علی محمولی، مترجم: ایران همواره از کشورهایی بوده که دانشمندان آن برای علم در جهان، آوردههای خوبی داشتهاند. پیشرو بودن ما در تعداد نه چندان کمی از حوزههای علمی بر کسی پوشیده نیست ولی عضویت به تنهایی در «باشگاه فناوران جهان» برای ما کافی نیست. تنبل بودن در این باشگاه رقابتی، آیندهای جز حذف و مصرفکننده صرف شدن ندارد. ما اکنون در عصری هستیم که فنون، سریعتر از هر زمانی حرکت میکنند و البته فناوری بارز عصر ما، مانند شیمی و پزشکی و علوم مهندسی کلاسیک نیست که هر دستاورد، سالها زمان نیاز داشته باشد. فناوری بارز عصر ما به شکلی است که با چند روز کدنویسی در صفحه یک رایانه شخصی ارزانقیمت، ممکن است آوردهای به وجود آورد که برای به دست آوردن آن، دولتها و حتی شرکتها به جنایات متعدد دست بزنند. با این حال، نگرانی مهمی که وجود دارد، این است که درحالی ما تازه میخواهیم به شکل جدی به این موضوع وارد شویم که دنیا از آن عبور کرده و آینده منافع ملی کشورها و منافع سازمانی شرکتها، به هوش مصنوعی مولد گره خورده. ظاهراً ما هنوز اعتقاد داریم در مسابقه بین لاکپشت و خرگوش هستیم، درحالیکه مسابقه حقیقی، چیزی است بین هواپیما و فضاپیما! از این رو، امید وجود دارد که مقاله زیر، نگاهی واقعبینانه نسبت به آنچه در اطراف ما در حال وقوع است به خوانندگان هدف آن، ارائه دهد. این گزارش تحلیلی بازگردانشده از گروه مشاوران بوستون (BCG)، بر عرضه هوش مصنوعی مولد متمرکز است که نقشی اساسی در شکلدهی به پویاییهای جغراسیاسی این فناوری خواهد داشت. اما در سوی دیگر عرضه، پذیرش واقعی این فناوری نیز اهمیت بالایی دارد. این گزارش بر آن است که با توجه به اثرات فوقالعاده مهمی که هوش مصنوعی مولد (Generative AI یا مخفف آن، GenAI) بر جهان خواهد گذاشت – از ایجاد مراکز داده تا تقویت تولیدات علمی دانشگاهی و افزایش بازدهی فعالیتهای دولتی و تجاری – تمام کشورهایی که از حداقلیترین منابع لازم برای ورود به این عرصه بهرهمندند، برای رقابت با کشورهای قدرتمندتر و تأمین امنیت ملی و منافع خود، عمیقاً بر این حوزه متمرکز شدهاند. درسی که این گزارش میتواند برای ایران به عنوان کشوری که از منابع علمی و علمپایه درونزا و بسیار خوبی برخوردار است داشته باشد، درواقع لزوم اتصال و همافزایی بخشهای مختلف کشور و تغییر در نگرش مدیران به فناوریهای پیشبرندهای نظیر هوش مصنوعی مولد است. این اتفاق که بنا بر گزارش تفصیلی زیر، در کشورهای عضو اتحادیه اروپا رخ داده، عرصه را برای حفاظت راحتتر از امنیت ملی آنها در آینده، هموارتر کرده است. مدیران باید بتوانند این پویایی را درک کرده و خود و مجموعههای خود را در جغرافیای سیاسی چالشبرانگیز GenAI هدایت کنند و آگاه باشند که دیگر رویکردهای سنتی (از میزان دسترسی کشورها به نیمهرساناهای پیشرفته تا لزوم وجود مقررات مطلوب) برای این دوران کافی نخواهند بود و سرمایه، استعداد، مالکیت فکری(IP)، داده، انرژی و توان محاسباتی، اگر از آن موارد مهمتر نباشند، کماهمیتتر نیز نخواهند بود. در ادامه، گزارش BCG را مطالعه خواهید کرد.
پیشفرض جهان «ساختِ آمریکا» است
ایالات متحده و چین در حال حاضر تنها بازیگرانی هستند که به بخشهای گستردهای از زنجیره ارزش هوش مصنوعی مولد دسترسی پایدار و کنترل کامل دارند. این دو کشور بزرگترین منابع استعدادهای هوش مصنوعی را در اختیار داشته، برخی از غنیترین بومسازگانهای دادهای جهان و ظرفیت زیرساختی گستردهای در مراکز داده را دارا هستند و در دسترسی به سرمایه نیز پیشرواند. با این مورد، ایالات متحده برتری چشمگیری در GenAI داشته که بر پایه دههها رهبری در زمینه هوش مصنوعی بنا شده است. نزدیک به ۷۰ درصد از مدلهای برجسته هوش مصنوعی جهان از سال ۱۹۵۰ تاکنون، توسط شرکتها یا مؤسسات آکادمیک مستقر در ایالات متحده یا در همکاری با آنها توسعه یافتهاند و ۵۷ درصد از برترین مدلهای زبان بزرگ نیز در این کشور ساخته شدهاند. حدود ۶۰ درصد از ۲۰۰۰ محقق برجسته هوش مصنوعی در جهان ساکن ایالات متحده هستند و این کشور بین سالهای ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۴، تقریباً یکچهارم تمام متخصصان هوش مصنوعی مهاجرتکرده در سطح جهانی را به خود جذب کرده است. درمجموع، ذخیره استعداد هوش مصنوعی ایالات متحده به نزدیک نیم میلیون نفر رسیده که بزرگترین مجموعه در جهان است. از سوی دیگر، پژوهشگران آمریکایی در زمینه هوش مصنوعی از زمان آغاز این رشته، ۳۵ درصد از تأثیرگذارترین مقالات علمی جهان را تألیف کردهاند.
استارتاپهای GenAI مستقر در ایالات متحده نیز بیسابقهترین میزان سرمایهگذاری خصوصی را جذب کردهاند؛ از سال ۲۰۱۹ تاکنون درمجموع ۶۵ میلیارد دلار. همچنین، پیشبینی میشود هزینههای سرمایهای مرتبط با هوش مصنوعی در شرکتهای فناوری تثبیتشده مانند آلفابت، آمازون، متا و مایکروسافت در سال ۲۰۲۴ از مرز ۲۰۰ میلیارد دلار فراتر رود. با ظرفیت محاسباتی عظیم، رویکرد جامع (از طراحی سختافزار تا توسعه نرمافزار)، سرمایه فراوان، دسترسی جهانی، بهترین استعدادهای جهان و همکاری نزدیک یا درونسازمانی با توسعهدهندگان مدلها، این شرکتها به شکلی بیمانند برای حفظ رهبری ایالات متحده در هوش مصنوعی مولد در آینده نزدیک مجهز شدهاند.
علاوه بر استعداد و سرمایه، ایالات متحده زیرساختهایی برای پشتیبانی از استنتاج در مقیاس وسیع دارد؛ یعنی تأمین مداوم GenAI برای کاربران مدلها. این کشور، بزرگترین قطب مراکز داده در جهان است و انتظار میرود ظرفیت آن در سال ۲۰۲۴ حدود ۴۵ گیگاوات باشد. ایالات متحده با دسترسی مطمئن به سختافزارهای پیشرفته (از طریق شرکت آمریکایی انویدیا و روابط جغراسیاسی قوی با شرکت تایوانی TSMC)، توانایی گسترش مراکز داده خود را دارد، هرچند که زمان طولانی اتصال به شبکه برق ممکن است چالشبرانگیز باشد.
«ساختِ چین» هر روز بهتر از دیروز
نشانههایی مبنی بر نزدیک شدن چین به ایالات متحده در برخی از عوامل کلیدی وجود دارد؛ چراکه این کشور پیشرفت سریعی در تولید مدلهای زبان بزرگ برتر داشته است. دو شرکت چینی، علیبابا و استارتاپ هوش مصنوعی مولد 01.AI بیش از یکچهارم از مدلهای متنباز برتر جهان را توسعه دادهاند. غولهای فناوری مستقر در چین مانند بایدو (Baidu) و تنسنت (Tencent) نیز مدلهای قدرتمندی عرضه کردهاند، درحالیکه نسل جدیدی از استارتاپهای هوش مصنوعی مولد، موسوم به «ببرهای هوش مصنوعی» شامل ZhipuAI، BaichuanAI، MoonshotAI و MiniMaxAI به سرعت در حال پیشرفتند. مدلهای برتر چینی طی سال گذشته به شکل قابل توجهی فاصله خود را با نمونههای پیشرفته جهانی کاهش دادهاند و در شاخصهای مربوط به زبان چینی عملاً این فاصله کاملاً از بین رفته است.
بومسازگان GenAI چین از دسترسی به مدلهای بنیادین متنباز یا با وزنباز خارجی بهرهمند شده است. به عنوان مثال، خانواده مدلهای Yi متعلق به 01.AI، بر اساس مدل لاما (Llama) از شرکت متا طراحی شدهاند. دولت چین قصد خود را برای تضمین عرضه کافی مدلهای متنباز داخلی که نقش مشابهی را در آینده ایفا کنند، اعلام کرده و از شرکتهای کوچکتری که توانمندیهای فنی خود را ارتقا میدهند، حمایت میکند. اگرچه چین همچنان از ایالات متحده عقب است، اما از منابع قابل توجهی در حوزه استعدادهای هوش مصنوعی و مؤسسات تحقیقاتی برجسته مانند دانشگاههای سینگهوا و شانگهای جیاتونگ برخوردار است. هر چهار «ببر هوش مصنوعی» توسط اعضای هیئتعلمی یا فارغالتحصیلان دانشگاه سینگهوا تأسیس شدهاند. توانمندی چین در حوزه استعدادهای هوش مصنوعی در پیشتازی این کشور در زمینه ثبت اختراعات مشهود است؛ بین سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۳، بیش از ۷۶۰۰۰ ثبت اختراع هوش مصنوعی توسط چین در سازمان جهانی مالکیت فکری (WIPO) به ثبت رسیده است، رقمی تقریباً چهار برابر ایالات متحده. چین همچنین زیرساختهای گسترده مراکز داده با ظرفیت تقریبی ۲۰ گیگاوات دارد و از سرمایه قابل توجهی از طریق بودجه تحقیق و توسعه عمومی بهرهمند است که بین سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۳ به طور میانگین، ۵۰ میلیارد دلار در سال بوده است. سرمایهگذاریهای خطرپذیر دولتی نیز تعهد چین به تقویت نوآوری هوش مصنوعی از طریق سرمایهگذاری عمومی را نشان میدهد. صندوقهای دولتی خطرپذیر نزدیک به یکچهارم کل سرمایه خود را در شرکتهای هوش مصنوعی سرمایهگذاری کردهاند و از سال ۲۰۰۰ تاکنون، بیش از ۱۸۰ میلیارد دلار به این حوزه اختصاص دادهاند که حدود ۱۰۰ میلیارد دلار آن بین سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۳ بوده است. علاوه بر این، سرمایهگذاران خصوصی، چه داخلی و چه خارجی، پیشرفت ببرهای هوش مصنوعی را به شکل فعالی پیش بردهاند. این شرکتها به همراه 01.AI طی سالهای اخیر، بیش از ۶ میلیارد دلار جذب سرمایه کردهاند، ازجمله از ابرمقیاسگرهای چینی مانند علیبابا. محدودیتهای فعلی چین در دسترسی به تراشههای پیشرفته برای آموزش و استنتاج مدلهای هوش مصنوعی، احتمالاً پیشرفت را به تأخیر میاندازد اما متوقف نمیکند. گزارشها حاکی از آن است که بسیاری از شرکتهای چینی همچنان به تراشهها دسترسی دارند و انویدیا مدلهایی طراحی کرده که مشمول محدودیتهای تجاری ایالات متحده نیستند. شرکتهای چینی در سال ۲۰۲۳، پنج میلیارد دلار تراشه از این نوع خریداری کردهاند. علاوه بر این، چین به طور جدی در حال سرمایهگذاری در ظرفیت تولید تراشههای داخلی خود است. دولت چین حدود ۴۰ میلیارد دلار در این زمینه تعهد سرمایهگذاری داده و شرکت هوآوی نیز اخیراً، تراشه Ascend 910 خود را که برای فعالیتهای سنگین هوش مصنوعی بهینهسازی شده، عرضه کرده است.
صرف نظر از اینکه هوآوی بتواند با انویدیا در مرز فناوری سختافزار رقابت کند یا خیر (و پس از آن در حوزه نرمافزاری)، این شرکت به تازگی به نقطهعطفی دست یافته و توانسته یک مدل زبان بزرگ پرقدرت را از شرکت iFlytek به نام Xinghuo4 را به طور کامل بر سکوی Ascend خود آموزش دهد. البته شرکتهای چینی، جاهطلبیهایی فراتر از بازار داخلی دارند. به عنوان مثال، علیبابا در حال گسترش مراکز داده خود در مالزی، فیلیپین، تایلند، کره جنوبی و مکزیک است و در حال افزایش دامنه دسترسی خانواده مدلهای مولد Qwen خود است.
متن کامل گزارش را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.