برمبنای آنچه «فرهیختگان» کسب اطلاع کرده، به نظر میرسد سفر تختروانچی به اسلو، به دعوت نروژیها جهت «زمینهسازی برای مذاکره و گفتوگو با آمریکاییها» صورت گرفته است. هنوز اما ابهامات زیادی درخصوص فراهم شدن یا نشدن شرایط مذاکره با آمریکاییها وجود دارد. سؤالی که در این زمینه وجود دارد، این است که با توجه به سیاستورزی تکروانه ترامپ، کانالهای مذاکره تغییر خواهند کرد و مسیر پیگیری مذاکرات که پیش از این از کانال عمان یا قطر دنبال میشد، دنبال نخواهد شد؟ یا کانالهای موازی دیگری مثل نروژ جایگزین خواهد شد؟
با وجود آنکه در اخبار غیررسمی گمانهزنیهایی درخصوص پیامهای رد و بدلشده مطرح شده، اما همچنان اطلاعرسانی رسمی در این خصوص صورت نگرفته و اخبار مذاکرات در هالهای از ابهام جلو میرود. انتظار میرود بهجای آنکه اخبار از کانالهای غیررسمی و در حد گمانهزنی در رسانهها منتشر شوند، دستگاه وزارت خارجه شفافسازی دقیقی پیرامون مذاکرات و پیامهایی- که تا الان رد و بدل شدهاند- منتشر کند. غیرشفاف ماندن مسیر مذاکرات این امکان را به طرف مقابل میدهد که حتی فضای رسانهای داخلی ایران را نیز به نفع خود تحتتأثیر قرار دهد.
فرجیراد: نروژ واسطهای برای گفتوگوی مستقیم با آمریکاست
معاون سیاسی وزارت خارجه به اسلو دعوت شده تا درخصوص آمادگی ایران برای گفتوگو با آمریکا مذاکراتی صورت گیرد، این موضوعی است که عبدالرضا فرجیراد، سفیر سابق ایران در نروژ به آن اشاره کرد و گفت: «آقای تختروانچی بهعنوان معاون سیاسی وزارت خارجه به اسلو دعوت شدند که آنجا با مقامات گفتوگو داشته باشند. دولت نروژ همیشه نقش میانجیگری را میان ما و اروپاییها داشته، مثل نقشی که عمانیها میان ما و آمریکا داشتند. در سطح جهانی هم بهشکل گستردهتر، در پیمان اسلو، بین فلسطین، آمریکا و اسرائیل و همچنین حلوفصل مسائلی در آفریقا و سریلانکا، این نقش را برعهده داشتند. آنها علاقهمندند به این نقش ادامه دهند. بهنظر میرسد آقای تختروانچی به اسلو دعوت شده تا ببینند ایران آمادگی گفتوگو با آمریکا را دارد. نروژ واسطهای برای گفتوگوی مستقیم است، چون پیش از این نروژیها هم این کار را انجام دادند و گفتوگوهایی انجام شده، تصور این است که الان مذاکره بین ایران و آمریکا فراهم نمیشود، اما این میتواند زمینهای باشد که مذاکرات بعدی بین ایران و آمریکا برگزار شود. باید صبر کرد تا بازگشت آقای تختروانچی، مشخص شود که نتیجه گفتوگوها چه میشود. احتمال میرود درحین مذاکرات این موضوع مورد بحث قرار گیرد که آیا ایران و آمریکا حاضر به مذاکره مستقیم خواهند بود؟»
به نظر میرسد ترامپ بهدنبال پیگیری مسیر مذاکره احتمالی با ایران است
به نظر میرسد ترامپ علاقهای ندارد مذاکرات را از کانال عمان یا قطر دنبال کند، این موضوعی است که فرجیراد به آن اشاره و در ادامه تأکید کرد محتوای مذاکراتی که در اسلو شروع شده با مذاکرات روز جمعه ژنو تفاوت دارد: «مذاکرات با اروپا مجزای از این مذاکرات است. سخنگوی وزارت خارجه آمریکا هم اعلام کرده مذاکرات روز جمعه در ژنو ارتباطی با آمریکا ندارد و ما در آن مذاکرات مشارکت نخواهیم کرد. در حال حاضر اساساً لازم نیست مذاکرات مشترکی با اروپا و آمریکا صورت گیرد. میبایست مذاکراتی با آمریکا و همچنین مذاکراتی با اروپا داشته باشیم و اگر بخواهیم مذاکرات پیشرفتی داشته باشد، میشود اینها را ادغام کرد. یک دلیل جدا شدن مسیر مذاکرات این است که ترامپ بهدنبال کار انفرادی است و میخواهد مذاکرات و نتیجه آن را به پای خود بنویسد. به مذاکرات دستهبندیشده، سازمانهای جمعی خیلی اعتقادی ندارد، لذا به نظر میرسد ترامپ بهدنبال مذاکره مستقیم با ایران است و علاقهای ندارد مذاکراتی برای مثال از کانال عمان یا قطر یا سوئیس دنبال میشد را پیگیری کند و بهدنبال ادامه مسیر از این کانال است، شاید نروژیها را انتخاب کرده تا ایران و آمریکا را به یکدیگر وصل کنند.»
حمیدرضا غلامزاده: گفتوگوهای غیررسمی آغاز شده اما از جزئیات آن اخبار رسمی منتشر نشده است
در بهترین حالت مذاکره با اروپاییها نشان میدهد که ایران به دنبال مذاکره است؛ در غیر این صورت نتیجهای ندارد. حمیدرضا غلامزاده به این موضوع اشاره کرد و گفت: «اروپاییها در حال حاضر در یکی از ضعیفترین دورههای خود به سر میبرند. نه وضعیت اقتصادی مناسبی دارند و نه تأثیرگذاری موفقی در صحنه جهانی داشتند. در موضوع اوکراین، بازیچه آمریکا شده و هزینههای سنگینی پرداخت کردهاند. شواهد زیادی وجود دارد که نشان میدهد اروپاییها در این دوره از ضعف قرار دارند، از جمله عدم تأثیرگذاری در موضوع غزه که یکی از بزرگترین پروندههای بشریت در سالهای اخیر است. با این حال، دولت ما روی این سه کشور اروپایی حساب باز کرده؛ کشورهایی که نهایتاً تأثیرگذاری آنها در حوزه سیاسی و سازمانهای بینالمللی مانند آژانس یا سازمان ملل خلاصه میشود. اما تأثیرگذاری این نهادها را در موضوع غزه دیدیم؛ چقدر واقعاً مؤثر بودند؟ کاملاً منفعل و بلااستفاده، مگر اینکه کشوری یا نهادی ضعیف عمل کرده و خود را در معرض آنها قرار دهد. نهایت قدرت سیاسی سه کشور اروپایی که از بقایای قدرتهای گذشتهشان است، که دیگر وجود ندارد در نهادهای بینالمللی مانند سازمان ملل تعریف میشود. این نهادها هم قراردادی هستند، نه قطعی و غیرقابل تغییر. در چنین شرایطی، ما روی قدرت نداشته این کشورها حساب کردیم و با آنها مذاکره میکنیم. حتی اگر مذاکره کنیم و به توافق برسیم، سوال این است که حجم تبادل اقتصادی ما با این کشورها چقدر است که بخواهیم اقتصادمان را از طریق مذاکره ارتقا دهیم؟ ضمن اینکه اساساً این کشورها چقدر در تصمیمگیریها اثرگذار هستند؟ در دوره اول ریاستجمهوری ترامپ، وقتی از برجام خارج شد، اروپاییها وعدههایی دادند و سازوکاری برای احیای برجام طراحی کردند، اما در عمل هیچ اتفاقی نیفتاد. آنها کاملاً تبعیت کرده و در همه موضوعات همراهی داشتند. لذا مذاکره با اروپاییها تأثیر جدی نخواهد داشت. در خوشبینانهترین حالت، این مذاکرات میتواند صرفاً نشان دهد که ایران مایل به گفتوگو است و گارد بستهای نسبت به همکاری ندارد.»
گفتوگوهای غیررسمی با آمریکا از کانالهای موازی دنبال میشود
گفتوگوهای غیررسمی با آمریکا از مسیرهای غیررسمی شروع شده؛ موضوعی که غلامزاده به آن اشاره کرد و گفت: «به نظر میرسد مسیر مذاکرات تنها محدود به عمان و قطر نیست و ظاهراً مسیرهای جایگزین نیز وجود دارد. شایعاتی درباره دیدار ایلان ماسک با نماینده ایران در سازمان ملل مطرح شد؛ هرچند تکذیب گردید. همچنین موضوع سفر آقای تخت روانچی به اسلو و سفر همزمان آقای عراقچی به لیسبون نیز مطرح است. گرچه موضوع سفر به لیسبون متفاوت به نظر میرسد، اما ظاهراً گفتوگوهایی غیررسمی بهصورت موازی در حال شکلگیری است. دقیقاً مشخص نیست دستور کار این گفتوگوها چیست. نگرانی بزرگ این است که ما از جزئیات آن مطلع نیستیم و به نظر نمیرسد نهادهای بالادستی سیاست خارجی کشور نیز اطلاع کاملی داشته باشند. این سؤال مطرح است که آیا شورای عالی امنیت ملی این دستور کار را تعیین کرده است؟ اگر چنین است، چرا سفر اسلو تاکنون پنهان مانده بود؟ چرا اخبار مربوط به مذاکرات پیش رو در ژنو از مسیرهای غیررسمی منتشر میشود؟ اینها ابهامات و نگرانیهایی است که درباره این مذاکرات وجود دارد. اکنون این سؤال مطرح است که نقش شورای عالی امنیت ملی در مذاکرات اسلو و ژنو چیست؟ آیا رویکرد مذاکرات و موضوعات مرتبط با آن از سوی شورای عالی امنیت ملی هدایت میشود، یا این مذاکرات تحت تأثیر تصمیمات معاونان و مشاوران سیاست خارجی دولت، چه بهصورت رسمی مانند وزیر امور خارجه و چه بهصورت غیررسمی توسط افراد دیگر، قرار دارد؟»
متن کامل گزارش زهرا طیبی، خبرنگار گروه نقد روز را در روزنامه فرهیختگان بخوانید