علی لاریجانی، مشاور رهبر انقلاب درخصوص عدم تایید صلاحیتش در انتخابات ریاست جمهوری اظهار کرد: من فکر میکنم ما از ابتدای پیروزی انقلاب بر حسب یک وظیفهای وارد انقلاب شدیم. انقلاب یک گوهر بسیار بزرگی است که ما گاهی قدرش را نادیده میگیریم؛ انقلاب در ایران و منطقه تحول ایجاد کرد. حالا به خاطر بعضی ناکارآمدیهای سیستمهای اداری در بعضی جاها حق موضوع درست ادا نشد، بنابراین تا جایی که جان داریم برای این انقلاب باید زحمت بکشیم و لذا قهر معنایی ندارد.
لاریجانی افزود: حالا آقایان گفتند که شما صلاحیت ندارید! ما هم نمیتوانستیم چیزی بگوییم. چون یک مرجعی [شورای نگهبان] گفته و این بار هم از آنها پرسیدم چرا ما را رد کردید؟ گفتند شما مدیر و مدبّر نیستید! حالا نمیدانم، لابد بر اساس تدبیری این کار را کردند؛ مهم نیست، ولی به نظر من مهم این است که آدم در جایی که فکر میکند میتواند موثر باشد، تلاش خود را ادامه دهد.
من را بهخاطر دفاع از برخی نمایندگان ردصلاحیت شده رد کردند
مشاور رهبری درباره حسرتهایش در طول عمر سیاسی خود گفت: وقتی آدم در سنین مختلف کار مدیریتی میکند، بعد که نگاه میکند میگوید مثلاً آن موقع اگر این کار را میکردم، بهتر بود. گاهی مثلاً بودجه تصویب میشد و من با برخی چیزهایش موافق نبودم و گاهی لازم بود آدم در این زمینه پافشاری بکند. یا در مورد دفاع از نمایندگان مجلس که در شورای نگهبان رد میشدند، که البته یک مقداری صدمه خوردم. یکی از دلایلی که ما را رد کردند هم این بود که شما از اینها دفاع میکنید، ولی به نظرم باید بیشتر دفاع میکردیم. یعنی به بعضی از آنها ظلم شد، هنوز هم معتقد هستم، به برخی از آنها ظلم شد.
او افزود: من واقعاً شورای نگهبان را دوست دارم و فکر میکنم که شورای نگهبان یک نهاد مهمی است. من از روی علاقه بعضی حرفها را به آنها میگویم؛ به نظر من به بعضی از این [نمایندگان ادوار مجلس] ظلم شد.درباره بعضیهایشان من با برخی از اعضای شورای نگهبان صحبت کردم، آنها هم قبول داشتند، ولی بعد کاری نکردند و من فکر میکنم بعضی از بخشهای امنیتی درواقع این کارها را برای آنها سامان دادند. و این خوب نیست و نتیجهاش میشود همین نوع مشارکتهایی که به ضرر انقلاب است.
۱۰ روز آخر جنگ ۳۳ روزه میدانستیم که صحنه به نفع مقاومت تمام میشود؛ من میبینم که مثل حالاست
علی لاریجانی درباره جذابترین خاطراتش اظهار کرد: مثلاً یک موردی بود در مورد همین جنگ ۳۳ روزه و روزی که کار به نتیجه رسید. ما تقریباً ۱۰ روز آخر توجه پیدا کرده بودیم که جنگ به نفع نیروهای مقاومت تمام میشود و صحنه هم برگشت. شبیه حالاست، من میبینم که مثل حالاست. آنموقع که میخواست قطعنامه تصویب شود، شب بود و من محل کار بودم. نیمههای شب دوستان حزب الله تماس گرفتند که ایدههای ما برای حل مسئله این طوری است و من آنها را به آقای ظریف که آنوقت نماینده کشور در سازمان ملل بود، منتقل کردم. پس از یکی دو ساعت قطعنامه تصویب شد و خیالمان بابت آن قضیه راحت شد. این برای من جالب بود.
مشاور رهبر انقلاب بیان کرد: یا مثلاً فتح خرمشهر که خیلی برای ما جذاب بود. از این نمونهها هم بوده، یعنی چیزهای شیرین در انقلاب کم نبود، مثلاً خود پیروزی انقلاب و آن روزی که ۲۲ بهمن بود، خیلی خاطرهآمیز بود و از چند روز قبلش که امام تشریف آوردند، ما با مرحوم آقای مطهری گاهی میرفتیم مدرسه رفاه و همه این خاطرات جذاب است. اما شهادت شهید مطهری برای من داغ خیلی بزرگی بود؛ یعنی سکته روحی برای من ایجاد کرد. از این دست حوادث به طور طبیعی برای آدم هست.
منبع: تسنیم