسم چه میگوید؟ میگوید کار جمعی توهم است، هر فردی باید خودش به موفقیت برسد و جامعهای وجود ندارد؛ رفتن به سمت اجتماع یعنی پیگیری سیاستهای کمونیستها و به هر کار جمعی سریع برچسب کمونیستی میزنند یا نهایتاً میگویند کار جمعی نوعی کار تودهای است! یعنی فکری در آن کار وجود ندارد!
حالا مجدد به فیلم نگاه کنید؛ اگر کار جمعی نبود و اگر تلاش جمعی صورت نمیگرفت و همه مورچهها به صورت جمعی تلاش نمیکردند، اصلا این آهن یا چوپ به مقصد میرسید؟
نئولیبرالها دقیقا اینگونه ما را از موفقیت باز داشتهاند؛ ما را به سوژههای فردی تقلیل دادهاند که نه توان کار جمعی داریم، نه حوصله حضور در جمعها را و همه ما انسانها را به «من»های ترسویی تبدیل کردند که برای بقا نیازمند روانکاوی، مطالعه کتابهای رواشناسی موفقیت و مصرف قرصهای آرامبخش هستیم.